دیزباد وطن ماست

دیزباد وطن ماست

سایت رسمی روستای دیزباد علیا (بالا) از توابع شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران.
دیزباد وطن ماست

دیزباد وطن ماست

سایت رسمی روستای دیزباد علیا (بالا) از توابع شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران.

ضرب المثل های دیزبادی از نگاه هادی میرشاهی (2)

«دیزباد وطن ماست»- یکی از اقدامات مهم در حال حاضر دیزباد حفظ سنت شفاهی دیزباد است و در این نوشتار هادی میرشاهی به ضرب المثل های دیزبادی می پردازد و آنها را با معنی بر می شمارد.

ـ بَسکهِ آوِ داغ بخواردُم   آو ِسرده هَم پوف (puf) مُتُم (پوف = پف، آو(av) = آب، مُتُم = می‌دهم).

ـ بخَنَت(b khanat) اَمَیُم (amayom)ماستم نِدایی    زدنبالِ سرم دُغ مُفرِستی 

/ نوشدارو پس از مرگ سهراب



ـ زُمی(zmi) که دَق(dagh) مرَه (m ra) گاو از گاومدَنهَ(m dana)

زمی =زمین، دق = سفت، مدَنهَ = می‌داند

/ سال‌های فقر، همه هم را عامل ناداری می‌دانند.

ـ همیشه پای چراغ تَریکَه (tarika)(تَریکَه = تاریکه)

 / همیشه کمترین نور به‌پای چراغ می‌رسد. 

ـ ماررَ دِ اَستیند  (astind)بزرگ منی؟! (اَستیند = آستینت ، منی = می‌کنی) / در تمثیل آمده: مار سرمازده‌ای را درآستینت گرمش می‌کنی، مارپس از گرم‌شدن و جان گرفتن اولین اقدامش نیش زدن به پناهنده‌اش می‌باشد.

/ تمثیل دیگر: یک مسافر درمانده را پناه می‌دهی، زمین و آب در اختیارش می‌گذاری، او هم کم‌کم مثل تو مالک می‌شود، پس از اخذ شهروندی، ماهیّتش بهتر آشکار می‌شود به‌جای قدردانی، دشمنی‌اش را به‌روزمی دهد و در براندازی‌ات لحظه‌ای فروگذار نیست، دنیا را ببین! می‌گویند سزای نیکی بدی است در اینجا صدق می‌کند. 

نمک را  میخورند نمکدان را میشکنن! بطوریکه ترکشِ چوبِ این خوش قلبی همه‌جا را می‌گیرد.

ـ عاقبت گورگ (gurg) زَدَه (zada) گورگ رُوَ (rova) گرچه با آدم‌ها بُو ُزرگ (bozurg) رُو.

 (گورگ = گرگ، رُوَ = رَود).

/ اشارت به نژاد و دودمان افرادِ بدخواه را دارد که در نسل‌های بعدِ او هم، رفتارش در فرزندانش تسّری پیدا می‌کند. استعاری است که می‌گویند پّا ردِ پای ایل‌وتبارش گذاشته است، یک رفتار توارثی به‌حساب می‌آید.

ـ اَدَم خوش‌حساب شریک مال مُردومَه(morduma) (مُردومَه = مردم می‌باشد).

ـ خدا خررَ شناخ نِدا   والی شکم گاو را پَرَه (para)مکیر(mkir)

 (پَرَه = پاره، مکیر= می‌کرد)

/ بعضی از آدم‌ها ظاهراً کم دست‌وپا و مظلوم هستند درصورتی‌که به موقعیّتی برسند از هیچ ظلم و جوری فروگذار نیستند.

ـ خیشت (khisht) اوّل رَ چون نهَد مِعمار کَج   

تا ثریا  مرَه دِوال  val)  (de کج   (خیشت = آجر ، دِوال = دیوار )

ـ خر رَ   با نمد داغ   منن (m nn) (منن = می‌کنند، نمد= فرش پشمینه) / تهدیدی به افرادی است که مرتکب جرم نگردند.

ـ حرف راسته (rasta) از بچه خُردُ(khordu) بُشنو.

ـ نمک خواردی و نمکدو رَ (nomogdo) بِشکستی (نُمُکدو = نمکدان) 

/ سر سفره‌ای سال‌ها نشستی و رشد کردی، پس از سیر شدن و رشد کامل، نمکدان را شکستی و سفره‌اش را به یغما بردی.

ـ هر که خر رَ پشت‌بام بورده (burda) خوادش(khadsh) اَتَش  اَرَ (ata ara) (بورده = برده است، اَتَش اَرَ = پایین آورد)

 / هرکه مرتکب این مشکلات شده، خودش رفع مشکل نماید. 

ـ حرف مُلا رَ قُبول کُنُم    یا دُم خُرُس رَ (خُرُس = خروس) 

 /بعضی آدم‌ها خیلی خوب صحبت می‌کنند ولی نیّت سوء و رفتارش‌شان از دور آشکار و دم خروس پیداست. چه خوبست درک کنند که افرادِ شنونده گولِ خوش حرفیِ آنها را نمی‌خورند و در دل، بریش‌شان می‌خندند آنها بهتر است در رفتار و گفتارشان تجدیدنظر کرده و صداقت بیشتری از خود نشان دهند. 

