دیزباد وطن ماست

دیزباد وطن ماست

سایت رسمی روستای دیزباد علیا (بالا) از توابع شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران.
دیزباد وطن ماست

دیزباد وطن ماست

سایت رسمی روستای دیزباد علیا (بالا) از توابع شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران.

مصاحبه با مهندس محمود کردی؛ از دیزآباد تا دیزباد (بخش پنجم)

«دیزباد وطن ماست»- در بخش پنجم ادامه مباحث مربوط به دیزباد را از نگاه مهندس محمود کردی با هم مرور می کنیم.

21. سنگ فرش دیزباد یکی از اقدامات بسیار مهمی بود که در دوره شما اتفاق افتاد و امروز البته به صورت کامل محقق نشده اما آیا این اقدام ریشه ای بوده یا موقت و اینکه چه آینده ای برای آن وجود دارد؟

همانطورکه اطلاع دارید یکی از پروژه‌ای بافت با ارزش سنگ فرش تمام کوچه های اصلی و کوچه های فرعی منتهی به آنهاست و این طرح اعتبار ملی دارد، فعلا دولت پولی ندارد، در صورت وجود بودجه ، همه ساله اعتبار لازم تخصیص چکار انجام خواهد شد.

22. مساله بحران آب امسال در دیزباد جدی است. آیا برای حل این مساله برنامه ای داریم؟ و اینکه آیا در حال حاضر منابع آب موجود در دیزباد به اندازه کافی است؟ آیا ظرفیت هایی هستند که به کار گرفته نشده باشند؟ و برای آینده آیا طرحی در آبخیز داری دیزباد اجرا شده است یا خیر؟

موضوع خشکسالی دیزباد همانند غالب نقاط کشور کم سابقه است ، ما از ۸ سال قبل این موضوع را جدی گرفته ایم، موضوع قرق را جدی گرفته و تناوب چرا را در نقاط مورد نظر دقیقا اجرا کردیم.

کوه ها را به هیچ عنوان نفروختیم.

تا سرحد امکان از تجاوز گله های اطراف جلوگیری کردیم.

از کندن درختچه ها و بوته های کوهی جلو گیری کردیم.

در آبخیزداری بیولوژیکی نمونه استان خراسان شدیم و لوح تقدیر از استاندار گرفتیم.

تا جائیکه امکان داشته از جمع آوری گل و گیاهان دارویی برای فروش جلوگیری کردیم.

سایر اقدامات برعهده صاحبان املاک می باشد نظیر افزایش مدت زمان مدار آبیاری، کولش، جمع آوری علف های هرز، هرس سبز و کاهش شاخ و برگ درختان، پوشش پلاستیکی پای درختان و سایر موارد.


23. یکی از سوالاتی که مخاطبان دیزباد وطن ماست پرسیده اند در مورد سم و کود شیمیایی بوده که تبلیغات آن در تریبون های شورا انجام گرفته است. آیا این مساله با بحث تولید محصولات ارگانیک در تضاد نیست؟ و اینکه برای ترویج محصولات ارگانیک چه برنامه ای اجرا شده و به نظرتان آیا به صورت صد در صدی قابل اجراست؟

استفاده از کودهای در حد معقول از هر کدام ضروری است و استفاده نابجا مشکل دارد. البته در چند سال اخیر اغلب مردم از کود های ارگانیک استفاده می‌کنند و شرکت تعاونی نیز همین کود ها را حمل می کند.


24. فضای مدرسه ناصر خسرو الان در چه وضعیتی است؟ متعلق به کیست و چه سرانجامی خواهد داشت؟

ما فضای مدرسه را موقتا از حالت مخروبه، خطرزا و آشغال دونی خارج و به پارکینگ عموی تبدیل کردیم و خیلی تلاش کردیم طرحی مطلوب در آن اجرا کنیم ولی اداره آموزش و پرورش موافقت نکرد.


