«دیزباد وطن ماست»- جدای از همه نقدهایی که می توان به روابط عمومی شورای اسلامی دیزباد وارد دانست، یکی از تلاش های حسین خافی در این بخش شایان توجه استا.
وی در کلیه فعالیت های روابط عمومی توانسته چهره ای از فرهنگ مردم دیزباد را در مقابل دوربین و رسانه ها قرار دهد که الحق و الانصاف شایان توجه و تشکر ویژه است.
در سایت شورای اسلامی دیزباد مطلبی تحت عنوان «آداب خردمندی» از نویسنده ای ناآشنا به نام پدرام سلطانی نقل شده که در ذیل مروری برا آن خواهیم داشت.
در ١٥ سال گذشته در صدها نشست و جلسه و گفتگو در سطوح مختلف و موضوعات گوناگون شرکت داشته ام و با اشخاص زیادى در حاکمیت، بخش خصوصى، جامعه ى مدنى و اقشار گوناگون همنشین بوده ام. این حضور فراوان و متنوع بیشترین بهره ای که برایم داشته است، آشنا شدن با انواع رفتار، گفتار و کردار و یافتن فرصت مقایسه ی آنها با یکدیگر بوده است. در این مدت بسیار کوشیدم که روش خردمندان را در میان جمع شناسایی کنم.
باید بگویم که منظورم از خردمندی، هوشمندی نیست، زیرا بسیار افرادی را دیده ام که از هوش و استعداد بالایی برخوردار بوده اند اما ویژگیهای خردمندی را کمتر داشته اند.
خردمندی به باور من حاصل جمع هوش، اخلاق و اراده است. به هر حال گزیده ی آداب خردمندان را چنین یافتم، ٢٠ ویژگی که البته با قوت و ضعف در افراد مختلف وجود دارد. به گمان من خردمند واقعی کسی است که اقلاٌ ١٥ مورد از موارد زیر را (که مورد بیستم حتماٌ یکی از آنها باشد) همزمان داشته باشد:
1-بسیار خوب و بادقت گوش می کنند و وسط صحبت دیگران نمی پرند. هنگام سخن گفتن دیگران، با بغل دستی خود حرف نمی زنند.
٢- سنجیده، کوتاه و دقیق سخن می گویند. در سخنانشان اثری از کنایه، تهدید، تحکم، خشونت و توهین نیست.
٣- بسیار اهل مطالعه هستند و عطش یادگیری دارند. در کنار به روز بودن در حوزه تخصصیشان، در علوم انسانى مطالعات زیادى دارند.
٤- از گفتن “نمی دانم” ابا ندارند و از تصحیح اشتباهاتشان توسط دیگران استقبال مى کنند.
٥- راستگویند. هرجا که راست گفتن را مصلحت نبینند، بجای دروغ گفتن سکوت می کنند.
٦- نگاهشان توأم با احترام و خوشامدی است. در سلام و احترام کردن به دیگران، به جایگاه اجتماعیشان توجه نمی کنند. رفتارشان با فروتنی و آرامش همراه است. چهره ای گشاده و بشاش دارند.
٧- اهل افراط و تفریط نیستند. در نگهدارى اموال عمومى و محیط زیست کوشش مى کنند و از جیب دیگران خرج نمى کنند.
٨- نسبت به باورها و نظراتشان تعصب ندارند و مدام آنها را پالایش مى کنند. از این روى، نظر مخالف را با گشاده رویی می شنوند و پیش داورى نمى کنند.
٩- گفتار و کردارشان با تغییر منصب و مسئولیتشان تغییر نمی کند. در مدیریتشان اهل کار گروهى و تعامل هستند.
١٠- روابطشان بر تصمیماتشان تأثیر نمى گذارد و سفارش پذیر نیستند. براى خوشایند دیگران اظهار نظر مساعد نمى کنند.
١١- به مکان نشستنشان در مجلس حساسیت ندارند. روی اولین صندلی که خالی باشد می نشینند.
١٢- برای به دست آوردن مسئولیتی با دیگران، مستقیم یا غیر مستقیم، مذاکره یا لابی نمی کنند.
١٣- برای دیده شدن تلاش نمی کنند. داوطلب عکس گرفتن یا مصاحبه کردن نیستند. تلاش نمى کنند که کارها را به نام خود تمام کنند.
١٤- بسیار نکته بین هستند. از تکرار گفته هایشان پرهیز می کنند و در سخنانشان همیشه نکات تازه و بدیع یافت می شود. در موضوعات خارج از تخصصشان اظهار نظر نمى کنند.