ـ نِه مُخرهَ (mokh ra)و نِه به کَس متَه (mta) 

   مگندنه (mgandana) اَ (a) مگس متَه (متَه = می‌دهد).

ـ ریش رَ  د آسیا   سُفِد(s phed) نکیردَه(nekirda)  (سُفِد= سفید، نکیرده = نکرده)

 / با افزایش سن و کسب تجربه، موها و محاسن سفید شده است. 

ـ گوربَه ی (gur ba) خمیر خوار (گوربه = گربه).

/ فرد منافق.

  ادامه مطلب ...

ضرب المثل های دیزبادی از نگاه هادی میرشاهی (1)

«دیزباد وطن ماست»- هادی میرشاهی در نوشته خود به ضرب المثل های دیزبادی پرداخته است. این نوشته در سه بخش تنظیم شده و متعاقبا در پست های بعدی به آن پرداخته می شود.

ـ حق به حق‌دار مرسَه (مرسَه = می‌رسد).

از نُفریِ سگ، نو کُلُج نِمرَه (نُفری= نفرین ، نُ = نان ، کُلُج = نانی که از بدنه تنور به داخل آتشِ تنور بیفتد و شکل معمولی و هندسی‌اش را از دست بدهد.



ـ از اَتیش، خَکیستَر به عمل اَمیَه (اَتیش= آتش، خَکیستَر= خاکستر)- والدین کارایی خوبی داشتند ولی فرزندشان کارایی لازم را ندارد. 

ـ هر اَنبُنی َنبُه بَندیِ مَیَه (اَنبُن = انبان، مَیَه = می‌خواهد).

ـ سری که درد نِمنَه دُستمال مبَند (نمنه= نمی‌کند).

ـ چراغش با هِشکِ تا صاحب نِمُسُزَه (هِشکِ = هیچ‌کس، صحف = صبح، نِمُسُزَه = نمی‌سوزد).

ـ مگر اینجِه خَنَه‌ی خَلَتَه (خَنَه = خانه، اینجِه = اینجا، خَلَتَه = خاله‌ات).

ـ کج بنشی و راس ارگُو (بنشی = بنشین، راس = راست، ارگُو = بگو).

ـ تا نِبَشَه چیزکی مُردوم نِمگَن چیزها.

ـ چراغی که دخَنَه روایه دمسجید حَرُمَه (خَنَه = خانه، مسجید = مسجد، روایَه = لازم است، حرُمَه = حرام است).

ـ تَه کُلُه اُو نِرِزَه خُردو پاش نِمِخِزَ(کُلُه= بزرگ‌تر، اُو= آب، خُردو = خردسال، نِمخِزَ = نمی‌لغزد).

ـ هندُوَنَه وَ زِر بغلُش مَتِن (هَندُوَنه = هندوانه، زِر= زیر، بغل = زیر شانه، متِن = ندهید).

ـ آشِ کشکِ خَلَتَه بُخری پاتَه نِخُری پاتَه (خَلَته = خاله‌ات، بُخری = بخوری، پاته: به‌حسابت می‌آید).

ـ با یَک تیر دو نُشُن مزنی (نُشُن = نشانه، مزنی = می‌زنی).

ـ هم شَریک دوزدَه و هم رفیق قَفیلَه (قفیلَه = قافله =کاروان) - ظاهرأ با دوستتان برعلیه دشمن مشترکتان هم‌صدا و هم‌پیمان هستید.

  ولی وقتی بی‌خبر و سرزده به منزل دوستتان می‌روی مشاهده می‌کنی، دشمن مشرکتان آنجا به‌صورت مهمان و یاور نشسته است. ضرب المثلی است معروف که می‌گویند: قسَم حَضرتِ عباس را باور کنم یا دُم خُرُس رَ (خُرُس = خروس).

ـ دِوال موش دَرَه    موش گُش  دَرَه( دِوال = دیوار، گُش = گوش).

ـ گر خواهی نشوی رسوا    همرنگ جماعت باش.

ـ کَسَیِه از آش داغتَرَه (کَسَه = کاسه).

ـ ما گورگ بارُن دیه یِم (گورگ = گرگ، دیَه یِم = دیده‌ایم).

ـ فُردا معلومد مرَه (مَعلومد مرَه = آگاهی پیدا می‌کنی، حقیقت برایت آشکار می‌شود).

ـ بدَر مگن تا دِوال بُشنُوَ (دِوال= دیوار، بُشنُوَ = بشنود).

ـ اَروش کی مخندِن پوررو مرَه (اّ روش = صورتش، مَخندِن = نخندید، پوررو = گستاخ ، مره= می‌شود).

ـ سنگ بزرگ علامتَ نِزییَنه (نِزییَنَه = نزدنَ).

