امسال نیز دیزبادی ها در جمعه آخر مرداد برابر با 25 مرداد 1392 خورشیدی مطابق با 8 شوال 1434 مهشیدی و 16 آگست 2013 میلادی در جمعی گرم و صمیمانه گرد هم می آیند تا با حضور خود نوحصاری دیگر را رقم بزنند.
پیش بینی می شود که با توجه به برگزاری این مراسم در تاریخ اصلی خودش، دیزباد پذیرای خیل کثیری از دیزبادی هایی باشد که از سراسر دنیا به دیزباد می آیند تا در این جاذبه تک زمانی، تک مکانی شرکت کنند.
با توجه به کثرت شرکت کنندگان در کارناوال نوحصار امسال احتمالا شورای دیزباد برنامه های خاصی را برای جلوگیری از ورود غیر دیزبادی ها به این مراسم تدارک دیده باشد.
بنابراین توصیه می شود که کسانی که مایلند در این مناسبت حضور پیدا کنند، حتما با دوستان دیزبادی خود هماهنگ کنند تا در هنگام ورود دچار مشکل نشوند.
«دیزباد وطن ماست» نوحصار خوبی را برای همه دیزبادی های عزیز و گرامی آرزومند است.
اورگ نام دفتر شعر ترکی است که شعری با عنوان «نفرین بر سربازی» سروده که در آن از نوحصار یاد شده است. در این شعر دوبار از واژه نوحصار استفاده شده است. اگرچه من به زبان ترکی آشنایی زیادی ندارم. اما این شعر در واقع درد و ناله یک سرباز ترک را با زبانی البته در برخی موارد تند و تیز و حاوی واژه های ناسزا بیان می کند.
این سرباز شرح سربازی خود را تعریف کرده و ضمن آن از برجک نوحصار یاد می کند و اینکه چه عذابی را در آنجا متحمل شده است. اگر چه این شعر ارتباطی با نوحصار دیزباد پیدا نمی کند، اما درک دیگری را از یک واژه که برای دیزبادی ها حامل معانی زیباست به نظم می کشد.
خدمت سن نهلت
خدمت دییم آلله سنین تفاقیی داغیدسن
سنین اوتی گچیردیب و اجاقیی داغیدسن
سن چیخادان منی سالان اِودَن اووزاق داغیدسن
آی نه دییم ب زهله سیز خدمتدن
توشمق غم و دردو رنج و ذیللتدن
خدمت بیللی گلیب منی هارالارا سالمیشای
اوردا که سن ایت باغلیای اوردان قاچار قالمیشای
آخ نَمَ سن وِرری بیز بوجوور برده آلمیشای
وای نه دییم او یِر که خدمت اللم
فیکیر بووکه اوردان سلامت گللم؟؟!!
خدمت مگر یر قحطی دی وردی منی مریوان
اوندا سورا مرزی کندی مرانه آد چاغیرسان
اوندان سورا برجک نوحصار اونن جزوونان
من ندییم بوو یر که من توشمیشم
جام عذاب و ذللتی ایشمیشم
خدمت بوو <برجک نوحصار>من عجیب شی لر وار
مندارخ وار پژاک وار چوخ آتو قاچاق سوار
هربیرسین شرحین ورم اولار هرسی طومار
شکایت بوو طومارلار هاردا ورم
یوخدوو قولاقاسان که گور نه دییرم؟؟!!!
خدمت بیللی برجک شام ناهار نجورن گلیر
بیر اشک و غودوقو داغلاری بیزچون ازیر
تا یتریرن ناهار بیز ،آی گونون یریین آلیر
گور که نجور بیتک چورک ییرخ
کفر اولماسا چوخ سوز لردن دییرخ
خدمت بیللی بردا من ایستسم< اِو >زنگ وورام
نه جوور آداملارا گَلک نجوورن من یالوارام
اودا اوزوون نازا قویووب دیه سن ورموورام
آلله محتاج ِالَمَ کس ناکسلر
گُل یِتیش ،قویما اَل آلتی خسلر
خدمت والله لیاقتیم بوونان وردی چوخیدی
گلدی سالدی تای سرباز صفرکه عقل او یوخیدی
فیکیر فقط ییمق ایشمق گجه وِرمَق قوخیدی
آی نه دییم نظامو او درجه ورمقیندن
سرباز صفرو ستوان بیردی گورمقیندن
خدمت خلاصه نه دییم توشمیشی پیس بوینما
دَ تِز قوتار کسری نن سن جوانقیم اوینما
که من کیفیر لیباسلاردان چخب هَول سوینما
الله اِلَ خدمت دیبدن قرلسن
کادری بیزیم سرباز میمخ یخلسن
سایت «واضح» در مطلبی که به معرفی شهر سمنان پرداخته است، از مکانی به نام نوحصار یاد کرده است. اگر چه بر کسی پوشیده نیست که قومس یا کومش که ما امروز آن را به سمنان می شناسیم یکی از مراکز تشیع اسماعیلی بوده است، اما مساله ای که مهم است این است که آیا این دو نام با یکدیگر ارتباطی دارند یا خیر؟ سوال دیگر اینکه:
آیا «ناسار» می تواند در بردارند دو واژه ناو + حصار باشد؟ آیا فضایی که ناسار (نوحصار سمنان) در آن واقع شده با فضایی که نوحصار دیزباد در آن اتفاق افتاده همخوان هستند؟
این ها سوالاتی هستند که باید با تامل و مطالعه به آنها جواب داد. کاش می شد شخصی به ناسار برود و گزارشی تصویری از این مکان تهیه کرده و با گزارش نوحصار دیزباد مقایسه کند.