25. آب شرب دیزباد و ایجاد فاضلاب در دره های اطراف ده یکی از چالش های مهم در دیزباد است. اینکه این فاضلاب به آب های زیر زمینی نفوذ می کند و آنها را آلوده می کند. اولا اینکه آیا برای این مساله راهکاری وجود دارد و در ثانی اینکه آیا این موضوع بر کیفیت آب شرب دیزباد تاثیر می گذارد؟

شرکت آب و فاضلاب روستایی کشور هیچ برنامه ای برای اجرای طرح فاضلاب در روستاها را ندارد و از طرفی اجرای این طرح در دیزباد بسیار هزینه بر است که از عهده مردم ساخته نیست.

البته ساکنین هر کوچه می توانند آب را به پایین کوچه و به داخل باغات هدایت کنند که به آب شرب هیچ ارتباطی ندارد و تقریبا کمترین آسیب را به آب های زیر زمینی می زند.


مصاحبه با مهندس محمود کردی؛ از دیزآباد تا دیزباد (بخش چهارم)

«دیزباد وطن ماست»- در بخش چهارم ادامه مباحث مربوط به دیزباد را از نگاه مهندس محمود کردی با هم مرور می کنیم.

16. دیزباد گازکشی شد و در عین حال خانه های خارج از بافت، مدتی گاز دریافت نکردند. داستان گاز و گازکشی برای منازل دیزباد به چه شکل است و چگونه ادامه خواهد یافت؟ 

همانطورکه اطلاع دارید بر اساس مطالعات دهه ۸۰ از بین ۶۰ روستای بخش زبرخان، تنها دیزباد واجد شرایط گاز رسانی تشخیص داد نشده بود و برای آن دو دلیل وجود داشت، یکی عدم توجیه اقتصادی به دلیل صعب العبور بودن مسیر و شرایط جغرافیایی و معماری روستا و دیگری جمعیت پایین.

به همین دلیل از طریق نمایندگان وقت، فرماندار و مدیر عامل استان با وزارت مربوط ارتباط برقرار شد و موافقت آنها به شرط آماده سازی مسیر خط لوله با هزینه مردم، موافقت شد،  ما بلافاصله دست به کار شدیم و حدود ۵.۵ کیلومتر جاده گاز را ایجاد کردیم.

کارشناسان شرکت گاز از محل بازدید و آنرا تایید کردند، بدین ترتیب با گاز رسانی دیزباد موافقت و عملیات اجرایی شروع شد.

تا کنون به تمام منازلی که در داخل طرح هادی قرار داشتند گاز رسانی شده است و فقط به حدود ۱۸ منزل از سر مزار به پایین گاز رسانی نشده است که پس از پیگیری های فراوان با آنها نیز موافقت و مراحل اداری تمام شده است و قول داده اند در آینده نزدیک به آنها نیز گاز بدهند.


17. در خصوص توسعه فیزیکی دیزباد چه برنامه ای برای دیزباد وجود دارد؟ آیا زمینهایی که در ابتدای دوره از آنها سخن گفتید تقسیم شد؟ برنامه آینده چیست؟

بعد از چند سال پیگیری، سرانجام در اواخر سال ۹۸ بازنگری طرح هادی انجام شد و قسمتی از زمین های زیر جاده کمربندی به طرح افزوده شد که بخشی از آنها متعلق به مردم و بخشی دیگر متعلق به دهیاری است که باید توسط بنیاد مسکن نقشه برداری، قطعه بندی و سپس با هماهنگی شورا و دهیاری بین واجدین شرایط تقسیم گردد.

18. یکی از موضوعات مبهم دیزباد جاده تخته است. متاسفانه در این جاده پادگان ساخته شد و بعدا هم بسته شد و البته ترددهایی در آن وجود دارد اما در کل تنها بخشی در دیزباد بود که در دوره شما به نظر می رسد تغییری در آن ایجاد نشد، ضمن اینکه برخی می گفتند اگر تخته آباد می شد، دیزباد از قاسم آباد و حصار مستقل می شد و حرف و حدیث های زیادی که امروز هم هست. آیا در آینده دیزباد منطقه تخته جایگاهی کارایی دارد یا خیر و آیا اساسا ما می توانیم برای توسعه دیزباد روی این منطقه حساب کنیم؟

چندین سال قبل زمین های کنار رودخانه دیزباد که بسیاری از آنها آب نیز دارد بین مردم تقسیم شد و از آنجاکه اکثریت مردم در تصاحب و آبادی آنها کاری انجام ندادند یا بلا استفاده مانده و یا به حصاری ها فروخته شده است.