ـ شُتور دیَ یی   نِدیَ یی (شُتور = شتر، د یَ یی، نِه دیَ یی= دیدی ندیدی) اشارت با این است: این جریان را فراموش کن و محرمانه باقی بماند.

ـ هر که فیل مَیَه  جور هندوستون مکشَه .

ـ عاقِلُه فی الاشاره (اشاره ای به عاقل، همه چیز را درک مکند)

ـ گَر گُدا کاهل بُود    تقصیر صَحب خَنه چیَه (صحَب = صاحب، خَنه = خانه).

ـ راه برو بی‌راه مَرو هر چَن که راه پیچون بود        جَو مخر گُندُم بخر هرچند که جَو ارزُن بود.

ـ عشق پیری گر بُجُنبَد سر   به رسوایی زند.

ـ هر چیزی سر جای خوادش خوبه (خوادش= خودش).

ـ دِوَنه کی به دِوَنه مرسَه خاشش میَه( دِوَنه = دیوانه، خاشش میه = خوشش میاد).

ـ کارِ هر بوز نِیهَ خرمن کُفتن   گاو نر مَیَه و مرد کُهَن ( بوز = بز، خرمن کُفتن = کوبیدن خرمن گندم).

ـ گورگ کی سگ رَ  مُبینَه   حساب کارِ خوادشَه منَه  (گورگ= گرگ، مُبینَه= می‌بیند، منهَ = می‌کند).

ـ چاه‌کن همیشه ته چاهَ است (چاه‌کن = مقنی چاه را گویند)- اشارتی به افراد مخرّب است که ظاهری فریبنده دارند ولی از پشت خنجر می‌زنند. ضرب‌المثل دیگر اینکه: یک‌بار جستی ملخک، دو بار جستی ملخک، بار سوم در دستی ملخک. خوشبختانه این افراد به بار سوّم نرسیده شخصیّتشان آشکار می‌شود و درنهایت خودشان از همه بیشتر ضرر می‌کنند چون تهِ چاه برایِ زندگی، محیط مناسبی نیست و ازطرفی موردِ تنفّر مردم می‌باشند.

- سیاهی برای ذغال مُ منه (مُ مَنَه = می‌ماند) - افراد مخرّب کم‌کم دستشان رومی شود و تا آخر عمرشان شرمسار می‌مانند.

ـ توفِ هر که   ددهَن خوادش شیرینَه (توف = آب دهان، خوادش = خودش).

ـ همَه  رَ  برق مگیرَه  م ُرَ   چُراغ موشی(مُ = من). 


نام های متداول دختران دیزبادی

«دیزباد وطن ماست»-نام نقش بسیار مهمی در شکل گیری شخصیت فردی و اجتماعی افراد دارد. در هر منطقه ای بر اساس فرهنگ و آداب و رسوم حاکم بر آن جامعه اسامی افراد انتخاب می  شود.

به گزارش دیزباد وطن ماست، در دیزباد کهن معمولا برای نخستین فرزند پسر خانواده نام پدر بزرگ و برای نخستین فرزند دختر خانواده نام مادر بزرگ انتخاب می شده است.

برای نام گذاری دختران غالبا از اسامی دو قسمتی استفاده می شده است که بیشتر آنها با پیشوند و یا پسوند کلماتی نظیر، گل، ماه، جهان، شاه  و ...  همراه بوده است.

اغلب این اسامی معنی دار، زیبا و ستودنی هستند که از میان آنها 50 نام که فراوانی بیشتری داشته اند (غیر از اسامی بزرگان دین)  به شرح زیر می باشند:



ماه جهان، ماه نساء، ماه جبین، ماه بانو، ماه رخ، ماه سلطان، ماه بیگم، ماه خانم، تاج ماه، زری ماه، ماه برکه، نجماه
گل اندام، گل بانو، گل نبات، گل شاه، گل نساء، گلستان، گلعزار
حسنی جهان، شیرین جهان، سروی جهان، صاحب جهان
شهر بانو، ناز بانو، زر بانو، زر افشان
شاه شرف نساء، شاه خانم، شاه سلطان، سلطان بانو، ماری سلطان، کوکب سلطان
اقلیما، همایون، خاتون، خیر النساء، میمنت، جان جان، جواهر، مروارید، صفورا، حوری نساء، گوهر، ماندگار، دولت، زرین تاج، زیبا، طوبی، صنم. 

شما می توانید در قسمت نظرات این فهرست را کامل کنید.


میتا از نروژ اسامی زیر را به فهرست ما افزوده اند. بدین وسیله کمال سپاس و امتنان خود را از همراهی همیشگی ایشان اعلام می کنم.


گلشن، زلیخا، محترم، ربابه، سکینه، خانم بی بی، حاجیه سلطان، سلطنت، حاجیه شهر بانو، زینت، بی بی زینب، زیور، نصرت، کلبکه، دارس بیگم، گینس، مونس، انیس، فرحناز، مریم بانو، آفاق، حجاب.

حوا، لیلی، لیلا، عذرا، راضیه، پریچهر، گلچهره، امینه، امنه.
عزت.