دیزباد وطن ماست

دیزباد وطن ماست

سایت رسمی روستای دیزباد علیا (بالا) از توابع شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران.
دیزباد وطن ماست

دیزباد وطن ماست

سایت رسمی روستای دیزباد علیا (بالا) از توابع شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران.

آیین سمنوپزان در روستای دیزباد(گزارش خبرگزاری ایسنا)

«دیزباد وطن ماست»- ساکنان روستای کوهستانی دیزباد در نیشابور، هنوز آیین نوروزی را به صورت جمعی زنده نگه داشته‌اند، سمنوپزان یکی از این آیین‌هاست؛ سبزه‌هایی که 20 روز از آن‌ها مراقبت شده جمع‌آوری می‌شود و بعد با گل و آینه و قرآن و نمک و اسپند همراه می‌گردند و مردم دور آن به دعا و شادی می‌پردازند. 
به گزارش دیزباد وطن ماست به نقل از ایسنا، بعد از این مرحله تا پاسی از شب همه‌ی اهالی جمع شده و سبزه‌ها را می‌کوبند تا شیره‌ای که از آن به دست می‌آید برای مخلوط شدن با آرد آماده شود و پس از این مرحله بیش از 12 ساعت این مایع باید در دیگ بجوشد و البته هم‌زده شود، اهالی بر روی دیگ حاضر می‌شوند و نیت می‌کنند و یک نفر نیز دعا می‌خواند. در مرحله آخر برای برکت باغ‌هایشان گردو داخل دیگ می‌اندازند و سمنو به اصطلاح اهالی روستا «دم گرفته می‌شود».این مراسم 2 روز تمام با اتحاد و شور و نشاط به طول می‌انجامد و اهالی روستای دیزباد در نهایت سمنوی آماده شده را بین مردم پخش می‌کنند.


پایان سال 97 در دیزباد با نعمت برف و باران

«دیزباد وطن ماست»- دیزباد، در روز دو شنبه 27 اسفند ماه، شاهد سنگین ترین برف زمستانه طی بیست سال اخیر بود.

به گزارش دیزباد وطن ماست، برف آبدار با ارتفاع30 تا 70 سانتی متر بوده این باعث شد که برف روبی پشت بام ها با پارو میسر نشده و الزاما از بیل برای برف روبی استفاده شد. 

به گزارش دیزباد وطن ماست به نقل از مهندس محمد گنجعلی کارشناس آب منطقه ای حوزه نیشابور، میزان بارندگی دیزباد از اول مهر ماه تا کنون 315 میلیمتر بوده، که غالبا بارش برف را شاهد بوده ایم. تا امروز بارش 115 میلیمتر از مدت مشابه سال 96 بیشتر بوده است.

بارش های اخیر باعث شده است که جاده دیزباد شود. 

گفتنی است  میانگین بارندگی 20 ساله دیزباد 360 میلیمتر ( بارندگی نرمال )  می باشد  و  اگر چه میزان بارندگی امسال نزدیک به نرمال است، اما  انتظار می رود، هم ده دیاران عزیز، سال های خشک و گرم گذشته را فراموش نکنند و در سال های نرمال و حتی  ترسالی با  اجرای طرح های  مناسب آب وخاک  همچنان استفاده  بهینه و  معقول از آب را مد نظر داشته  و با  انتخاب نوع محصول و  سطح کشت  مناسب، کشت وکار خود را با سال های خشک، تطبیق داده و مدیریت کنند.


کلمه قبله و معانی متنوع آن در ادبیات دیزباد

«دیزباد وطن ماست»- هادی میرشاهی یکی از محققان دیزبادی است که در یادداشتی به کلمه قبله می پردازد و این کلمه را با قرائت های مختلف و معانی متفاوت آنها در ادبیات دیزبادی بررسی می کند.

کلمات رایج بسیار پربار و معانی عمیقی را در پی دارد. مثلاً قبله از نظر گویش مردم شهری، خانه خدا را تداعی می کند ولی از نظر فرهنگ دیزباد دارای چهار معنی مختلف و اساسی است.