اما زمینهای تخته که آب ندارد که مردم بخواهند کاری انجام دهند زیرا آستان قدس و دیزباد پایینی ها اجازه نمی دهند آب به آنجا منتقل شود.

19. در مورد نامگذاری کوچه های دیزباد اقدام خردمندانه ای طرف شورای اسلامی دیزباد انجام شد و افراد شاخصی را تعیین کردید. البته نتیجه مورد اقبال برخی قرار نگرفت. برخی هم گفتند اسامی بر اساس نام کوچه های نیشابور انجام شده است. (چون ترکیب نیشابوری بودند). در قوانین نامگذاری بر اسامی گذشته تاکید شده یعنی از نظر قانونی می توان کوچه دروازه را همان کوچه دروازه قرار داد که هویت دیزبادی ها حفظ شود و حافظه تاریخی آنها پاک نشود. نتیجه اقدامات در این خصوص چه شد؟

در نظر سنجی که ما از مردم داشتیم ، اکثریت نظرشان بر این بود که با توجه به اینکه دیزباد، روستایی کوچک هست فعلا ضرورتی برای نامگذاری وجود ندارد و از طرفی در انتخاب نام اختلاف نظر زیادی وجود داشت.

20. مساله پارکینگ های دیزباد در طی سال های مسئولیت شما ظرفیت های موجود به خوبی استفاده شد. اما آیا هنوز ظرفیتی برای پارکینگ سازی باقی مانده است؟ یا این تعداد کافی است؟ و اینکه آیا بحث بافت باارزش دیزباد محدودیتی برای ساخت پارکینگ ایجاد می کند یا خیر؟

ما در ۷منطقه، که سه نقطه در ده بالا و چهار نقطه در ده پایین قرار دارد پارکینگ ساختیم و فعلا مشکلی نداریم، انشاالله در آینده شورای جدید برنامه ریزی لازم را انجام خواهد داد.


مصاحبه با مهندس محمود کردی؛ از دیزآباد تا دیزباد (بخش سوم)

«دیزباد وطن ماست»- در بخش سوم ادامه مباحث مربوط به دیزباد را از نگاه مهندس محمود کردی با هم مرور می کنیم.

 12. با اینکه امروز تلاش های زیست محیطی دیزباد بر همگان روشن است، اما می خواهم بدانم که در زمینه حفظ محیط زیست امروز در کجا قرار داریم؟

حفظ و تعالی محیط زیست یکی از برنامه های بسیار بسیار مهم بود که ما طی این هشت سال به صورت پلکانی ودر ابعاد مختلف اجرا کردیم و در سال ۹۴ خانم دکتر معصومه ابتکار معاون رئیس  جمهور به دیزباد عزیمت و روستای ما را زیست محیطی درین. روستای کشور معرفی کرد وبا ادامه فعالیت ها  دامنه آن در سال ۹۹ به سازمان ملل متصل شد و توانستیم اعتبار از آنجا بگیریم 

اضافه کنم که در سه استان خراسان کرمان ، یزد ، سیستان و بلوچستان ، سمنان و گلستان تنها روستای دیزباد اعتبار بین المللی گرفته است.

