«دیزباد وطن ماست»- ربما تساءلت عن المناطق فی البلد التی تعطینی تجربة مختلفة للسیاحة. فی هذا المقال نرید أن نشیر إلى قریة دیزباد العلیا. قریة دیزباد هی أعلى قریة فی محافظة خراسان فی قلب سلسلة جبال بینالود.
جعلت القمتان المرتفعتان فی قجغر (یشار إلیها أحیاناً باسم قوشغر) و لوکا هذه القریة وجهة سیاحیة للمتسلقین. لکن لهذه القریة میزات أخرى یمکن اعتبارها من أفضل القرى السیاحیة فی البلاد.
نظافة دیزباد:
ولأن أهالی دیزباد مهتمون جداً بالنظافة ، فقد أحضروا کثیراً من الإسمنت أو المنظمات غیر الحکومیة إلى دیزباد لتنظیف القریة من التلوث من حین لآخر أثناء مراقبة قضیة الصحة فی جمیع أنحاء القریة. لذلک فإن اسم أنظف قریة فی إیران هو الاسم الذی تستحقه هذه القریة.
محو أمیة أهل دیزباد:
فی عام 1312 ، قرر أهالی دزباد إنشاء مدرسة غیر ربحیة ، وتوقف بناؤها فی نفس الوقت الذی جلبت فیه مدرسة الخیام فی نیشابور الیوم، کما یتمیز أهالی دیزباد ثقافیاً فی المنطقة ، وعندما تدخل القریة ترى رجالاً یرتدون بذلات هم أساتذة جامعیون ومعلمون ، بینما یقومون أیضاً بأعمال البستنة فی القریة.
صعود العمارة فی دیزباد:
یقع فندق دیزبادعلى تل ولهذا السبب یتمتع سکان دیزباد بثقافة الشقة مثل البنتهاوس فی المدینة.
تم تسجیل قریة دیزباد کقریة ذات بنیة معماریة قیّمة ، وبالتالی یتم تفسیرها على أنها ماسولة خراسان.
بیت دزباد الهلال:
هذه القریة بها إحدى أقوى منازل الهلال فی البلاد. على الرغم من أن عدد سکان القریة لیس کبیراً ، فقد تمکن الناس من تقدیم مجموعة واسعة من الخدمات للمقیمین الدائمین فی دزباد ، والذین غالباً ما یکونون من کبار السن من خلال المشارکة بنشاط مع بیت الهلال. من خلال هذه الإجراءات تمکنت قریة دیزباد من عکس اتجاه الهجرة فی القریة و یزداد عدد سکانها.
مشروع المنظمة الدولیة لحفظ النباتات النادرة فی دیزباد:
بعد أن أصبحت قریة دیزباد وجهة سیاحیة ، کان أحد الإجراءات المتخذة هو إنشاء حدیقة ذات طابع ثقافی لدیزباد والتی من شأنها إخراج السیاح من حدائق الناس وإعطائهم مساحة ترفیهیة مناسبة. فی هذا الفضاء، وبالتعاون مع المنظمة الدولیة تم إنشاء منطقة لزراعة الأنواع النباتیة النادرة والتی یتم استغلالها حالیاً.
أول محطة خاصة لتولید الکهرباء:
تسبب تواجد المدرسة فی سفر المعلمین فی دیزباد، وجعلوا الناس یشترون مولدات کهربائیة ویرکبونها فی دیزباد، وهکذا من ثلاثینیات القرن الثالث عشر إلى عام 1340 کانت دیزباد تنعم بالکهرباء. کان المصنع یعمل حتى السنوات الأخیرة عندما انضمت دیزباد إلى الشبکة الوطنیة. تقع الیوم محطة تولید الکهرباء هذه عند مدخل القریة وتُعرف باسم محطة تولید الکهرباء.
منتجات عضویة:
یعارض أهالی دیزباد استخدام المبیدات الکیماویة والأسمدة الکیماویة، وهم فی الغالب یستخدمون السماد العضوی والسماد الحیوانی، لذا یمکنک الحصول على المنتجات العضویة دیزباد أیضاً، دیزباد لدیها إحدى أفضل أنواع الکرز فی البلاد.
