«دیزباد وطن ماست»- قدیمى ها شعرى از بجه امامقلى (خاکى خراسانى) را همیشه در باره دیز باد تکرار می کرده اند.
میرگویند که زمانى انداز (مالیات) بگیران دولت در زمان صفویه به دیزباد مى آیند و سهم دولت را از اهالى می طلبند. مردم نادار و به سبب هایى توان پرداختن مالیات را نداشته اند. نمایندگان حکومت درپى راهى که مردم راضى شوند و مالیات را بپردازند فن هاى گوناگونى را بکار می برند. از جمله آنها تخم مرغ را آبجوشى کرده و در زیر بغل نماینده مردم که شاید همان بجه امامقلى باشد می گذاشتند که شاید مردم بر او رحم کرده مقدارى مال و اموال به نماینده حکومت بپردازند.
بجه امامقلى میگفت. تخمورغ ره داغ کیردن - اربغلوم چاق کیردن
با پافشارى نمایندگان دولتى و کمبود امکانات ده براى پرداخت مالیات، مردم بالاخره به این نتیجه می رسند که بجه امام قلى را براى شفاعت به دربار شاه به اصفهان فرستند.
این مرد که قد کوتاهى نیز داشته است پس از ماهى به اصفهان می رسد و درخواست دیدن شاه عباس (یا شاه تهماسب) را می کند.
روز ها می گذرد و بلاخره با کوشش زیاد و گفتن اینکه از خراسان امده است و .... راه درازى را پیموده است و ....راه به دربار پیدا میکند.
او آمده بود که دردل کند.
شاه او را به نزد خود می طلبد و سبب آمدنش را میپرسد. بجه امامقلى در پاسخ پرسش شاه که تو کیستى، میگوید:
از دوزباى بالایوم
هم قد چرغ پایم
از رودخنه او موخروم
پندارى پلو موخروم
بع بع شکار داریم
کوه هاى لاله زار داریم
دختر بى شمار داریم
از دوزبالاى بالایوم
هم قد چرغ پایوم
.......
شاه از روشى که بجه امامقلى ناتوانى دیزبادى ها را براى پرداخت مالیات نشان داده است تعجب کرده و بر زیرکى او آفرین گفته و مالیات را براى چندین سال بر دیزبادى ها می بخشد.
پروفسور شاهرخ میرشاهی ضمن بیان این مطلب می نویسد: چرغ = چراغ ،
سبب اینکه گفته بود دختر بى شمار داریم این بوده است که او از کودکى کارش فراهم کردن روشنایى براى دخترانى که زیر خانه کلان نخ ریسى میکرده اند، بوده است.
«دیزباد وطن ماست»- سایت توریسم تراول در باب دیزباد متن خوبی را منتشر کرده است که در آن اطلاعات جالبی در خصوص دیزباد ارائه می شود. البته برخی از اطلاعات نیاز به بازبینی دارد و در واقع نمی توان بر صحت آن صحه گذاشت.
در این سایت آمده است:
روستای دیزباد روستایی استان خراسان رضوی و در شهرستان نیشابور در بخش زبرخان است. روستای دیزباد که بر روی دامنه، به صورت شرقی-غربی استقرار یافته از نوع پلکانی بوده و در دامنههای جنوبی رشته کوههای بینالود واقع شده است.
اکثر مردم دیزباد مشغول باغداری به شکل نوین هستند.نگاه باغداران دیزبادی به منابع تولید نگاهی نسبتا علمی است. برای استفاده بهینه از آب تمامی استخر و کانالهای خاکی پوشش داده شده است به نحوی که بدون اجازه مردم قطره ای آب جا به جا نمیشود.
دیزباد به دلیل شرایط زیست محیطی مناسب و مدیریتی آگاهانه شرایط مطلوبی را برای تولید انواع محصول باغی ایجاد کرده است.