13. خوشبختانه در دوران مسئولیت حضرتعالی و تیمتان دیزباد به عنوان بافت با ارزش روستایی شناخته شد، امروز جایگاه ما در این حوزه در کجاست؟

پس از سال ها پیگیری دیزباد به عنوان تنها روستای بافت با ارزش در شهرستان نیشابور شناخته. شده است و این یک طرح ملی است که در آینده هر شورایی باشد. اعتبار مستدام از تهران به آن تخصیص خواهد یافت۰

14. بوستان ناصر خسرو دیزباد یادگاری ارزنده از 8 سال تلاش حضرتعالی و دوستانتان است، این بوستان امروز صرفا یک پارک نیست و اقدامات آن فراتر از یک پارک است. در این بوستان چه می گذرد و چه آینده ای را برای آن متصور هستید؟

ما مصمم هستیم در آینده نیز همکاری خودمان  را با سازمان  ملل ادامه  دهیم و انشاءالله با کمک مردم و همکاری شورای جدید ، اولین پارک گیاه شناسی مردمی روستایی کشور را به سرانجامی شایسته برسانیم.



15. در مورد دریافت کمک دیزباد از سازمان ملل برای حفظ و تکثیر گونه های کمیاب گیاهی، داستان چه بود؟ فکر می کنم پروژه طبق برنامه زمانبندی به پایان رسیده باشد اما این موضوع برای دیزباد و دیزبادی ها چه فرصتهایی را ایجاد کرده است؟

پروژه بوستان پیش تخت گاه از سال ۹۲ با درخت کاری همگانی شروع شد و حدود ۵۰۰ نفر دیزبادی هر کس به نام خود درختی کاشت

در سال های بعد نیز همه ساله در بهار و پاییز بر تعداد درختان افزوده شد.

به مدت سه سال با تراکتور تانکردار آب از رودخانه حمل و توسط خود اعضای شورا آبیاری گردید. 

سپس دو تانکر بزرگ از شرکت تعاونی ویک تانکر خریداری و به بوستان حمل شد.

در سال ۹۵ پس از پیگیری و منت کشیدن های بسیار حدود پنج هزار متر لوله پلی اتیلن. از جهاد کشاورزی گرفتیم و آب را از. کلاته حسین عبدالوهاب منتقل و در داخل بوستان شبکه ایجاد کردیم.

در سال ۹۵ نیز با کمک مالی عباس آقای میرشاهی از آمریکا آلمان فرهنگ را ساختیم.

در سال ۹۶ ، با کمک مردم و بخشداری شش آلاچیق و چهار دستگاه سرویس بهداشتی ساختیم.

در سال ۹۸ مجموعه زیبائی را در سطح ۵۰۰ متر مربع از محل اعتبارات گردشگری ساختیم.

همچنین در نیمه دوم سال ۹۸ پروپزالی تحت عنوان حفظ و نگهداری گونه های با ارزش و در حال انقراض گیاهی بهUNDP سازمان ملل  فرستادیم که پس از چند بار اصلاح بالاخره مورد تصویب قرار گرفت و اعتبار ارزی به آن تعلق گرفت، با این اعتبار استخر ذخیره آبی زیبا در سال۹۹و به حجم ۴۰۰ متر مکعب ساخته شد و به شبکه آبیاری متصل شد.

همچنین در بهار ۱۴۰۰ بیش از سه هزار اصله نهال از گونه های کمیاب از نقاط مختلف تهیه و جمع آوری شد و د ر محل پارک گیاه شناسی کاشته شد.

هم اکنون از محل اعتبارات گردشگری مجموعه ای دیگر در کنار مجموعه قبلی در حال اجراست. ضمنا در سال ۹۷ و۹۸دفتر پارک با سنگ فرش زیبای جلو آن بنا گردید.


ضرب المثل های دیزبادی از نگاه هادی میرشاهی (4)

«دیزباد وطن ماست»- در آخرین نوشتار هادی میرشاهی به ادامه ضرب المثل های دیزبادی می پردازد که بحق کار زیبایی است و امیدواریم که از خواندن آن لذت ببرید.

- مورغِ هَمسَیَه غازَ.

/فکر می‌کنیم که زندگی همسایه‌مان خیلی مرفه‌تر، تغذیه بهتر و دارای پس‌انداز بیشتری هستند.

/ این قضاوت ممکن است سطحی باشد.

- هر چیز کی خاراَیه  روزی بکاراَیه.

