«دیزباد وطن ماست»- هادی میرشاهی در متنی که در باب مراسم عروس کشان در دیزباد نوشته و توسط ریم فطوم ویرایش شده می نویسد: در مراسم عروسکشان جنگ نابرابرِ فرهنگها به نفعِ خانوادهِ داماد بهپایان میرسید. نیروهای شبهنظامی که تا دیروز با خانواده عروس بودهاند و تا ظهر امروز مشاور و خدمتکار بهحساب میآمدند. یکباره تغییر موضع داده و از پاپ کاتولیک تر خودشان را به خانواده داماد نزدیکتر نشان میدهند.
خانوادهِ عروس با کلّی دلهره و اضطراب که سرنوشت فردای دخترشان چه میشود؟ سرنای غلامحسن و ویولن عبّاس پسرش برایشان آهنگ غم میبارد. لحظه پایانی این تراژدی است. تشکیل یک زندگی جدید؟ با فرهنگ نامعلوم؟ و بهسوی آینده نامعلوم؟ برای دختری معصوم که خانواده گرم پدری را ترک میکند با این سفارشِ پدر که: بالباس سفید به خانه بخت برو، با زندگی بساز و با کفن سفید خانه بخت را ترک کن! یک جادّه یکطرفه زندگی! چه خانهِ بختی که به زندان بیشتر شبیه میباشد. انتقال بیک زندگی ساده و محقر؟ پا میگذارد تا طعم زندگی مشترک زناشویی را با تمام فراز و نشیبهایش بچشد. آرزویش این است که از فردای آن روز میخواهد با شوهرش مستقل زندگی نموده وبا کم و کاستهای زیاد زندگی دستوپنجه نرم کند.
با این باور که پلیسهای مخفی و آشکار مثل مادرشوهر، خواهرشوهرهای طلبکار که چه سنگر و خاکریزیهایی را تدارک دیدهاند! این بیم وامید در چشمان تکتک اعضای خانواده دختر مشاهده میشود. چه روز و روزگاری بود؟ زمان خواستگاری در مقابل خانواده دختر، چه مظلومنماییهای که نشد.
ضربالمثلی است که میگویند: همیشه درب شانس و سرنوشت روی یک پاشنه نمیچرخد!!
این دورنمایی از فرهنگ زمانهای قدیم دیزباد بود که اکنون این فرهنگِ غلط، دیگر منسوخ شده است.
با آرزوی روزهای خوش و شیرین زندگی برای زوجهای عزیز با این توصیهها:
- زندگی مشترک، فراز و نشیبهای زیادی به همراه دارد دوشادوش با آن نبرد کنید و نهراسید.
- در راه برابری و مساوات، زندگی خود را آغاز نمایید.
- حداکثر احترام برای همسرِ خود و خانوادههای طرفین قائل شوید.
- هرکس را در جایگاه خودش ببینید.
- افرادِ باتجربه ِفامیل را به مشورت بگیرید.
- تصمیمگیری نهایی با خودتان میباشد.
- با این باور که در استقلال خانوادگی و زندگی مشترک مصمّم و استوار هستید.