«دیزباد وطن ماست»- هادی میرشاهی یکی از محققان دیزبادی است که در یادداشتی به کلمه قبله می پردازد و این کلمه را با قرائت های مختلف و معانی متفاوت آنها در ادبیات دیزبادی بررسی می کند.
کلمات رایج بسیار پربار و معانی عمیقی را در پی دارد. مثلاً قبله از نظر گویش مردم شهری، خانه خدا را تداعی می کند ولی از نظر فرهنگ دیزباد دارای چهار معنی مختلف و اساسی است.
1ـ قُبلَه Ghoblah به معنی تاول ایجاد شده روی بدن را گویند.
2ـ قُبَلَه Ghobala به معنی مسوده یا عقدنامه زن را گویند(مهریه)
3ـ قُبِلَه Ghobela ایل و طایفه را گویند.
4ـ قِبلَه Ghebla به معنی خانه خدا میباشد.
لغات بصورت فوتوتیک در لغت نامه مشروحاً می آیدو معنی آن نیز در آن خواهد آمد. لغت نامه مجموعه ای است که یک فرهنگ جداگانه نظیر فرهنگ معین و دهخدا را می طلبد. بررسی افسانه ها، ترانه ها ، گویش ها ، آداب و سنن و ... که سینه به سینه نقل شده می تواند آینه تمام نمایی از زندگی مرزو بوم دیزباد باشد.
«دیزباد وطن ماست»- هادی میرشاهی در مختصری از تاریخ دیزباد می نویسد: درتاریخ فیروزه نوشته فریدون گرایلی ص281 آمده است: راه شاه عباسی (بخاطر رباط هایی که از عهد شاه عباس در مسیر راه بجای مانده است.) راهی بوده است که از طریق نیشابور، قدمگاه، باغشن بطرف رودخانه دیزباد بالا، رباط فخرداود یا فخرالدوله و از آنجا بسوی شهر مشهد ادامه داشته است به گفته سالمندانِ نیشابور و مطلع الشمس این راه در زمان ناصرالدین شاه اعتبار خاصی داشته است.
-فریدون گرایلی 3در ص 551 و 552 تاریخ خود اضافه می نماید: سلسله جبالِ بینالود جلگه نیشابور و مشهد را از یکدیگر جدا می کند. زیباترین محل گردشگری نیشابور و آبادترین محل در شرقی ترین بخشِ نیشابور دیزباد علیاست که میان درّه ای قرار گرفته و نزهت و طراوت چشمگیری دارد. رودخانه آن بطرف جنوب در حرکت است و اراضی دیزباد سفلی را مشروب می کند.( ص 552)
-در مقدمه دیوان خاکی بقلم ایوانف مستشرق والا مقام روسی نام دزباد آمده که به تدریج به نام فعلی به «دیزباد» تغییر یافته است. از حدود سه قرن و نیم قبل کتابت در دیزباد مطرح بوده به طوریکه دیوان خاکی در 1050 هجری قمری برابر با 1008 خورشیدی توّسط امامقلی دزبادی بزیور طبع آراسته شده است.
دیزباد یا دزباد که متون عربی گاه آنرا به قصرالریح ترجمه کردهاند، دهی است در بخش قدمگاه نیشابور.
- در کتاب احمدابن یعقوب: البلدان / ترجمه محمّد ابراهیم آیتی، کتاب- تهران ، 1347شمسی ص54 دیزباد را قصرالریح نام برده است. قصرالریح بمعنی کاخ عطرآگین صرفاً باد و نسیم خوش گرفته اند.
-درتاریخ نیشابور/ سیِدعلی مؤیّدثابتی، کتاب- تهران: انجمن ملّی ،1355، ص133 و47 می نویسد: درکتاب "انس المهج و حدائق الفرج آمده: دیزباد یکی از قرأ نیشابوراست که قصرالریح نوشته اند.
-مقدّسی دراحسن التقاسیم ، ص29 دیزباد را قصرالریح (کاخ عطراگین) نام برده که باد و نسیم خوش در آن می وزد.
- عبدالفاخرصاحب سیاق التواریخ می نویسد: حسام منیعی بانیِ ِ مدرسهِ منیعیِ نیشابوردر سرِآبِ رودخانهِ دیزباد رباطی ساخت که آنرا رباطِ بدیعی گویند (تاریخ نیشابور/ سیدعلی مؤیّدثابتی، کتاب-تهران : انتشارات آثار ملّی، 1355 ، ص60 )
-در کتاب حدود العالم من المشرق الی المغرب اشاره ای به قصرالریح نموده که منظور دیزباد می باشد. ص3
خلاصه اینکه قدمت دیزباد در کتاب المنجد چاپ بیروت ص 286 و اقرب الموارد ج 1 ص 249 و فرهنگ خلیلی ص 281 ، مقدسی احسن التقاسیم بزبان عربی، هفته نامه نیشابور دوشنبه بیستم آبانماه 1372 و فرهنگ عمید/ دایرةالمعارف چاپ تهران ، 1337 ص 654 ثبت شده است.