/ این خصلت در مردم دیزباد خیلی رایج است که هر چیزی را برای روز مبادا نگهداری می‌کنند.

- زِراندازش زُمیه (zomia) ورواندازش آسُمو (asomo)/تصویر آدمِ فقیر و نا دار رانشان می‌دهد.

- کار را کی کیرد اوکی تُمُم کیرد.


- دست درکَسَه وموش د پِشَنی. (موش = مُشت، کَسَه =کاسه پِشَنی = پیشانی)

/آدم‌های نمک نشناس را گویند که در تاریخ فرهنگ دیزباد نمک را خوردند و نمکدان را شکستند.

/جواب نیکی را بابدی پاسخ گفتن، فردی با نان‌ونمک کسی بجایی رسیده و پس از سیری شخصیّت کینه‌توزانه خود را آشکار می‌سازد.

- مورچگان را چو بود اتّفاق شیرژیان را بدرانند پوست (سعدی) / تصویری از اتحاد و تعاون را گویند.

- آدم دست پاچه دو بار به دست‌شویی می‌رود، دو بار ادرار می‌کند /یکسانی که کار را عجولانه‌ای انجام می‌دهند اطلاق می‌شود که یک دوباره‌کاری را درپی دارد.

- کَوشِ کُنَه(cavsh cona) در بیَوُ(biavo) هَم نِعمَتیَه.

/ حداقل با داشتن این کفش دربیابان،درمیان خار و خاشاک پای برَهنَه نیستی.

- هرکِه مَشورَت کیرد، در اندیشه و عقل دگرا شریک رُفتَ.

/ جلسات مشاوره‌ای را گویند که ما را باهداف نزدیک‌تر می‌کند 

- در ناامیدی بسی امید است        پایان شب سیه سفید است

مردم دیزباد از فقر و خفقان به لطف خدا به همه جا رسیدند.

- آورَ دهَوَن کُفتَن میثلِ برف رَ انبار کیردن واَهن رَسَرد کُفتَنَ / کار بی ثمر

- اسب را متنی بزُر سرآو ببری امّا نِم تَنی اورَ مجبور کنی آوبُخرَ  

/با فشار نمی‌توان فرهنگ جامعه‌ای را تغییر داد مگر با آموزش و صبر و بردباری. 

-کارهربوز نِیَه خرمَن کُفتَن    گاو نرمَیَ و مرد کُهَن.

/صحبت از نیروی کارآمَد و متخصص است.

- رطب خُرده مَنعِ رطَب کَی کنَه .

/ قبلِ نصیحت‌کردن به افراد، از خودت شروع کن.

 - با یگ کاردونُشُ = هم فالَ هَم تُمَ شا = بیک کریشمَه دوکار.

- درخت تو گر بار دانش بگیرد بزیر آوری چرخ نیلوفری را ناصرخسرو) مثل این بیت ازفردوسی .

- توانا بود کرد نابود      زدانش دلِ پیر برنا بود.

- همِشَه دَر رویِ یگ پَشنَه نِمچرخَه!

- دِ ر رسیَن بهتر از هرگز نَرسیَن.

در رانندگی سرعت نگیر و مقررات را رعایت کن.

- اَفتاو بزردی افتاد تنبل به جَلدی (سرعت در کار) افتاد./ مثلأ جمع‌آوری محصول در باغ، تا مشاهد می‌کنی نزدیک غروب است و کم‌کم تاریکی فرامی‌رسد سرعت عمل را زیاد می‌کنی که به شب نیفتی و تنبلیِ طی روز را بایستی جبران نمود.

- جلو ضرررَ ازهرکُجابگیری نَفعَ! 

- آش کَشکِ خَلَتَه(khalata)، بُخُری پاتَه نِخُری پاتهَ .

- اَدَم عاشق کُرُوکَرَ (cor o cra).

/ لیلی از چشم مجنون زیباترین دختر جهان است.

- همه رَ برق مگیرَ مُرَ چراغ‌موشی.

- هرکِ خرمَن خادشَ چَرشاخ مزنَ. 