1ـ قُبلَه Ghoblah به معنی تاول ایجاد شده روی بدن را گویند.

2ـ قُبَلَه Ghobala به معنی مسوده یا عقدنامه زن را گویند(مهریه)

3ـ قُبِلَه Ghobela ایل و طایفه را گویند.

4ـ قِبلَه Ghebla به معنی خانه خدا میباشد.

لغات بصورت فوتوتیک در لغت نامه مشروحاً می آیدو معنی آن نیز در آن خواهد آمد. لغت نامه مجموعه ای است که یک فرهنگ جداگانه نظیر فرهنگ معین و دهخدا را می طلبد. بررسی افسانه ها، ترانه ها ، گویش ها ، آداب و سنن و ... که سینه به سینه نقل شده می تواند آینه تمام نمایی از زندگی  مرزو بوم دیزباد باشد.



اسامی تاریخی دیزباد و جه تسمیه آنها

«دیزباد وطن ماست»- هادی میرشاهی در مختصری از تاریخ دیزباد می نویسد: درتاریخ فیروزه نوشته فریدون گرایلی ص281 آمده است: راه شاه عباسی (بخاطر رباط هایی که از عهد شاه عباس در مسیر راه بجای مانده است.)  راهی بوده است که از طریق نیشابور، قدمگاه، باغشن بطرف رودخانه دیزباد بالا، رباط فخرداود یا فخرالدوله و از آنجا بسوی شهر مشهد ادامه داشته است به گفته سالمندانِ نیشابور و مطلع الشمس این راه در زمان ناصرالدین شاه اعتبار خاصی داشته است. 

-فریدون گرایلی 3در ص 551 و 552 تاریخ خود اضافه می نماید:  سلسله جبالِ بینالود جلگه نیشابور و مشهد را از یکدیگر جدا می کند. زیباترین محل گردشگری نیشابور و آبادترین محل در شرقی ترین بخشِ نیشابور دیزباد علیاست که میان درّه ای قرار گرفته و نزهت و طراوت چشمگیری دارد. رودخانه آن بطرف جنوب در حرکت است و اراضی دیزباد سفلی را مشروب می کند.( ص 552)

  -در مقدمه دیوان خاکی بقلم ایوانف مستشرق والا مقام روسی نام دزباد آمده که به تدریج به نام فعلی به «دیزباد»‌ تغییر یافته است. از حدود سه قرن و نیم قبل کتابت در دیزباد مطرح بوده به طوریکه دیوان خاکی در 1050 هجری قمری برابر با 1008 خورشیدی توّسط امامقلی دزبادی بزیور طبع آراسته شده است.

دیزباد یا دزباد که متون عربی گاه آنرا به قصرالریح ترجمه کرده‌اند، دهی است در بخش قدمگاه نیشابور.

- در کتاب احمدابن یعقوب: البلدان / ترجمه محمّد ابراهیم آیتی، کتاب- تهران ، 1347شمسی ص54 دیزباد را قصرالریح نام برده است. قصرالریح بمعنی کاخ عطرآگین صرفاً باد و نسیم خوش گرفته اند. 

-درتاریخ نیشابور/ سیِدعلی مؤیّدثابتی، کتاب- تهران: انجمن ملّی ،1355، ص133 و47 می نویسد: درکتاب "انس المهج و حدائق الفرج آمده: دیزباد یکی از قرأ نیشابوراست که   قصرالریح نوشته اند.

-مقدّسی دراحسن التقاسیم ، ص29 دیزباد را قصرالریح (کاخ عطراگین) نام برده که باد و نسیم خوش در آن می وزد.