وحدة حمایة البیئة:
لقد استثمر أهل دیزباد أنفسهم لحمایة البیئة. هم مؤسسو أول وحدة حمایة فی البلاد والتی تحمی المراعی والحیاة البریة فی دیزباد على حساب الناس. یُعد أهل دیزباد طعاماً للطیور فی الشتاء ویبقون أعشاش الطیور على الأشجار.
الشعراء و الکتاب:
إن مجال الثقافة فی دیزباد لیس متجذراً فی جهودهم على مدار المائة عام الماضیة، ولکن بالإضافة إلى المدرسة غیر الربحیة من عهد الشاه عباس، فقد تضمنت الکتاب والشعراء الذین جذبت أعمالهم انتباه العلماء الیوم. کان خاکی خراسانی شاعراً من زمن الشاه عباس وسافر أیضاً إلى بلاط الشاه عباس فی أصفهان وعکس ذکریاته عن هذه الرحلة فی قصیدة.
فدایی، رقامی، حسین دیزبادی، محمد میر شاهی (میرنامک)، محمد میرشاهی (صمیم) هم بعض شعراء الدیزبادیین من الماضی إلى الحاضر الذین تتوفر أعمالهم.
شهداء دیزباد العلیا فی مقابر دیزباد:
خلال الحرب العراقیة الإیرانیة قدمت دیزباد االعلیا شهداء الثورة الإسلامیة الذین دفنوا الآن فی ضریح دیزباد. جدیر بالذکر أن دیزباد بها عدة مقابر معروفة باسم تشیناردو ، کورستانی، سرمزار ، بالاده إلخ. یشیر هذا إلى العصور القدیمة التاریخیة لدیزباد والتی تعود إلى فترة قبل از الاسلام.
قلعة دیزباد التاریخیة:
تمتلک دیزباد قلعة تاریخیة تعود إلى العصر السلجوقی وربما قبل ذلک. والیوم تقع هذه القلعة فی قلب مشروع الحدیقة أمام عرش دیزباد، ومن المخطط ترمیمها بعد الإجراءات الأثریة.
حمام دیزباد التاریخی:
تحتوی دیزباد على حمام خزینة تم استخدامه فی السنوات الماضیة وهو الیوم أحد الأماکن التی یذهب إلیها السائحون لزیارة هذا الحمام.
مجمع دیزباد:
یعیش الشیعة الإسماعیلیون فی قریة دیزباد جنباً إلى جنب مع الشیعة الإثنا عشریة، ومکان عبادتهم یتکون من مجموعتین، واحدة فی أعلی القریة وواحدة فی أسفل القریة. هذا المکان جمیل معماریاً.
مسجد دیزباد:
یوجد فی دیزباد الحسینیة والمهدیة ومسجد تقام فیه احتفالات مختلفة بما فی ذلک احتفالات تاسوعاء وعاشوراء وغیرها من الاحتفالات.حیث یتم استخدام المسجد والمصلین من قبل جمیع القرویین.
رصف الممرات:
فی خطة التنمیة تم رصف جمیع ممرات دیزباد وقد غطى هذا المشروع حتى الآن الممرات الرئیسیة و امتد إلى الممرات الجانبیة. لذلک یمکنک المشی فی دیزیاد بسهولة.
حمایة الحیوانات والحیاة البریة فی دیزباد:
یبنی أهالی دیزباد أعشاش للطیور بجوار بیوتهم. حیث إنهم لا یقطعون الأشجار العالیة حتى لا یتم تدمیر عش الطیور التی تحلق عالیاً. و یتم تغذیة الحیوانات أیضاً من قبل وحدة الحفظ فی فصل الشتاء بمساعدة الناس.
تعدد الناس فی دیزباد:
هاجر أهالی دیزباد إلى هذه المنطقة من مناطق مختلفة من إیران. تعود هذه الهجرة إلى قرن أو قرنین من الزمان، ولهذا السبب هناک عائلات مختلفة فی هذه القریة مثل العراقی والکردی والخافی والغریبی، حیث تعود أصولهم إلى مناطق مختلفة من إیران. وقد تسبب هذا التنوع الجغرافی فی أن یکون لدى سکان هذه القریة تسامح جید وتشکیل مجتمع تعددی دینامیکی.