- باگورگ دونبه مُخری وبا چُپُّ(choppo) مگریی (mgrii)= شریک دوز و رفیق قَفیلَه (ghafila) (کاروان).

 /در جامعه امروز کم‌وبیش هنوز هم وجود دارند که هم با ما هستند هم بادشمنان ما.

- مگس دچای اَدم وسواس مُفتَ .

-  دِرُ  زود دَر امّا سُختُ (sokhto soz) وسُز نِدره.

- در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.

- بِ مَیَه فتیرَ./ اشاره به امکانات مالی می‌باشد.

- از چاله بچاه افتیَن!

/ می‌روی کار را بهترکنی بدتر می‌شود.

- نوک قلم از تیغ شمشیر برنده تراست.

- یک سال بخوار نون تره، صدسال بخوار گوشت برّه.

 / اشاره به پس‌اندازکردن است.

- سرِ جوال رَوِل کیرده ای و ته جوال را بچُسبیَی(bchos biaii). (چسبیده‌ای)

- کَل اگر طبیب بیی سرِخود دوا مکیردی = توکه لالایی بلَدی چرا خوابت نمُبرَ .

- خَلَم اگر ریش مُداش خَلوم (khalum) بو. خَلو(دایی) 

- هرچه پول بدی آش مُخری ./ به نسبت امکانات مالی‌ات بهره‌مند می‌شوی.

- کُفگیر به اَفتَوه (aftava) مگَه: ای دوسلَخَه(slakha) = دِگ به دِگ  مگَ رود سیایه! 

/ کورِ خادو بینای مردوم

- از کاه کوه ساختن = یک کلاغ و چهل کلاغ کردن!  

- آوِدَرخَنَه کُرّویَه(corruia) ، دختر هَمسَیه خیلُّکَ (khillok)

/می‌روی با غریبه‌ای ازدواج می‌کنی که مثل هندوانه سربست بعضی اوقات از داخل پوسیده یا کال درمیاد.

- از کف دستِ برهنه مویی کنده نِمرَ .

- آهسته برو آهسته بیا که گربه شاخت نِزنَ.

 / با ارتباط بیشتر و محشور شدن با اطرافیان ممکن است موجب دردسر شود بهمین علّت با چند جمله کوتاه (توخُبی، مُ خُبُم) خداحافظی می‌کنی

- تمام راه هابه رُم ختم می‌شود.

  ادامه مطلب ...

ضرب المثل های دیزبادی از نگاه هادی میرشاهی (3)

شنبه 30/6/1398  -  هادی میرشاهی در این نوشتار به ضرب المثل های دیزبادی می پردازد و آنها را با فنوتیک و نشان های فارسی و ترجمه به زیبایی بیان می کند. 

ـ هر سر بَلَه یی (sr balaie) یک شَوَنِکی (sh0 vaneki) دَرَه (سر بله یی= سربالایی، شُوَنِکی = سرازیری).

ـ آو رَ گیلُگ (gilog) منن (Mnn) ته ماهی بگیرن (گیلُگ = گِل آلو).

ـ او نِندَنهendana) n  یک من آرد چَنتَه فطیر مرهَ (نندنه= نمی‌داند، چنته = چقدر، فطیر = نان تافتون).

 / او عواقب این اقدامِ خطرناک را نمی‌داند.

ـ مو مُگُم(mogom) نرَه تو مگی (mgi)  ُدُش (بدوش).

ـ ترس، برارِ (borar) مرگه.



ـ زُر (zor ra) رَ پای درَخ (drakh) مِرزن (درَخ= درخت) 

/ اینجا زورگویی و گردن‌کلفتی جایی ندارد و زور را بکود تشبیه کرده‌اند.

ـ موش به سُلاخ (solakh)نمِره جَرُو (jarov ra)به دومبش بستند(جَرُو = جارو).

ـ گُزُ سُردُز (gozo sordoz) / سرهم‌بندی چیزی، مثلاً بسته‌بندی کادو که درست انجام نشود.