١٥- از پذیرش همزمان چند مسئولیت پرهیز می کنند. اگر مسئولیتی را بپذیرند برای تحقق اهداف آن بسیار تلاش می کنند.
١٦- افراد را قضاوت نمی کنند و در خصوص پیشینه، اعتقادات و احوالات خصوصی افراد کنجکاوی و تجسس نمی کنند. بجای سخن گفتن از افراد، از افکار و اندیشه ها سخن می گویند.
١٧- مسئولیت اشتباهاتشان را مى پذیرند و از اعتراف به خطا یا شکست خود طفره نمى روند. در پذیرش اشتباه فرافکنى نمى کنند.
١٨- وارد محاجه و یکی به دو نمی شوند وحاضر جوابى نمى کنند. در برابر تندی و توهین صبور و با سعه ی صدر هستند.
١٩- به هیجانات خود مسلط هستند. در رفتارشان خشم، ترس، اضطراب یا شادی مفرط دیده نمی شود.
٢٠- به هیچکدام از ویژگیهای بالا تظاهر نمی کنند.
اگر چنین افرادی را می شناسید، قدر آنها را بدانید. آنها در این زمانه ی پرآشوب مانند گلهایی هستند که در شکاف صخره ها گم شده اند. جامعه ی بالنده و آرمانی از اینگونه افراد در لایه های زبرین خود بیشتر دارد. کشوری که هرم خردمندی در آن وارونه باشد، یعنی هرچه بالاتر روی بیشتر از جنس خردمندان بیابی، جامعه ی رهیده ایست. پدرام سلطانی
«دیزباد وطن ماست»- دکتر شاهرخ میرشاهی در نوشتاری به سابقه پیشتختگاه می پردازد. وی با زبانی ساده و روان از دیزباد می گوید.
اگرچه شاید در ابتدا ربط موضوع با دیزباد مشخص نباشد اما شکیبایی کنید تا موضوع برایتان واضح شود.
........ از پاریس آمدنم چند سالى گذشته بود ..... .. روزى یکى از استادان دانشگاه اینجا که دو سال نیز در دانشگاه تهران استاد دعوتى بوده است و تاریخ فلسفه درس میداده است با من تماس گرفت و در باره برگزارى یک سمپوزیوم در باره آسیاى میانه گفتگو داشت. ...... قرار شد که با همکارى برخى از فرهیختگان ایران شناس ، در آن زمان چنین همایشى را برنامه ریزى کنیم .... و من نیز همکارى کرده و کنفرانسى دو روزه در پاریس برگزار نمودیم. در میان دعوت شدگان جناب برتلس نماینده شوروى ( هنوز پاشیده نشده بود ) در سازمان یونسکو در پاریس نیز از جمله سخنرانان بود.
از آنجا که اینجانب از جمله برگزارکنندگان بودم ، قرار شده بود که خانم و آقائ برتلس را از ایستگاه قطار تا محل کنفرانس راهنمایى کنم. برتلس پسر یوگنى برتلس خاور شناس مشهور روس است ...... و کتاب "رباعیات خیام " چاپ مسکو را او فراهم کرده بود. خود برتلس نیز کتابى نوشته بود به نام " ناصر خسرو و اسماعلیان در آسیاى مرکزى " که در ایران به فارسى ترجمه و منتشر شده بود.
در داخل ماشین از جناب برتلس پرسیدم که مردم آسیاى میانه چکونه آدمهایى هستند ، به فارسى به من پاسخ داد و گفت مانند خودتان ، از پاسخش به زبان فارسى شگفت زده شده و گفتگو را به فارسى با هم ادامه دادیم. ..... ..... از گفته هاى او متوجه شدم که اطلاعات کافى در باره قلعه هاى زمان حسن صباح دارد ،...... پس از پایان برنامه کنفرانس در روز اول ، هنگام استراحت ، او و خانمش در باغ محل کنفرانس میگشتند .... به نزد جناب برتلس رفته .... و در باره قلعه ها پرسیدم ... و درباره اینکه آیا بین مشهد و نیشابور قلعه اى بوده است ، .... او ازجمله قلعه اى در قاسم آباد و قلعه اى در دیزباد را یادآورى کرد ، ...... پرسیدم به آنجا رفته اید ، گفت خیر ولى ایوانوف که پژهشگر نامدار و ایرانشناس مشهورى است ، به دیزباد رفته است و او اطلاعات لازم رااز ایوانف گرفته است . ....... من با کارهاى ایوانف آشنایى داشتم ولى نمیدانستم که به دیزباد رفته است و یا اینکه تنها دیزبادى ها را دیده است ؟! ......
