امروز دیگر مساله سال های زندگی نیست. مردم دوست دارند از کیفیت زندگی صحبت کنند. کیفیتی که شاخص هایی دارد و هر کدام از آن شاخص ها نشان می دهد که «شخص چگونه زندگی می کند؟»
این دقیقا سوالی است که در نسل پیش اینگونه مطرح می شد: «شخص چند سال زندگی می کند؟»
اگرچه امروز برای جذب افراد به دیزباد دلایل منطقی فراوانی وجود دارد، اما کیفیت زندگی دیزبادی ها در دیزباد در مقایسه با شهرهای بزرگی نظیر تهران و مشهد می تواند عامل جذب دیزبادی ها به دیزباد باشد. لذا در این یادداشت بر آنیم تا سوالاتی مطرح کنیم که نشان می دهد، آیا دیزباد اینک پتانسیل بازگشت دیزبادی ها را به خود دارد؟
1. آیا اشتغال در دیزباد به راحتی شهرهای بزرگ است؟
2. آیا درآمد مورد نیاز برای راه اندازی شغل در دیزباد بیشتر از شهر های بزرگ است؟
3. آیا بهداشت در دیزباد (دسترسی به دکتر، تجهیزات پزشکی، داروخانه) با شهرهای بزرگ قابل مقایسه است؟
4. آیا امکاناتی نظیر سینما، پارک، مراکز فرهنگی، مراکز تفریحی، مراکز خرید و... در دیزباد قابل مقایسه با شهر های بزرگ است؟
5. آیا امکان بیمه شدن در مشاغل دیزباد وجود دارد؟
6. آیا امکانات آموزشی در دیزباد دارای کیفیتی مشابه شهرهای بزرگ می باشد؟
7. آیا مسکن در دیزباد ارزان تر و آسان تر از شهرها خریده یا اجاره می شود؟
8. آیا امنیت اجتماعی و امنیت در برابر بلایای طبیعی و حیوانات وحشی در دیزباد با شهرهای بزرگ قابل مقایسه است؟
9. آیا طبیعت و هوای پاک در دیزباد کیفیت بهتری از شهرهای بزرگ دارد؟
10. آیا در دیزباد به شبکه های تلویزیونی و اینترنت و موبایل و تلفن به اندازه شهرها دسترسی وجود دارد؟
این موارد کیفیت زندگی را در دیزباد با شهرهای بزرگ محک می زند. در برخی موارد جواب سوال به نفع دیزباد و در برخی سوالات شاخص ها به ضرر دیزباد می باشد. اما مساله اینجاست که دیزبادی که امروز به دیزباد می آید الزامی برای حضور دائمی در دیزباد ندارد. او می تواند فعلا در شرایط موقتی به دیزباد بیاید. حتی او می تواند در دیزباد کار کرده و سرمایه گذاری خود را در خارج از دیزباد انجام دهد.
همچنین امروز یک دیزبادی می تواند به راحتی به مشهد سفر کند و سفر او بیش از سفر یک ساکن کرج به تهران طول نمی کشد. این شرایط نوید بخش ورود جوانان دیزبادی به دیزباد است. اما مساله اینجاست که هرچه این بازگشت با سرعت بیشتری صورت پذیرد شرایط برای اولین افراد بهتر خواهد بود.
«دیزباد وطن ماست» امیدوار است که شاخص های کیفیت زندگی برای مسئولین شاخص های فعالیت قرار گیرد. ما امروز واقعا باید فراتر از استانداردها یا حداقل ها فکر کنیم. چراکه دیزبادی ها در شهرهای بزرگ فراتر از حداقل ها دارند.
«دیزباد وطن ماست»- دیزباد امروز در شرایطی قرار دارد که به شدت نیازمند سرمایه گذاری اقتصادی است. اگر امروز این سرمایه گذاری انجام شود می توان در آینده ای نزدیک شرایط متفاوتی را در دیزباد تجربه کرد.
دیزبادی که دیگر یک روستای متروکه نیست.
دیزبادی که غیر دیزبادی ها آن را مدیریت نمی کنند.
دیزبادی که دیزبادی ها و غیر دیزبادی ها از اشتغال و کسب درآمد در آن منتفع خواهند شد.
این دیزباد می تواند روستایی توسعه یافته باسد. توسعه ای پایدار که باعث می شود دیزباد نه تنها برای این عصر بلکه برای سالیان دراز منابعی داشته باشند که نسل های آینده از آن منتفع شوند.