از آنجا که کل گزارش سایت واضح به ناسار (نوحصار) نپرداخته، آن بخش کوچک را در اینجا نقل می کنیم:
«تپه تاریخی ناسار (نوحصار) این تپه در سه کیلومتری شرق شهر سمنان و در پنج کیلومتری جنوب راه شوسه آن واقع شده است در مورد وجه تسمیه آن عقیده بر این است که نام ناسار در اصل نو حصار بوده و در اثر مرور زمان به ناسار تبدیل شده است. آثار باقی مانده این شهر به صورت تل بزرگی در شمال شرقی ناسار فعلی مشاهده می شود. در حفاریهایی که سالیان قبل در این تپه به عمل آمد، اشیای فراوانی کشف شد. از قراین چنین بر میآید که بنای این شهر در حملههای اقوام مهاجم نابود شده و قریه ناسار کنونی در کنار خرابه های آن بنا شدهاست و لذا به نوحصار یا حصار نو معروف شدهاست.»
همچنین «سایت دانشگاه آلبرت انشتین» نیز در صفحه ای به بیان موقعیت جغرافیایی ناسار (نوحصار) سمنان پرداخته است. در این سایت آمده:
«Now Hesar (Persian: نوحصار, also Romanized as Now Ḩeşār)[1] is a village in Lajran Rural District, in the Central District of Garmsar County, Semnan Province, Iran. At the 2006 census, its population was 146, in 31 families»
در «فروم انجمن کوچولو» نیز گمانه زنی هایی درمورد ناسار (ناصار) یا همان نوحصار سمنان زده شده است. اگر چه این گمانه زنی ها بیشتر شبیه رویا پردازی است:
تپه تاریخی ناسار (نوحصار)
این تپه در سه کیلومتری شرق شهر سمنان و در پنج کیلومتری جنوب راه شوسه آن واقع شده است. در مورد وجه تسمیه آن عقیده بر این است که نام ناسار در اصل نو* حصار بوده و در اثر مرور زمان به ناسار تبدیل شده است.
آثار باقی مانده این شهر به صورت تل بزرگی در شمال شرقی ناسار فعلی مشاهده می*شود. در حفاری*هایی که سالیان قبل در این تپه به عمل آمد، اشیای فراوانی کشف شد. از قراین چنین بر می*آید که بنای این شهر در حمله*های اقوام مهاجم نابود شده و قریه ناسار کنونی در کنار خرابه*های آن بنا شده* و لذا به نوحصار یا حصار نو معروف شده*است.
دی ماه سال 1391، گروهی از کوهنوردان از مسیر روستای گرینه نیشابور وارد محدوده دیزباد شدند و قله قجغر را فتح کردند. اگرچه آنها می گویند قوچگر، اما نه آنها همان قجغر خودمان را فتح کردند.
میثم رودکی که در وبلاگ خودش گزارش زیبایی با عنوان «گزارش اردوی دوازدهم تیم کلنی در قله قوچگر» در وبلاگ «قله کماس» قرار داده است. او در این وبلاگ به دیزباد اشارات زیبایی کرده که به همین خاطر متن کامل گزارش او را در «دیزباد وطن ماست» درج می کنم.
روستای گرینه این روستای سرسبز و زیبا از توابع بخش زبرخان، مردمی بسیار خونگرم، فرهنگی و مهمان نواز دارد. قله قوچگر یکی از زیباترین و بهترین قله های استان خراسان برای صعود کوهنوردان است که در این منطقه قرار گرفته است. این قله با 2950 متر ارتفاع بین روستاهای گرینه، چناران و دیزباد بالا قرار دارد و از کوه های معروف رشته کوه بینالود محسوب می شود و همه ساله عده زیادی از کوهنوردان از شهرستان های مختلف خراسان رضوی و سایر استان های کشور به آن صعود می کنند.
روستای دیزباد بالا از توابع نیشابور می باشد که در حدود 70 کیلومتری مشهد از مسیر جاده مشهد – نیشابور قرار دارد. راه دسترسی به این روستا از سمت مشهد بعد از توربین های بادی و شهرک بینالود در سمت راست جاده می باشد که البته تابلوی روستای قاسم آباد در اول جاده نصب شده است. این روستا با آب و هوای نسبتا سرد و کوهستانی، مناطق و باغ های سرسبز (در فصول گرم سال) یکی از زیباترین روستاهای رشته کوه بینالود می باشد. روستای دیزباد از دسته روستاهای پلکانی است که بر روی دامنه کوه بنا شده و زیبایی خاصی را به این روستا داده است. در مسیر رودخانه این روستا چندین چشمه وجود دارد که آخرین چشمه دقیقا در دامنه قله قوچگر قرار گرفته است و دوست همیشگی کوهنوردان در برنامه قله قوچگر است. روستای دیزباد به دلیل مناظر زیبا و چشم نواز و همچنین قرار گرفتن در مسیر قله قوچگر، هر ساله پذیرای تعداد زیادی از مردم به ویژه کوهنوردان می باشد.
