«دیزباد وطن ماست»- گرامی می داریم یاد و نام درگذشتگان سال 95 دیزباد و سایر درگذشتگان دیارمان را. در مراسم سال گذشته این عزیزان دربین ما بودند و اکنون نیستند. آنچه ار آنها باقی است خاطرات و نصایح آنهاست، خاطراتی که هیچگاه فراموش نخواهند شد.
چرا مرحوم حسین بهشتی وصیت می کند که از 1000 کیلومتری او را در دیزباد دفن کنند؟ روح او از ما چه انتظاری دارد؟ دفن حسین بهشتی و 16 عزیز دیگر در دیزباد چه پیامی دارد؟
«دیزباد وطن ماست»-پیش تخت گاه نزدیکترین و تنها زمین مسطحی است که ازآنجا منظره پلکانی و زیبای دیزباد دیده میشود و از طرفی پنجره، هر خانهای که در دیزباد باز شود پیش تخت گاه را میبیند.
به گزارش دیزباد وطن ماست، بوستان پیشتختگاه دیزباد، نخستین بوستان روستایی شهرستان نیشابوراست که به ثبت رسیده است.
سطح بوستان بیشتر از 7 هکتار است که از اراضی منابع طبیعی واگذارشده است. بوستان دارای طرحی مطالعه شده است که شامل چندین پروژه هست و ان شاء الله بهمرورزمان و پس از تأمین اعتبار، اجرا خواهند شد.
تاکنون، در سه نوبت درختکاری آن طی فراخوان عمومی توسط مردم انجامشده و همچنین چند پروژه زیر بنائی در حال انجام دارد. همچنین در طول سه سال گذشته آبیاری و عملیات داشت آن توسط اعضای شورا و دهیاری انجامشد.
گفتنی است، طرح مطالعاتی بوستان به تائید، بخشداری، فرمانداری و استانداری خراسان رسیده و برای تأمین اعتبار به تهران ارسالشده است (8/92)
«دیزباد وطن ماست»- درختکاری سنتی دیرین است که در سال های اخیر به دلیل راه اندازی پروژه بوستان پیشتختگاه دیزباد با اقبال زیادی از جانب مردم دیزباد روبرو شده است.
وقت آن است که دیزبادی ها به صحنه بیایند و ثابت کنند که تلاش آنها در راستای حفظ محیط زیست تلاشی مستمر است که در سال های آینده ثمرات آن را نیز خواهند دید.
در ادامه دیدارهای اعضای شورای اسلامی و دهیار دیزباد با مسئولان، این عزیزان با مهندس سهلی ریاست منابع طبیعی و آبخیزداری دیدار کردند.
در این دیدار یکی از مطالبات نمایندگان مردم دیزباد از منابع طبیعی ، درخواست 800 اصله نهال توت ، سنجد، کاج و سرو نقره ای بود که با استقبال مهندس سهلی روبرو شد و وی دستور تحویل این نهال ها را به مسئولان دیزبادی صادر کرد.
گفتنی است تعدادی از این نهال ها در بهارسال95 در محل بوستان پیش تخت گاه غرس خواهد شد و مابقی بین مردم توزیع خواهد شد تا در حاشیه باغات و دامنه کوه ها کاشته شود و بر فضای سبز دیزباد بیفزایند.
«دیزباد وطن ماست»- شاید در صد سال گذشته دیزبادی ها کمتر برای خرید مایحتاج ساختمانی خودشان نیاز به خارج از روستا پیدا می کردند، چراکه همه چیز در دیزباد مهیا بود.
چوب و سنگ و گل برای ساخت بنایی مستحکم و گرم تنها ابزارهایی بودند که دیزبادی ها در اختیار داشتند. دیزباد ماهیت خودکفایی خودش را از دست داد. امروز دیگر نیازی به چوب نیست. چوب جایگزین خوب و مطمئنی به نام تیرآهن دارد. اما چوب همچنان یکی از صنایعی است که در دیزباد مورد توجه قرار می گیرد.