...فرصت نشد که بیشتر پرس و جو کنم ولى جناب برتلس از قلعه اى در دیزباد که روبروى ده کنونى است و منظورش همان قلعه سر تپه پیشتختگاه است ..... آگاه بود ...... و آنرا به دوره هاى قدیم در زمان سلجوقیان نسبت میداد. ......
همه ما نیز با نام پیشتختگاه آشناهستیم و کسانى که در دیزباد زندگى میکنند ناگزیر از دیدن هر روزه آن هستند. تپه زیبایى در روبروى ده که با کلاهکش که یک حصار قدیمى است ، با زیبایى ویژه اى جلوه مى کند.
پیشتختگاه یک نام قدیمى که در زمان خود نامى آشنا ولى اکنون نام مبهمى است که از تاریخچه آن متاسفانه آگاه نیستیم. بر اساس این نام ، پیشتختگاه باید جلو یک تختگاه باشد و ما نیز نام تختگاه را در مجموعه باغهاى پس از سنگ سفید بالا تا سر جوى تختگاه در بازه هاى رودخانه پایین میشناسیم.
پیشتختگاه در جلو یک دژ قدیمى خراب شده قرار دارد که سرگذشت، تاریخ و چگونگى این دژ نیز بر ما پوشیده است. .......
ما جوانهاى قدیمى ، آنچه را که در پیشتختگاه دیده بودیم و لى اکنون پا بر جا نیست، برج پیشتختگاه بود. برجى سنگى که از همه آن تنها یک دیوار ى که سنگچینى شده بود مانده ....... که در زمان باز سازى مدرسه و درست کردن تخت پایین آن ، چون دانش آموزان نیز در برنامه ساختمانى کمک میکردند ، بدون اجازه آموزگاران مدرسه ، براى سنگ آوردن ، سنگهاى همان برج را برچیده و براى ساختن تخت پایین مدرسه آورده بودند .... حیف....
...............
این برج که اکنون بجایش یادبود دیگرى ساخته شده است در زمانى که ما کودک بودیم حدود سه تا پنج متر بلندا و بگونه دایره اى شکل با حدود سه تا چهار متر قطر داشت. ساختار آن بگونه اى بود که نگهبانان که در آن جاى میگزیدند میتوانستند پیرامون برج را زیر نظر داشته و مستقیما ته رودخانه را نیز ببیند و احتمالا هر آشوب و ناآرامى را به دیگران گزارش دهند. .......
«دیزباد وطن ماست»- فضای دیالوگ در شبکه های اجتماعی باعث شده است که در باب دیزباد سخنان زیادی گفته شود. هر کدام از این سخنان در جای خود بسیار سازنده و موثر است.
در این بخش نکته ای توسط یکی از دیزبادی ها از روستای فخر داوود گرفته شده است که به شرح ذیل طرح می شود: چند وقت پیش به دلیل کنجکاوی و داشتن مهمان خارجی قبل از ورود به جاده دیزباد برای دیدن فخر داوود وارد جاده این روستا شدیم. اولین چیزی که به چشم مهمان و خوشمون اومد کاجهای اول جاده بود که بسیار زیبا کاشته شده بود و کاملا قد کشیده و سرحال به نظر می رسیدند - در ورودی جاده دیزباد چند سال پیش هم فک می کنم درختان توت کاشتن و همون سال ابیاری تانکرهای ابرسان رو به چشم دیدم ولی متاسفانه به نظر با عدم پیگیری و مراقبت نیمی از درختان خشک شدن و نیمی دیگر هیچ رشد محسوسی نداشتم.
چه خوب می شه در ورودی جاده اصلی درختی به نام خود بکاریم و خودمونو مجاب کنیم هر دفعه پایه یکی از درختان در راه رفت یا برگشت دیزباد ابیاری انجام بدیم (البته این حرکت باید بصورت خود جوش و مانند یک حرکت مدنی انجام بشه)- هم در ابادانی روستامون کمکی کردیم هم زیبایی به وجود اوردیم هم کمکی در حفظ طبیعت داشتیم- شاید روزی برسه که دوست داشته باشیم زیر همین درختان از سایشون استفاده کنیم- به نظر من خیلی مهمه که ما چه چیزی به نسل بعد انتقال می دهیم.–
در انتها بحث اینکه همه همسو باشیم و چه درختی بکاریم هم مهم هست – از دیدگاه من شاید کاج بهترین و سر سخت ترین درخت باشه و بهتر باشه توت بعد از بزرگ شدن و به دلیل داشتن میوه افراد رو به سمت خودش جذب می کنه و باعث اسیب و شکستن شاخه ها توسط افراد عبوری می شه -
این نظر اگرچه در یک نگاه جالب به نظر می رسد اما باید از منظر کارشناسی بررسی شود و سپس در مورد آن گفتگو کنیم. لذا چنانچه شخصی در این خصوص بحثی قابل طرح دارد در بخش نظرات منتظر خواهیم بود.