راه دیگر صعود به قله قوچگر روستای گرینه است که به دلیل شیب بسیار تند قله از سمت گرینه و همچنین دور بودن خود روستا از شهر مشهد معمولا مسیر دیزباد جهت صعود به قله انتخاب می شود، ولی به علت فنی بودن این مسیر، اجرای اردوی ما از این مسیر انجام شد.
ادامه مطلب ...توریستی شدن یک روستا به معنای صرف یک نام نیست. روستا باید قابلیت های فراوانی را در خود داشته باشد تا بتوان نام توریستی بر آن نهاد.
روستای دیزباد بالا (دیزباد علیا) نیز از این قاعده مستثنی نیست. پس از اعلام دیزباد به عنوان روستای توریستی دیزبادی ها باید خود را برای شرایط جدید دیزباد آماده می کردند. توریست به دیزباد می آید و باید زیرساخت ها آماده شوند.
اولین مساله در آماده سازی این شرایط جدید، بحث راه بود. جاده دیزباد که به همت مردم دیزباد در سال های بسیار دور احداث و در چند دوره مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته بود، باید از حالت شوسه در آمده و آسفالته می شد.
آب لوله کشی دیزباد نیز یکی از مباحث مهم آن بود. اگر چه پیشتر روستای دیزباد لوله کشی شده بود اما آب یا قطع بود و یا بسیار کم فشار تامین می شد. این نیز از شرایطی بود که در دیزباد بایستی اصلاح می شد.
همچنین آنتن موبایل و امکانات مخابرات و پست که در دیزباد وجود داشتند اما به اندازه کافی رشد یافته نبودند. خطوط تلفن دیزباد نیز پس از توریستی شدن ده از اهمیت فراوانی برخوردار شده بود و این زیرساخت نیز با همراهی دولت ثروتمند و توانمند احمدی نژاد تامین شد.
همچنین توریستی شدن دیزباد در وحله اول شرایط بسیار نامساعدی را برای دیزبادی ها ایجاد می کرد شرایطی مثل:
1. نا امنی هایی که به واسطه افراد غریبه در روستا پدید می آمد.
2. خطر ورود افراد معتاد و بزه کار که اینک دیگر همانند گذشته قابل شناسایی نیستند.
3. خطر غارت و خرابکاری باغ ها و املاک
و مشکلات زیادی که در یادداشت های پیشین به آنها پرداخته شده است.
این مسائل خوشبختانه با درایت مدیران دیزبادی در شورای ده و دهیار محترم دیزباد حل و فصل شد.
اینک نوبت به توسعه امکانات گردشگری دیزباد رسیده. حقیقت این است که توریست نباید در باغ های مردم تفریح کند. توریست باید مکانی داشته باشد که بتواند از آن بازدید کند.
در واقع توریست نیاز دارد که در جایی اسکان پیدا کند و ما هنوز نتوانسته ایم این امکانات را در دیزباد فراهم کنیم.
در دیزباد 3 کوه مرتفع وجود دارد که یکی از آن 3 قابل صعود توسط همه افراد است. قله ای که قلعه منصور بر روی آن قرار گرفته است.
«دیزباد وطن ماست» پیشنهاد می کند این سه قله به وسیله تله کابین به یکدیگر متصل شوند. البته با در نظر گرفتن سرعت باد دیزباد باید مهندسی خوبی روی این پروژه صورت بگیرد.
تله کابین دیزباد مناظر بی بدیلی را به بازدیدکننده نشان می دهد که از جمله:
1. نمای زیبایی از ده دیزباد با ساختار ماسوله ای
2. نمایی از دره دیزباد که به بازه چپ و بازه را تقسیم می شود. این منظره از طبیعت بسیار دلپذیر برخوردار است.
3. نمایی از دشت دیزباد پایین که ارتفاع بسیار زیاد و منظره فوق العاده جالبی را نشان می دهد.
البته پیش از راه اندازی تله کابین دیزباد بالا بایستی مرمت و بازسازی قلعه منصور دیزباد را آغاز کنیم. این قلعه می تواند محل خوبی برای شروع یک بازدید باشد. در نزدیکی قلعه منصور نیز می توان متل، هتل یا مسافرخانه ای تاسیس کرد که ضمن دوری از ده و باغ های مردم منظره زیبایی از ده را به نمایش بگذارد.
قطعا این پروژه ها به زمان، صرف هزینه و نیروی انسانی فراوانی نیاز دارد.
با توجه به مصوبه جدید دولت در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری این پروژه ها توسط بخش خصوصی نیز قابل اجرا می باشد. امید است که دیزبادی های عزیز قبل از ورود سایرین، به آبادی وطن خود بیاندیشند.