ظرفیت ممتاز روستا و توجه ویژه به سلامت و کیفیت محصول این منطقه را در رده صادر کنندگان عمده گیلاس و آلو به بازارهای اروپایی و حاشیه خلیج تبدیل کرده، تنوع وکیفیت گیاهان دارویی نیز از دیگر سرمایههای طبیعی این روستا میباشد.
تاریخ استنادی این روستا به سال 95 هجری شمسی برمی گردد. نام آن در قرن سوم قصر الریح و بعد چهل اشکوب بوده است. قدمت دیزباد و سوابق فرهنگی آن موجب دگرگونی هویت مردم شده است.
در سال 1312 مدرسه ناصرخسرو دیزباد تاسیس شد که ازگرانبهاترین منابع دگرگونی فرهنگی این دیار بوده است.
مردم دیزباد با وجود مشغله زیاد به تحصیل هم پرداختند، این روستا توانسته است، نخبگانی را به جامعه تحویل دهد که موجب مباهات همه روستاییان است.
در سال 1348 نام دیزباد به عنوان یکی از معدود روستاهای صددرصد باسواد ایران در یونسکو ثبت شد.
60 سال قبل که شبها بیشتر روستاها غرق در تاریکی بود دیزبادیان فانوسهایی را در معابر آویز کرده بودند تا روشنایی فراهم شود,در فاصله زمانی اندکی اولین شبکه برق خصوصی روستا افتتاح شد.
اهالی این روستااز پیرو مذهب اسماعیلیه و اثنی عشری هستند.
پیروان شیعه اثنی عشری در بالا ده و میان ده و پیروان مذهب اسماعیلیه در پایین ده در دو محله اصلی دیزباد زندگی میکنند.
این روستا سه قبرستان دارد در دو قبرستان پایین و بالا دفن شدگان به طور یکدست از یکی از دو مذهب رایج در روستا هستند که به نظر میرسد به علت مسافت قبرستانها از یکدیگر جدا شده باشند.
مردم دیزباد که به صورت مهاجر درمشهد، نیشابور و تهران زندگی میکنند از وطن و اصالت خویش جدا نشده اند و در مراسم خاصی مثل فصل برداشت محصول و مراسم مذهبی "نوحصار" که در هفتــه آخـر مــرداد برگزار میشود گردهم میآیند .
نوحصار مراسم مذهبی است که در جمعه آخر مرداد هر سال توسط هر دو گروه اسماعیلیه و اثنــی عشـری در منطقهای به همین نام برگزار میشود.
روز نوحصار از سال 912 همه ساله در مکان خاص و تاریخی مشخص برگزار میشود تمامی اهالی روستا اعم از ساکنین روستا و ساکنین شهرهای ایران و همچنین دیزبادیهای مقیم خارج از کشور سعی میکنند در نوحصار شرکت کنند. نوحصار پیام آور وحدت، یکرنگی، تسلیم و تواضع شرکت کننده گان در آن است.
باد محلی دیزباد با توجه به شرایط مناسبی که دارد ,دارای جنبه اقتصادی است . این باد بعنوان کانون تامین انرژی آینده منطقه مد نظر قرار گرفتهاست .
مهمترین مزیت این باد مناسب بودن آن برای تولید انرژی برق است .
وزش این باد در تابستان تا حدود زیادی به تعدیل و لطافت هوا در مناطق میانی و شمالی دشت نیشابور کمک میکند .با توجه به این شرایط نیروگاه بادی دیزباد در سال ۲۰۰۲ در این منطقه احداث شد.
تخت قلندران، نووعده گاه و جایگاه چرخ ریسمان عاشق از جمله مکانهای تاریخی روستا میباشند.
در حال حاضر این روستا دو مجتمع بزرگ و زیبا ی فرهنگی، مذهبی و خدماتی دارد
امامقلی خاکی خراسانی از داعیان اسماعیلی و شاعران فارسی زبان در سده ۱۱ هجری قمری و محمد فدایی خراسانی از داعیان اسماعیلی و شاعران و نویسندگان فارسی زبان در سده۱۲ هجری قمری از مشاهیر دیزباد هستند.