از نظر تاریخی و اسناد بدست آمده قدمت دیزباد حداقل دوره صفوی و کتابت در (1050 هجری قمری) معتبرتر به نظر می رسد زیرا امامقلی خاکی صاحب دیوان از شاه عباس صفوی در سنه 978 هجری قمری سخن به میان می آورد. در قصیده یا غزل 65 و 66 دیوان که توسط ایوانف گلچین آن در بمبئی بچاپ رسیده است:
شاه عادل بود چو ظلّ الله کن دعای شه ِ زمان ، عباس
گروهی معتقد هستندگویش و فرهنگ فارسی دیزباد که از زبان"دَری" مایه می گیرد بسیار کامل است به طوریکه به هیچ لغت و واژه غیر دیزبادی نیاز ندارد تا برای تکمیل جمله عاریت گرفته شود، ضرب المثل های رایج قدیمی که از شهر به دیزباد وارد نشده بلکه از قدیم وجودداشته است.
«دیزباد وطن ماست»- برخی از سنت های ملی در دیزباد نیز سابقه دارد و جزء سنن دیزبادی ها به حساب می آید. سنت هایی که شکل و شمایل آن شاید قدری متفاوت با آنچه در فرهنگ رایج کشور است باشد.
هادی میرشاهی در نوشته خود در باب چهارشنبه آخر سال می نویسد: چهارشنبه سوری یکی ازجشن های ایرانی است که غروب سه شنبه شب، پیش ازآخرین چهارشنبهِ ماهِ اسفند برگزارمی شود.
"سوری" به معنی سرخ است که مردم آتش روشن کرده و از روی آن می پرند "زردی من ازتو" "سرخی توازمن"
درشاهنامه فردوسی اشاره هایی درباره بزم چهارشنبه، درنزدیکی نوروز وجود داردکه نشان از کهن بودن این جشن دارد.
تنوّع باورها درمناطق مختلف ایران:
- بیماری و ناراحتی ها و نگرانی های سال کهنه رابه آتش می سپارند تا سال نو را با آسودگی خاطر و شادی آغازکنند.
_ کوزه سفالیِ سالِ قبل را ازپشت بام پرت کرده و کوزه نو را جایگزین می کنند با این باورکه بلایا درکوزه قبلی متراکم شده و باشکستن آن، این بلایا دورمی شود.
- آجیل جات را آب نمک زده و با آتش چهارشنبه سوری بو داده و معتقدند هرکس ازاین آجیل بخورد مهربانتر می شود.
- درچهارسوری، پختن آش و دادن به بیماران را شفابخش می دانند.
- کُندُر را برای دفع چشم زخم و حل مشکلات، درآتشِ چهارشنبه سوری می ریزند.
اینها بخشی از اعتقاداتی است که در دیزباد وجود دارد و شاید در بخش های دیگر کشور نیز این قبیل اعتقادات را داشته باشیم. چنانچه شما نیز در این خصوص اطلاعاتی دارید با ما به اشتراک بگذارید.
«دیزباد وطن ماست»- روزنامه جام جم در گزارش دیزباد می نویسد: همکاری گروهی اهالی دیزباد در تامین امکانات مورد نیاز روستا، سابقه ای چند ساله دارد. قدیمی ترین نمونه آن به سال 1312 و زمانی بازمی گردد که اجداد دیزبادی های امروز تصمیم گرفتند مانند شهرهای بزرگ ایران در روستایشان مدرسه داشته باشند. مردم دیزباد در آن زمان نامه ای به مسئولان وقت آموزش و پرورش استان نوشتند و از آنها تقاضا کردند مدرسه ای در روستایشان تاسیس کنند، اما مسئولان وقت به دلیل صرف نکردن بودجه ساخت مدرسه و پرداخت حقوق و هزینه رفت وآمد معلم برای یک روستای کوچک، از این کار سر باز زدند؛ بنابراین مردم دیزباد ابتدا با مشارکت یکدیگر ساختمان مدرسه را ساختند و سپس مجدد نامه ای به آموزش و پرورش نوشته و تاکید کردندتمام هزینه های معلم را هم قبول خواهند کرد و از آنها خواستند فقط یک معلم برای فرزندانشان بفرستند و به این ترتیب، اولین مدرسه دیزباد به صورتی کاملا مردمی و غیرانتفاعی آغاز به کار کرد.
