«دیزباد وطن ماست»- یکی از اتفاقات نامیمون سال های اخیر در دیزباد تخریب مدرسه ناصر خسرو بود. مدرسه ای که حامل خاطرات یک نسل بود نابود شد اما بعید به نظر می رسد که یاد و خاطرات آن مدرسه از یادها پاک شود. چه بسا تلاش ها که در یک دهه اخیر برای زنده نگاه داشتن یاد آن مدرسه با تلاش های شورای اسلامی دیزباد صورت پذیرفت. البته شاید بتوان گفت که مدرسه به دلیل جهل تخریب شد. جهلی که آنقدر زیاد بود که مدرسه نتوانست آن را از میان بردارد و نهایتا همان جهل مدرسه را از میان برد و به قول هادی میرشاهی: «لکه ننگی در تار یخ برای خودشان و سرنوشت تاریکی برای فرزندان راه بمانده باقی گذاشتند سفره نعمت الهی بدست این کوردلان جمع شد. اکنون بانیان تخریب شرمسار می باشند.» هادی می افزاید: «کلاس اوّل راهنمایی درسال1363 خورشیدی و دوسال بعد دوره دبیرستان رسمأ تعطیل شد و در1368 که محصّلین برای ادامه تحصیل به ساختمان نوساز (محل دبستان فعلی) منتقل شدند.» علی ایحال چنین قضاوتی شاید قضاوتی یک سویه باشد و نتوانیم دلیل واقعی این مطلب را از دل این بحث دریابیم و به نظر می رسد که بهتر باشد این موضوع را به گوشه ای نهاده و به جای آن به یک همگرایی در دیزباد فکر کنیم. آن همگرایی می تواند از دل تلاش های مسئولان فعلی دیزباد بیرون بیاید. یک همگرایی و همصدایی برای توسعه پایدار دیزباد و تبدیل آن به جزیره ای امن برای دیزبادی ها و همه مردم جهان.