من احساس می کنم که مردم دیزباد امروز نیازی به این صنعت ندارند، چراکه این صنعت چیزی جز فنای طبیعت را به ارمغان نمی آورد. و چرا اکنون که می توانیم با گیلاس و میوه های دیگر در دیزباد در آمدهای خوبی داشته باشیم، درختان سر به فلک کشیده و زیبای سپیدار را در دیزباد قطع کنیم؟
دیزباد قطعا می تواند با تکیه بر محصولات باغی اش بسیار زیباتر و دوست داشتنی تر از زمانی باشد که درختانش قطع می شوند. البته من منظورم صاحب این عکس نیست. اما حقیقتا بیاییم و با طبیعت دیزباد مهربان تر باشیم تا در آینده دیزبادی زیباتر از همیشه را به نسل بعد هدیه کنیم.
«دیزباد وطن ماست»- قلعه پیشتختگاه دیزباد یکی از زیباترین مناطق دیزباد می باشد که در چند سال اخیر مورد توجه شورای اسلامی دیزباد قرار گرفته است.
پروژه قلعه پیشتختگاه دیزباد که گاهی با نام قلعه ناصرخسرو نیز نام گرفته، یکی از مهمترین پروژه های توسعه پایدار در دیزباد است که می تواند تاثیرات معتنابهی بر کیفیت زندگی مردم دیزباد داشته باشد.
متاسفانه در دیزباد نام قلعه منصور برای این قلعه متداول شده است و به تبع آن بنده هم در یادداشت های خودم قلعه را با همین نام نوشته ام اما این نام اساسا در شان قلعه پیشتختگاه نیست.
طی قرن گذشته که میسیونری های مسیحی در ایران فعالیت می کردند، یک زن و مرد مسیحی برای تبلیغ مسیحیت به دیزباد می آیند. نام مرد منصور بوده و از قرار خود را دوستار قلعه دیزباد معرفی می کند.
منصور مدام وقت خود را صرف اکتشاف و حفاری در قلعه منصور می کند و بعید نیست که از آن قلعه چیزهایی نیز پیدا کرده باشد. با این حال وقتی مردم از او درباره دلیل حضورش در بالای قلعه می پرسند و اینکه چرا در آنجا حفاری می کند، او پاسخ می داده است که «آنقدر این قلعه را دوست دارم که می خواهم برای خودم قبری در آن حفر کنم.»
به نظر می رسد که این پاسخ برای مردم آن زمان دیزباد کفایت می کرده که منصور بتواند به فعالیت خوش در بالای قلعه ادامه دهد.
با این حال منصور و همسرش کمک هایی نیز به مردم دیزباد کرده اند. آنها در زمینه امور بهداشتی و آموزش های مدیریت خانواده به مردم دیزباد آموزش هایی می داده اند که شاید بخشی از آموزه های آنها امروز در فرهنگ دیزباد تجلی داشته باشد. (البته این نظر من است.)
در عین حال به دلیل ماهیت کار منصور و اینکه اساسا او بیشتر نقش یک سارق عتیقه را در دیزباد داشته است، بکار بردن اسم قلعه به نام او در شان قلعه پیشتختگاه نیست.
قلعه پیشتختگاه از نظر تاریخی به نام «پیشتختگاه» ثبت شده است و همین نام بهترین نام برای نامیدن قلعه است.
پاسخ یک پیام
دوستی برای من نوشته است: «برخی می گویند که شما معتقدید که منصور داعی اسماعیلی بوده است.» من در پاسخ به این مساله باید بگویم که بنده هیچگونه نظری در این باب نداده ام. و نظر من همان چیزی است که در این یادداشت و در یادداشت های پیشین نوشته ام. بنابراین هرگونه پیامی خارج از آنچه در سایت آمده را تکذیب می کنم.