«دیزباد وطن ماست»- معلمان دیزبادی شامل لیستی مطول از اسامی می شوند که نقل آنها در یک پست ممکن نیست. ضمن اینکه هر کدام از این افراد، شخصیت های برجسته ای هستند که نیاز است در مورد تک تک آنها به تفصیل سخن گفت.
علی ایحال در این نوشتار به لیست برخی از معلمان برجسته دیزبادی عبارتند از:
آقای محمد حسین میرشاهی (عباس)
آقای فرخشاه میرشاهی
آقای نورالدین میرشاهی (عباس)
آقای مسعود اروین
آقای سید محمد کریم بدخشانی
آقای شمس الدین میرشاهی (کربلایی محمد)
آقای حسنعلی میرشاهی (غلامحسن)
در ادامه سایر اسامی را ملاحظه فرمایید:
«دیزباد وطن ماست»- سایت سیری در ایران که به حوزه گردشگری در ایران می پردازد از روستای دیزباد یاد می کند.
این سایت می نویسد: روستای دیزباد در ۳۰ کیلومتری شرق نیشابور و در مسیر جاده ی مشهد واقع گردیده است. دیز باد نام دو روستا (دیز باد بالا و دیز باد پایین ) و منطقه ای در شهرستان نیشابور در بخش زبرخان است .این روستای کوهستانی دارای پوشش گیاهی متنوع و آب و هوایی مطبوع و خنک می باشد. اکثر مردمان این روستا اسماعیلی مذهب هستند و هر ساله در فصل تابستان مراسم مذهبی خاصی را که باورها و اعتقادات آنان ریشه دارد برگزار می کنند. بسیاری از گردشگران نیز هر سال برای تماشای این مراسم به دیزباد سفر می کنند.
ویژگی های مذهبی
اکثر اهالی این روستا از پیروان مذهب اسماعیلی هستند . پیروان شیعه اثنی عشر در بالاده و میان ده و پیروان مذهب اسماعیلیه در ده پایین در دو محله اصلی دیز باد زندگی می کنند . روستا دارای سه قبرستان است . در دو قبرستان پایین و بالا دفن شدگان به طور یکدست از یکی از دو مذهب رایج در روستا هستند که به نظر می رسد به علت بعد مسافت قبرستانها از یکدیگر جدا شده باشند . مردم دیز باد که به صورت مهاجر در شهرهای مشهد ، نیشابور و تهران زیندگی می کنند به هیچ وجه از موطن اصلی خویش جدا نشده و در مراسم خاصی چون فصل بداشت محصول و مراسم مذهبی نوحصار که در هفته آخر مرداد برگزار می شود گردهم می آیند . نوحصار نام مراسم مذهبی است که در چهارشنبه هفته آخر مرداد هرسال توسط هردوگروه اسماعیلیه و اثنی عشری در منطقه ای به همین نام برگزار می شود .
ویژگی های فرهنگی
تاسیس مدرسه ناصر خسرو دیزباد در سال ۱۳۱۲
در سال ۱۳۴۸ نام دیزباد به عنوان یکی از معدود روستاهای صد درصد باسواد ایران در یونسکو ثبت شد.
ویژگی های صنعتی
باد محلی دیزباد با توجه به شرایط مناسبی که دارا می باشد دارای جنبه اقتصادی محسوب می شود . این باد با گسترش تفکر استفاده از انرژی های نو در سطح جهان و کشور به عنوان کانون تامین انرژی آینده منطقه مد نظر قرار گرفته است . مهمترین مزیت این باد مناسب بودن آن برای تولید انرژی برق است . همچنین در تابستان تا حدود زیادی به تعدیل و لطافت هوا در مناطق میانی و شمالی دشت نیشابور کمک می کند . با توجه به این شرایط نیروگاه بادی دیزباد در سال ۲۰۰۲ در این منطقه احداث شد .