«دیزباد وطن ماست»- هادی میرشاهی در بخش سوم از متن خود با عنوان «فقر اقتصادی، جهل و ناامنی قبل از دورهِ رنسانس ِدیزباد » که توسط ریم علی فطوم ویرایش شده است به مسائل دیزباد در اوایل قرن چهاردهم شمسی می پردازد.
در دو شماره قبلی به فقر اقتصادی مردم دیزباد درسه دهه اول 1300 شمسی و قبل از آن اشاره شد. بایستی به استحضار شما عزیزان برسانم: فقر مادی ننگ نیست، این فقر و ناداری بر همهِ مملکت حاکم و به عبارتی آسمان ِفقر مالی در همه کشور یکرنگ بود.
بد نیست در یک مقطع زمانی (آغاز دوره تحصیلم در مشهد، در شصت سال قبل) رفاه نسبی بین دیزباد و یک کلانشهر، مثل مشهد را مورد بررسی و مقایسه قرارمی دهیم: نمیدانم بچه علّت از دیدگاه مردم دیزباد، نیشابور را به شهریّت نمیشناختند. در اصطلاح محلّی میگفتند به شهر (مشهد) و نیشابور کاری نداری؟
- رودخانه آبی به صورت روباز از بالا خیابان به طرف پایین خیابانِ مشهد جریان داشت و آلودگی آن به حدّی بود که رنگ آبِ جاری شده به سیاهی میرفت و هر آشغالی در آن به چشم میخورد. مردم کوچه و بازار از همان آب برای شستشوی البسه و میوهجات و سبزیجات استفاده میکردند ولی مردم دیزباد آب شرب و شستشوشان از چشمهسارها تأمین میگردید.
- آبِ آشامیدنیِ خانوادهها در مشهد در بعضی مناطق با گاری به جلو منازل حمل میشد. سحرگاهان از آب جویبارهای داخل شهر برای آب شربشان برداشت میکردند.
آب از آبِ جویها که به آبانبارها هدایت میشد تا املاح آن تهنشین و مورد استفاده گیرد. به قول دیزبادیها (دُم لَغلاوو) در آب برداشت شده به چشم مشاهده میشد. در آن مقطع زمانی از پرکلرین و کلریزه کردن آب آشامیدنی خبری نبود.
- در دیزباد از قرنها قبل دو تا حمّام خزینهای وجود داشت (سنگِ به دست آمده از حمّامِ دهِ پایین نشانهِ این قدمتِ تاریخی میباشد.) کمترین روستاهایِ کشور، از این امکانات اولیّهِ بهداشتی برخوردار بودند. در مشهد هم گرمابهها خزینهای که تأمینِ آبِ مصرفیِ آن، هم سرنوشت آبِ شربشان بود (ازجمله گرمابه صفوی که خزینهای بود، در اول کوچه نو منطقهِ بالا خیابان) که محل ایاب و ذهاب دیزبادیها بشمار میآمد که گروه میانسال و بالاتر آن را به یاد دارند. کمکم با مشکلات زیاد مجهّز بدوش گردید.
ادامه مطلب ...
«دیزباد وطن ماست»- در ادامه بحث اول مروری بر تاریخ دیزباد؛ پیش از رنسانس، رنسانس و پس از رنسانس که توسط هادی میرشاهی نوشته شده و ریم علی فطوم آن را ویرایش کرده است، وی می نویسد: میگویند در سالهای اخیر ماشینهایی آمده که کار دروگر و خَرمَن کوب و"گاوبَردو" را انجام میدهد و میگویند کاه و دانه را از دو لوله فلزّی به خارج ماشین تخلیه میکند دیگر نیازی به چهارشاخ زدن و انتظار بادِ اوّل شب ندارد و کلاً جای درو گر، خوشهچین، خرمنکوب وبا کشیدن برای جدایی کاه از دانه را گرفته است در نتیجه همه این تسهیلات 300 ساله را در دوره زندگیمان استفاده شده و عمرمان را با این تحولات که گفتم گذراندهایم با این اوصاف مردمِ امروز استراحت طلب و به عبارتی تنبل بار آمدهاند.