دایره المعارف رایگان ویکی گفتارود، مطلب بسیار کوتاهی را در باب امامقلی یا همان خاکی خراسانی دیزبادی در خود درج کرده است. این یادداشت کوتاه را با هم مرور می کنیم.
خاکی خراسانی
امامقلی خاکی خراسانی، یا امام قلی دزبادی متخلص به خاکی از شعرای قرن یازدهم، (مرگ 1077-نیشابور،روستای دیزباد)
اشعار
روزوشبخواهم کهشکرحضرت مولا کنم
مرا دائم نظر سوی تو باشد/چو دارد هر کس در سر هوایی
باز صد شکر دگر از بهر سیدنا کنم با معلم مستجیبانند ما پیدا کنم
دو چشمم بر دو ابروی تو باشد هوای من سر کوی تو باشد
بجان قربان هندوی تو باشد وان که چنین نیست کیش جان بود
پیوند به بیرون
دایره المعارف اسماعیلیه
الذریعه (281/9)
لغت نامه (ذیل/ خاکى)
مولفین کتب چاپى (658/1).
در بخشی از نوشته دکتر الهه معروضی در باب نوحصار دیزباد آمده بود: «امام به امام قلی می گوید: اگر شانه در میان محاسنت گیر کند حاجتت برآورده می شود.»
باید خدمتتان عرض کنم که حاجت روا شدن در اندیشه امام قلی جایی ندارد و اگر هم دارد بسیار کوچک است. او به فنا فی الله شدن می اندیشد. خواست او حقیقت است. این یادداشت را نوشتم، تا بگویم اگر به نوحصار می روید وقت کمی هم بگذارید تا درباره نوحصار با پیران و افراد صاحب اندیشه صحبت کنید. مطمئنا سر چشمه، این افراد را در نزدیکی میکروفن خواهید یافت.
از آنجا که اندیشه امام قلی به اندیشه مولانا نزدیک و از او سیراب شده بعید نیست که این غزل از مولانا که در ذیل می آید در شکل گیری نوحصار دیزباد بی تاثیر بوده باشد.
ای دل چه اندیشیدهای در عذر آن تقصیرها & زان سوی او چندان وفا زین سوی تو چندین جفا
زان سوی او چندان کرم زین سو خلاف و بیش و کم & زان سوی او چندان نعم زین سوی تو چندین خطا
زین سوی تو چندین حسد چندین خیال و ظن بد&زان سوی او چندان کشش چندان چشش چندان عطا
چندین چشش از بهر چه تا جان تلخت خوش شود & چندین کشش از بهر چه تا دررسی در اولیا
از بد پشیمان میشوی الله گویان میشوی & آن دم تو را او میکشد تا وارهاند مر تو را
از جرم ترسان میشوی وز چاره پرسان میشوی & آن لحظه ترساننده را با خود نمیبینی چرا
گر چشم تو بربست او چون مهرهای در دست او & گاهی بغلطاند چنین گاهی ببازد در هوا
گاهی نهد در طبع تو سودای سیم و زر و زن & گاهی نهد در جان تو نور خیال مصطفی
این سو کشان سوی خوشان وان سو کشان با ناخوشان & یا بگذرد یا بشکند کشتی در این گردابها
چندان دعا کن در نهان چندان بنال اندر شبان & کز گنبد هفت آسمان در گوش تو آید صدا
من فکر می کنم اینکه شب قبل از نوحصار افرادی برای مهیا کردن جای نشستن و احیانا بار گذاشتن آش، به نوحصار می روند، به دلیل همین دعا و نیایشی بوده که در آنجا انجام می شده. اینکه در شب قبل از نوحصار برای دعا و نیایش به نوحصار می رفته اند و بعدها در چرخشی تاریخی افراد برای مهیا کردن جای نشستن افراد دیگر و تدارکات لازم به نوحصار می روند.