ـ چُپّو (choppo) اگر خواسته بشه از تکّه (takka) (بز نر) شیر مدوشه(چپّو= چوپان)

ـ شتور در خواب بیند پُومبَه دَنَه (pumbo dana) گهی لُف لُف خورد گَه دَنَه دَنَه(پومبَه = پنبه، شتور= شتُر)

ـ خَرِ ما از کُر گی (corrgi) دُم نِداش (کُرّ گی = خرِ نوزاد)

ـ وقتِ گُش (gosh) نِبُشه  چغندر سَلارَه (salara) (گُش = گوشت، نِبو = نبود، سَلارَ = سالار).

ـ مِهمُ (mehmo) هَدیهِ خدایَه (مِهمُ = مهمان).

ـ مِهمُ رُزیِ(rozi) خوادشَ میَرَه0 (رُزی = خوردوخوراکش، خوادش = خودش).

ـ با دُستُون(doston) مروّت با دشمنان مدارا (دُستُون= دوستان)  

ـ زن بُلایَه اما هیچ خَنَه بِه بُلا نِبَشه.

ـ مرد به لُباس، خَنَه به پُلاس.

ـ آوِ رُفتَه، ب جُو اَر نِمگردَ(ar nemgrda) (جُو = جوی، نِمگردَه = نمی‌گردد).

ـ اَدَمِ مار دگزیَه (گزیدن مار) از رُسمُن اَلَه (بین سیاه‌وسفید) مترسَ

- یارِخوب رَ  روزِبد باید شناختت.- سُوَرَه (sovara) بفیکر  پیَدَ (piada) نیه، سیرُم در غم گُسنه

(بفیکر = بفکر، سُوَرَه= کسی سوار بر چهارپا باشد، پیَدَ= پیاده)

ـ برُی (broy) گورگ  گُسفَن (gosfand) مُبری    همراه چُپّو(choppo)   هی هی منی (شریک دزد و رفیق قافله، گُسفَن = گوسفد).

 /مواردی در جامعه وجود دارند که اکثر آنها شناخته شده هستند که با الفّاظی و خوب صحبت‌کردن می‌خواهند شنونده را گول بزنند ولی کاری از پیش نمی‌برند.

ـ لقمه رَ جُورِ وردَر (jore Vardar) کی دگُلود گیر نِکنه

 (دگُلود = در گلویت، جورِ= طوری)

- علف بایستی به دهن بُزی شیرین بیاد

- سیلیِ نقد به از حلوای نسیَه

آدم خفته رامتَنی بِدارش کنی ولی کسِ رَ که خوادشه اَرخواوزیَه(arkhav zia) نِنتَنی بِدارش کنی.

مال ازبهرِ آسایش عُمرَ   نه عمرازبهرِگیرداوریِ مال .

کس نِخَرَ پُشتِ تُ    جز نَخُونِ اَنگُشتِ تُ .

- آسوده کسیَه که خرنِدَرَ،   ازکاه وجَوَش خَبَر نِدَ رَ

- یک سوزن بخودت بزن ، یگ جُوَل دُز به دگَرا .

- نهال راتا تراست راست بایدکرد، چُو خوشک چومبر نِمرَ .

- هَمَیِ  تخمورغارَ دیَک زنبیل مَگزَر .

- بلبل هفتَ بچّه میَ رَ  یَکِش بول بول بدر مرَه  .  

ـ به روبا    گُفتن  کُه شاهدت ؟   گوف دُومبُم  .

شتور کی کُلُیَه (coloia) زخمش هم کُلُیَه

ـ اَدَم سِر، اَدم گُشنَه رَ (gosh na ra)    دِوَنَه (devana) 

مدَنهَ (می‌داند) (دِوَ نَه = دیوانه) 

ـ دِوالِ از دِوال  مُ کوتاه‌تر نِدیی (دِوال =دیوار، نِدیی = ندیدی) 

ـ فلانی دِگَه حناش رنگی نِدَرَه، هرچه چاخّان کنه، مُردوم اورَ شنَختَن به بول، بول زُبَنیش گول نمُخرن .        هادی میرشاهی