«دیزباد وطن ماست»- میزان بارندگی مشهد و نیشابور و دیزباد بالا از اول مهر ماه سال 93 تا تاریخ 3/12/93 اعلام شد.
به گزارش دیزباد وطن ماست، ارتفاع مشهد از سطح دریا 999 متر ، ارتفاع نیشابور 1250 متر و ارتفاع منطقه مسکونی بالا ده ی دیزبادبالا از سطح دریا 2010 متر می باشد.
ضمنا مجموع بارندگی سال گذشته دیزباد از اول مهر 92 تا اول مهر 93 به میزان 268 میلی متر بوده است.
بدین ترتیب میزان بارندگی امسال دیزباد تا کنون از مجموع بارندگی سالیانه سال گذشته 44 میلی متر بیشتر بوده است.
علیرغم بارندگی های مناسب سال جاری، دیزبادی ها باید در ایام تر سالی به فکر سال های خشک باشند و راه کارهای توصیه شده رابه موقع اجرا کنند.
ایستگاه باران سنجی بارندگی (میلی متر )
مشهد 143
نیشابور 131
دیزباد بالا 312
«دیزباد وطن ماست»- سال هاست که در دیزباد کسی درختی را در ملک دیگری برای تمام اعضای خانواده اش نمی کارد. اما هنوز درختان زیادی در باغ های دیزباد هستند که متعلق به بیشت از چند خانواده می باشند.
وقتی که با همدیگر به مناسبتی دیزباد می رویم در زیر سایه درخت می نشینیم و وقتی که فصل میوه می رسد، چون همه نمی توانند میوه های درخت را بچینند، یک نفر مسئول چیدن میوه ها می شود. در نتیجه وقتی سهم میوه را می گیریم، می گوییم: آیا این واقعا سهم من از آن درخت بوده است؟
همین سوال باعث می شود که دلهامان دور شود، باعث می شود که فکر کنیم که شاید دیگری بر ما جفا کرده است و شاید و شاید و شاید...
از طرف دیگر، کسی که درخت در خاک او کاشته شده است، می خواهد باغش مال خودش باشد، می خواهد بتواند دور آن را دیوار کند و شاید اصلا دوست نداشته باشد که چنان درختی در باغش وجود داشته باشد، در نتیجه همیشه در دلش از این مساله ناراحت است.
سوال اینجاست که به کجا می رویم؟
شورای حل اختلاف دیزباد، یکی از بزرگترین کارهایش احتمالا رسیدگی به همین پرونده هاست. پرونده هایی که به دلیل شرایط پیش از دهه 40 در دیزباد حاکم بوده است و امروز دیگر هیچ جایی در سرمایه داری رو به گسترش در دیزباد ندارد.
می خواهم بگویم که وقتی که مسائل و پرونده هایی از این قبیل ایجاد می شود، اگرچه چند نفر آزمون می شوند، اما حقیقت اینجاست که آنها هیچ تقصیری ندارند و بیشتر عدم وجود ضوابط است که مساله آفرین می شود.
اینکه بتوانیم ضوابطی را بر اساس نیازهای بومی دیزباد تدوین کنیم یکی از مسائل محوری است که امروز باید حقیقتا به آن بیاندیشیم و تمام تلاش خودمان در جهت رسیدن به الگویی مناسب در آن جهت انجام دهیم.
«دیزباد وطن ماست»- مهدی محمودی یکی از کلکسیونرهای عکس دیزباد است که در چند سال اخیر پا به عرصه عکاسی دیزباد گذاشته و توانسته آثار بسیار زیبایی خلق کند.
این گزارش تصویری را با نگاه دوربین مهدی محمودی مرور می کنیم و امیدواریم که بتوانیم به زودی شاهد رونمایی از نمایشگاه عکس وی در دیزباد باشیم.
«دیزباد وطن ماست»- سال های دهه 40 و قبل از آن شرایط دیزباد به طور کلی متفاوت با شرایطی است که به ویژه از دهه 1360 به بعد در آن حاکم شده است.
در این نوشتار به بخشی از تفاوت های میان این دو برهه تاریخی از دیزباد می پردازیم و قصد داریم که اعتماد را به عنوان یک سرمایه اجتماعی مورد مداقه قرار دهیم.