بانک شعیب و نالهاش وان اشک همچون ژالهاش & چون شد ز حد از آسمان آمد سحرگاهش ندا
گر مجرمی بخشیدمت وز جرم آمرزیدمت & فردوس خواهی دادمت خامش رها کن این دعا
دعا و ناله شب نوحصار برآورده می شود. اما دل امام قلی آنها را نمی خواهد بلکه او جویای حق است. چیزی که تنها امام می تواند برای او به همراه داشته باشد. بنابراین به امام می گوید:
گفتا نه این خواهم نه آن دیدار حق خواهم عیان & گر هفت بحر آتش شود من درروم بهر لقا
گر رانده آن منظرم بستست از او چشم ترم & من در جحیم اولیترم جنت نشاید مر مرا
جنت مرا بیروی او هم دوزخست و هم عدو & من سوختم زین رنگ و بو کو فر انوار بقا
گفتند باری کم گری تا کم نگردد مبصری & که چشم نابینا شود چون بگذرد از حد بکا
گفت ار دو چشمم عاقبت خواهند دیدن آن صفت & هر جزو من چشمی شود کی غم خورم من از عمی
ور عاقبت این چشم من محروم خواهد ماندن & تا کور گردد آن بصر کو نیست لایق دوست را
اندر جهان هر آدمی باشد فدای یار خود & یار یکی انبان خون یار یکی شمس ضیا
به نظر بنده این ابیات که در بالا مشاهده می کنید، اوج اخلاص و بندگی است. آنچه در اندیشه امام قلی به وضوح دیده می شود. زیرا طریقه او این مسیر را برایش تدارک دیده است. حرکت از خانه کلو تا بالای قلعه و سپس چشیدن خاک دقیقا تداعی گر بیت زیرین است. مولانا می گوید:
چون هر کسی درخورد خود یاری گزید از نیک و بد & ما را دریغ آید که خود فانی کنیم از بهر لا
در واقع مسیری که امام قلی در نوحصار به ما نشان می دهد، مسیری است که انسان شایسته است در آن فانی شود. آن مسیر مسیر حرکت به سوی حقیقت است.
که یکی هست و نیست جز او - وحده لا اله الا هو
امام قلی می خواهد به ما بیاموزد که همه چیز غیر از «هو» برابر با «لا» یا همان نیستی است. پس می گوید که خودتان را در برابر هیچ فنا نکنید. چیزی که ارزش داشته باشد و آن ذات پاک امام است. در پایان او این مفهوم را با دعایی به پایان می برد. می گوید که اگر انسان ها «خربندگی» پیشه کرده اند، خدایا خر را از آنها بگیر.
«خر» در این روایت نماد همه چیزهای بزرگی است که «هو» نیستند و لاجرم در نظام فکر مولانا و امام قلی برابر با «هیچ» هستند.
روزی یکی همراه شد با بایزید اندر رهی & پس بایزیدش گفت چه پیشه گزیدی ای دغا
گفتا که من خربندهام پس بایزیدش گفت رو & یا رب خرش را مرگ ده تا او شود بنده خدا
گزیده غزلیات شمسٍ (1387)، جلال الدین محمد بلخی، به کوشش دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی، انتشارات امیرکبیر، صص 4و5
«سایت ایران لیستر» در مطلب کوتاهی به معرفی شاعر دیزبادی خاکی خراسانی پرداخته است. امامقلی خاکی خراسانی پایه گذار سنت نوحصار دیزباد است. اما او را به عنوان شاعر و معلم دینی می شناسند. در این معرفی آمده است:
امامقلی خاکی خراسانی
جنسیت: مرد
تولد و وفات: ( ... - ۱۰۷۷) قمری
محل تولد: مشخص نیست. (روستای دیزباد علیا)
شهرت علمی و فرهنگی: شاعر (عارف و معلم مذهبی)
وی مردی عارف و از اهالی قریه دیزآباد بین مشهد و نیشابور بود و از معاصران شاهعباس اول. از آثار وی: "دیوان شعر"، مثنوی "طلوعالشمس" یا "طوالعالشمس".