اما سوال اینجاست که چه کسی می تواند این سرمایه را به دیزباد بیاورد. خوشبختانه نگاه مسئولین در دولت یازدهم نسبت به دیزباد مثبت است و همین مساله سبب شده که اعتبارات زیادی را بتوان برای توسعه دیزباد اخذ کرد. همچنین دیزبادی های ساکن ایران امروز در دیزباد ساخت و سازهای زیادی را شروع کرده اند. دیزبادی هایی که باغ هایی در اطراف دیزباد دارند برای دیوار کردن رودخانه هزینه های گزافی را پرداخته اند. این یعنی دیزبادی ها امروز بیش از گذشته به توسعه دیزباد همت گمارده اند. اما ما در خارج از کشور نیز دیزبادی های زیادی داریم که در مراسم نوحصار به دیزباد می آیند. همچنین این دیزبادی ها سرمایه های زیادی دارند و بسیاری از آنها اگر بدانند که دیزباد این پتانسیل را دارد در دیزباد سرمایه گذاری می کنند. امروز این دیزبادی ها از طریق فیسبوک و همین سایت «دیزباد وطن ماست»، قابل دسترسی هستند.
ما باید نتایج و درآمدهایی که از طریق سرمایه گذاری در املاک دیزباد قابل استحصال است را در «دیزباد وطن ماست» به دیزبادی ها معرفی کنیم.
این وظیفه شورای اسلامی دیزباد نیست. این کار وظیفه «شورای مشورتی دیزباد» و دیزبادی های ساکن ایران می باشد.
«دیزباد وطن ماست»- محمد قائم پناه که اینک کارهایش توسط شورای اسلامی دیزباد پیگیری می شود در پیامی به ما ضمن تشکر از معرفی افراد خوبی که به او در کارهایش کمک می کنند، نگاهی استراتژیک نسبت به دیزباد ارائه داده است که در جای خود جالب توجه است.
وی گفت: «خوبی دیزباد از دید من اینه که یه بستر آماده داره مثل:
قائم پناه آنگاه به نقاط ضعف دیزباد اشاره می کند که البته نگاه بسیار تامل برانگیزی است: «مشکلی که من هم دارم با دیزباد دور بودنش از مشهد هست.
یعنی اگه فاصله اش ۳۵ تا ۵۰ کیلومتر بود ایده آل بود.
توی دره هستش، اگه روی کوهپایه مشرف به دشت بود، خیلی خوب بود.
حدس می زنم غیر دیزبادی ها به سختی بتونن به شکلی بلند مدت وارد محیط بشن (البته این از جهتی دیگه خوبه و اگر نه محیط یکدستی خودش رو از دست می داد و بعد از مدتی معلوم نیست چی بشه ولی برای من هم یه مانعی هست.)»
وی سپس این سوال را مطرح می کند: «این ها همه توی ذهن من وجود دارد و در عین حال چیزی که از همه اینها مهم تره اینه که اونجا توی دیزباد واقعن چی هست؟ یعنی آیا اصلا فرصت و امکان انجام کاری اونجا موجود هست یا نه؟»
و این سوالی است که باید به آن پاسخ داده شود.
ما در دیزباد برای توسعه گردشگری به سرمایه نیاز داریم سرمایه ای که بتوان با آن راه ها را گسترش داد، بناهای تاریخی را آباد کرد، کوچه ها را سنگ فرش کرد و پروژه های عمرانی روستا را به پیش برد. برای این مهم چهار پیشنهاد ارائه می شود:
۱) مدیریت می تواند توجه عموم را به جاذبه های تاریخی و باستانی جلب کند و برای حفظ و مرمت آن ها، با کمک علاقه مندان به این جاذبه ها، صندوقی را ایجاد نماید.
۲) مدیریت می تواند جریانی از رفت و آمد را به مناطق زیبا و جذاب ایجاد نماید و با فشار بر آن ها، صندوقی را برای حمایت و مدیریت این مناطق ایجاد و دایر کند.
۳) جهانگردی و گردشگری نیاز به حفظ و حمایت از مناطق جنگل کاری شده دارد و موجب ایجاد صندوق های تامین مالی برای ایجاد پارک ها و مناطق حفاظت شده ی ملی می شود.
۴) تاسیسات جهانگردی اغلب می توانند الگوهای جدید مصرف و صرفه جویی انرژی را به جامعه ی محلی معرفی کنند.