بنابراین مردم دیزباد از زمان های دور به تحصیل کردن بسیار اهمیت می دادند تا جایی که در سال 1351 دیگر هیچ بی سوادی در روستا باقی نمی ماند و تمامی دیزبادی ها، زن، مرد، دختر و پسر تا پایان دوره ابتدایی تحصیل می کنند. البته اینها را رئیس شورای روستا می گوید و ادامه می دهد: در آن زمان افرادی از سازمان یونسکو برای ثبت این موضوع به دیزباد آمدند و حتی روزنامه های سراسری وقت ایران هم با شگفتی از این اتفاق یاد کردند.
در این گزارش که بخش های دیگر آن را پیشتر مطالعه کردید و با تگ روزنامه جام جم می توانید مابقی آن را قرائت کنید به نظر می رسد روزنامه جام جم به دنبال راهی می گردد که بیان کند دولت از عهده رفع کلیه نیازهای مردم بر نمی آید و راهکار رفع مشکلات در ایجاد نهادهای مدنی است و این موضوع در کل مطالب دیده می شود. همواره دیزبادی ها در این گزارش به عنوان افرادی نشان داده شده اند که منویاتشان ابتدا از طریق دولت پیگیری شده و چون به نتیجه نرسیده اند خودشان دست بر زانو گرفته و راه را برای رسیدن به اهدافشان هموار کرده اند.
«دیزباد وطن ماست»- حدود 60 سال پیش و در حالی که هنوز بسیاری از روستاهای ایران از نعمت برق بی بهره بودند، اهالی دیزباد به صورت خودجوش به فکر راه اندازی شبکه برق روستا افتادند. دیزبادی های آن دوران ابتدا مولد برقی خریدند که با زغال سنگ کار می کرد و سپس دانش آموزان مستعد و معلم روستا را به کار گرفتند تا با سیم کشی دقیق، برق را به همه مناطق روستا برسانند و تمام خانه ها و کوچه و پس کوچه های روستا را روشن کنند. جالب این که سوخت این مولد از آن زمان تا امروز کاملا با همیاری مردم تامین می شود و دولت های گوناگون هم با مشاهده شبکه برق این روستا که شاید بتوان آن را اولین شبکه برق خصوصی کشور نامید، هیچ گاه کوچک ترین تلاشی برای اتصال دیزباد به شبکه برق سراسری نکرده اند. تنها تغییری هم که در طول این سال ها در شبکه برق روستا اتفاق افتاده، جابه جایی مولد برق زغال سنگی قدیمی با یک موتور برق بنزینی جدید است.
بنابراین برق از قدیم و با همت خود مردم در دیزباد جریان پیدا کرده، اما متاسفانه این روستا هنوز به شبکه گاز شهری متصل نشده است. محمود کردی، رئیس شورای اسلامی دیزباد بالا در این باره می گوید: مسئولان در دولت های مختلف همواره جمعیت پایین دیزباد را بهانه می کنند و می گویند گازکشی برای این روستا توجیه اقتصادی ندارد، اما به اعتقاد من، علت اصلی گازکشی نشدن دیزباد، مسیر کوهستانی و صعب العبور آن است، چراکه خط لوله گاز سال هاست به برخی روستاهای اطراف دیزباد که جمعیت پایین تری دارند، رسیده است.
به گفته او، وقتی مردم روستا با بهانه گیری های مسئولان دولتی مواجه شدند، تصمیم گرفتند با مشارکت یکدیگر، بخشی از هزینه گازرسانی را تامین و مشکل نداشتن توجیه اقتصادی را برای دولت حل کنند؛ بنابراین جمعی از اهالی دیزباد سال گذشته با هماهنگی کارشناسان اداره مهندسی شرکت گاز و با اخذ مجوز از اداره منابع طبیعی استان، خط لوله ای به طول 5/5 کیلومتر از دیزباد تا روستای قاسم آباد کشیدند و منتظر مساعدت مسئولان شرکت گاز خراسان رضوی هستند تا در ماه های آینده دیزباد به شبکه گاز سراسری وصل شود.
در کنار گاز و برق، آب مصرفی منازل دیزباد هم با همت خود مردم روستا تامین شده و دیزبادی ها از سال ها پیش، آب قابل شرب دو چشمه اصلی روستا را با لوله کشی به خانه های خود رسانده اند. البته مشارکت های مردمی اهالی دیزباد به این موارد محدود نمی شود و بنا بر ادعای کردی، هزینه نصب آنتن تلویزیون دیجیتال، آنتن تلفن همراه و خدمات اینترنت پرسرعت در این روستا از محل درآمدهای مردمی شورای اسلامی دیزباد تامین شده و به این دلیل می توان گفت تقریبا همه زیرساخت های موجود در دیزباد بالا، با همدلی و همراهی اهالی آن فراهم شده است.