- عبدالفاخرصاحب سیاق التواریخ می نویسد: حسام منیعی بانیِ ِ مدرسهِ منیعیِ نیشابوردر سرِآبِ رودخانهِ دیزباد رباطی ساخت که آنرا رباطِ بدیعی گویند (تاریخ نیشابور/ سیدعلی مؤیّدثابتی، کتاب-تهران : انتشارات آثار ملّی، 1355 ، ص60 ) 

-در کتاب حدود العالم من المشرق الی المغرب اشاره ای به قصرالریح نموده که منظور دیزباد می باشد. ص3

خلاصه اینکه قدمت دیزباد در کتاب المنجد چاپ بیروت ص 286 و اقرب الموارد ج 1 ص 249 و فرهنگ خلیلی ص 281 ، مقدسی احسن التقاسیم بزبان عربی، هفته نامه نیشابور دوشنبه بیستم آبانماه 1372 و فرهنگ عمید/ دایرةالمعارف چاپ تهران ، 1337 ص 654  ثبت شده است.

از نظر تاریخی و اسناد بدست آمده قدمت دیزباد حداقل دوره صفوی و کتابت در (1050 هجری قمری) معتبرتر به نظر می رسد زیرا امامقلی خاکی صاحب دیوان از شاه عباس صفوی در سنه 978 هجری قمری سخن به میان می آورد. در قصیده یا غزل 65 و 66 دیوان که توسط ایوانف گلچین آن در بمبئی بچاپ رسیده است: 

                   شاه عادل بود چو ظلّ الله        کن دعای شه ِ زمان ، عباس

گروهی معتقد هستندگویش و فرهنگ فارسی دیزباد که از زبان"دَری"  مایه می گیرد  بسیار کامل است به طوریکه به هیچ لغت و واژه غیر دیزبادی نیاز ندارد تا برای تکمیل جمله عاریت گرفته شود، ضرب المثل های رایج قدیمی که از شهر به دیزباد وارد نشده بلکه از  قدیم  وجودداشته است.

در ویدئوی زیر یکی از سنت های دیزباد را با نام رباعی خوانی که در مراسم مختلف دیده می شود ملاحظه می کنید.

چهارشنبه سوری در دیزباد

«دیزباد وطن ماست»- برخی از سنت های ملی در دیزباد نیز سابقه دارد و جزء سنن دیزبادی ها به حساب می آید. سنت هایی که شکل و شمایل آن شاید قدری متفاوت با آنچه در فرهنگ رایج کشور است باشد.

هادی میرشاهی در نوشته خود در باب چهارشنبه آخر سال می نویسد: چهارشنبه سوری یکی ازجشن های ایرانی است که غروب سه شنبه شب، پیش ازآخرین چهارشنبهِ ماهِ اسفند  برگزارمی شود.

"سوری" به معنی سرخ است که مردم آتش روشن کرده  و از روی آن می پرند  "زردی من ازتو"            "سرخی توازمن"

درشاهنامه فردوسی اشاره هایی درباره بزم چهارشنبه، درنزدیکی نوروز وجود داردکه نشان از کهن بودن این جشن دارد.

تنوّع باورها درمناطق مختلف ایران:

   -  بیماری و ناراحتی ها و نگرانی های سال کهنه رابه آتش می سپارند تا سال نو را با آسودگی خاطر و شادی آغازکنند.

_ کوزه سفالیِ سالِ قبل را ازپشت بام پرت کرده و کوزه نو را جایگزین می کنند با این باورکه بلایا درکوزه قبلی متراکم شده و باشکستن آن، این بلایا دورمی شود.

- آجیل جات را آب نمک زده و با آتش چهارشنبه سوری بو داده و معتقدند هرکس ازاین آجیل بخورد مهربانتر می شود. 

- درچهارسوری، پختن آش و دادن به بیماران را شفابخش می دانند.

- کُندُر را برای دفع چشم زخم و حل مشکلات، درآتشِ چهارشنبه سوری می ریزند.

اینها بخشی از اعتقاداتی است که در دیزباد وجود دارد و شاید در بخش های دیگر کشور نیز این قبیل اعتقادات را داشته باشیم. چنانچه شما نیز در این خصوص اطلاعاتی دارید با ما به اشتراک بگذارید.