پای صحبت ریشسفیدان دیگر مینشستم، همه همین پروسه زندگی را تعریف میکردند همه متحدّالقول بودند که روزگارهای سختی را پشت سر گذاشتهاند معتقد بودند آن روزگار فقط زنده بودن مطرح بود، امکانات رفاهی زیر، زیر صفر و فقرِ مطلق، مطلق و جود داشت. یک مرد تنومند در گرو شکم خودش بود، زن و بچههایش دیگر مطرح نبودند.
مثال دیگری برایتان بزنم اصطلاح «یاوری» که بهترین رسم دیزبادیهای قدیم بوده و تا سالهای اخیر هم ادامه داشت به صورت فرهنگی غالب در ده مطرح بود.
برای کارهای ضربتی و فصلی در خانوادهها از یاوری استفاده میشد. مثلاً در بنّایی، کولش باغ، آباد کردن زمین (پِش کُل) ، گندم درو، حمل بار حیوانی به باغات و مزارع که از تعدادی افرادی مشّخص را دعوت میکردند که در فلان روز یاوری داریم کارگران زیادی حتی مازاد بر افرادِ دعوت شده میآمدند تا فقط شکم خود را سیر کنند.
به عمق فاجعه توجّه کنید. یاور را به اسم دعوت میکردند و کارفرما منّتی بر سرکارگر داشت نه کارگر بر سر کارفرما! به این معنی که امروز در مقابل کارش تغذیه میشود.
بنده خدایی که از کارگران بنام دیزباد بود بدون دعوت سر سفره صبحانه یاوری مینشیند کارفرما یادآور میشود که تو را دعوت نکردهام چرا بی دعوت آمدهای! یکضرب المثلی در ده مطرح بود که وقتی زمین سفت میشود گاو از گاو میداند نه از خشکسالی طبیعت!
زندگی یک خانواده دیگر را به عنوان نمونه مطرح کنم: یک خانواده 6 ـ 5 نفره در یک اتاق زندگی میکردند، زیر یک لحاف ِکرسی میخوابیدند، اتاق یک درب چوبی ورودیِ کوچکی داشت و یک قطعه شیشهِ ثابت 20 در 20 سانتیمتر به عنوان پنجرهِ روشناییِ اتاق که فقط مقداری کمی نور وارد اتاق میشد ولی دود ناشی از آشپزی و تأمین آتش کرسی، فقط از درب ورودی خارج میشد.
«دیزباد وطن ماست»- با تلاش مجدانه شورای اسلامی و دهیاری دیزباد طی ۲ سال گذشته و مساعدت و پیگیری سرکار خانم دکتر هاجر چنارانی نماینده محترم مردم شهرستان نیشابور بزرگ در مجلس شورای اسلامی روستای دیزباد بالا در اولویت برخورداری از اینترنت 4g قرار گرفت .
به گزارش دیزباد وطن ماست، اولویت دیزباد برای برخورداری از اینترنت 4G با حمایت های فنی جناب آقای مهندس ابراهیم رحمانی صورت گرفته و در حال حاضر روستای دیزباد به عنوان تنهای روستای هدف گردشگری شهرستان در اولویت برخورداری از اینترنت 4g قرار دارد و عملیات اجرایی این پروژه به زودی آغاز خواهد شد .
«دیزباد وطن ماست»- با پیگیری شورای اسلامی و خانه هلال دیزباد، اولین موتور لانس روستایی کشور در دیزباد مورد بهره برداری قرار خواهد گرفت .
به گزارش دیزباد وطن ماست، موتور لانس ؛ شامل یک موتور سیکلت پرقدرت است که لوازم اولیه امداد و نجات روی آن نصب گردیده و برای ارائه کمک های اولیه امدادی در کوتاه ترین زمان ممکن، کاربرد دارد .
موتور لانس مذکور از هفته آینده توسط خانه هلال دیزباد و با همکاری نیروی داوطلب آموزش های دیده دیزبادی، برای امور امداد و نجات مورد استفاده قرار خواهد گرفت .