شاید در بدای امر به نظر برسد که اعتماد در گذشته و امروز تفاوت چندانی نکرده است و بنابراین نتوانیم مرزی را میان آنها قائل شویم. اما حقیقت این است که امروز اعتماد شکل دیگری پیدا کرده است.
امروز ما به جای اینکه به همدیگر اعتماد داشته باشیم، به نظام ها و بروکراسی ها اعتماد داریم. در گذشته شاید اگر یک نفر در دیزباد خوش حساب بود می توانستیم به او اعتماد کنیم و پول یا شی گرانبهای خودمان را به او بسپاریم، اما امروز دیگر ما به اشخاص اعتماد نمی کنیم. اعتماد ما به سیستم بانکی است، و اعتماد ما به سفته و چک هایی است که در این نظام بانکی معتبر می باشند.
همچنان که در دیزباد حرکت های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شکل می گیرد، فعالیت های توسعه جامعه مدنی نیز نیاز به رشد دارد. ما برای این رشد نیاز به اعتماد داریم، اما این اعتماد امروز مثل دهه 40 نیست. خواهش می کنم فکر نکنید که دارم شما را نسبت به دیزبادی ها بدبین می کنم.
حقیقت امر این است که گاهی اوقات وقتی کارها اصولی انجام نمی شوند و به عنوان مثال برای راه اندازی فعالیت های اقتصادی افراد صرفا به اینکه مدیر آقای ایکس و زد است اکتفا می کنند و منابع مالی و زمانی خودشان را در اختیار برنامه قرار می دهند.
یک پروژه همانطور که ممکن است موفق باشد، ممکن است گاهی به شکست بیانجامد و این امری بدیهی است. اما اگر ما تضمین های کافی را به طور سازمانی و بروکراتیک دریافت کرده باشیم، دیگر حتی اگر پروژه شکست بخورد، ما بار مسئولیت اشتباه دیگران را بر دوش نخواهیم کشید.
اگر دیزبادی ها همچون گذشته بخواهند از اعتماد تعریف قبل از دهه 40 را داشته باشند، مطمئنا در آینده فضایی از یاس دیزباد را فرا خواهد گرفت. کما اینکه بسیاری از پروژه های جمعی در دیزباد در چند سال گذشته شکست خورده اند و به دلیل همین نوع اعتماد، افرادی از فعالیت های گروهی و تعاونی دلسرد شده اند.
من توصیه می کنم، حتما خیلی رسمی عمل کنید. حتما فراموش نکنید که سرمایه گذاری نیازمند قاعده و قانون است و همینطوری نمی شود بدون تشکیلات رسمی و حقوقی فعالیتی را آغاز کرد.
نهادهای مدنی در دل خودشان باید قانون مدار و متعهد به حقوق مردم باشند، و این امری است که هرگز نباید در دیزباد فراموش شود.
«دیزباد وطن ماست»- دیزباد توریستی چه چیزی به توریست ها برای خوردن می دهد؟ چیپس، پفک، دلستر و دیگر چه چیزی داریم که می توانیم از شهر برای توریست ها بیاوریم.
در واقع با این کار به نوعی ما هیچ ابداعی انجام نداده ایم. دیزبادی امروز غذاهایی را می خواهد در دیزباد بخورد که شهری ها در مشهد و نیشابور می خورند.
پس تکلیف غذای بی نظیر روستا چه می شود؟ آیا سنت های غذایی در دیزباد می تواند احیا شود؟ آیا می توانیم سبک خاصی از تغذیه را برای دیزباد ایجاد کنیم که دیزباد را به غذای پاکش بشناسند. غذایی که مواد اولیه اش از کودهای شیمیایی تغذیه نشده باشند. غذایی که ریشه در تاریخ دیزباد داشته باشد و در عین حال غذایی سالم و مقوی باشد.
این چیزی است که باید افرادی که امروز به فکر کارهای بزرگ در آینده دیزباد هستند به آن فکر کنند.
مردم به شدت علاقه دارند که از غذاهای تکراری شهرها خلاص شوند و قدری به سیستم گوارششان غذاهایی برسانند که آنها را از شرایط نامتعادل در بیاورند.
شاید مهندسان صنایع غذایی باید در این زمینه فکر کنند و نتایج آن مواد غذایی بهداشتی باشد که از طبیعت گرفته شده اند.