دیزباد وطن ماست

دیزباد وطن ماست

سایت رسمی روستای دیزباد علیا (بالا) از توابع شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران.
دیزباد وطن ماست

دیزباد وطن ماست

سایت رسمی روستای دیزباد علیا (بالا) از توابع شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران.

روایتی از عید؛ خاطره ای از خجسته میرشاهی

«دیزباد وطن ماست»- این روایت به زبانی عامیانه توسط خجسته میرشاهی نوشته شده است. روایتی از یک روز عید در روستای دیزباد که نوستالوژی بسیاری از دیزبادی هاست. با هم این نوشته زیبا را می خوانیم.

 صبح از خواب بیدار شدیم با شعله صبحانه خوردیم، بابا و مادر صبح زود رفته بودن جماعتخونه. به سه راهی جای خونه سرهنگ محمد که رسیدیم ایستادیم تا عمو شمس که روی خرش کلی هیزم  وکنده گذاشته بود رد بشه ،سلام و خدا قوت گفتیم ،جوابمون داد و باریکلا بهمون گفت،هیزم ها را جلو جماعتخانه خالی کرد و رفت .

از دنگ خونه صدای کوبیدن دنگ می آمد و صدای هلهله و شادی و غوغای جوانان با آن تداخل می کرد.

روی پشت بام پسرخاله محمد(علی اکبر) بابام  و پسر خاله طالبعلی و نوه دایی محمد (زین العابدین) و چند نفر دیگه مشغول تمیز کردن گندم بودن برای حلیم،اول گندم رو تمیز می کردن، می بردن توی دنگ خونه ،حاجی اسماعیل پای چاله دنگ نشسته بود و گندم ها را با آب نم میزد و در چاله دنگ می‌ریخت و وقتی که له می شدن اونا رو از چاله در می آورد،منصور،عید محمد ،امین،سعید ،مسعود و چند تا از جوانها هم که پشت دسته ی دنگ ایستاده بودن و با فشردن پا اهرام دنگ را بالا می‌برند و وقتی که پاهاشون رو از روش بر می داشتن اهرم مثل پتک به روی گندم ها فرود می ومد .



 سری به آشپزخانه زدم ،بوی پشم کز داده شده فضا رو پر کرده بود، چندتا گوسفند رو ذبح و تکه تکه  کرده بودن و داشتن یک گوسفند  رو  هم  پوست می کردن.

خاله فاطمه و چند نفر دیگه هم داشتن کله و پاچه تمیز می کردن‌.

رفتم توی هویج خانه ،قزقن های بزرگ پر خمیر بودن. بوی ور آمدگیشان فضا رو پر کرده بود این خمیرها رو صبح سحر واکرده بودن و گذاشته بودن ور بیاد.

مادرم ،عروس خاله لیلا،دختر عمو ماه خانم داشتن خمیرها رو از قزقن ها به تشتهای کوچکتر منتقل می کردن. هرتشت رو برمی داشتن و می بردن به خونه ی یکی از جماعت، که نزدیک تنوربود. تنور کربلایی سبحان ،تنور حاجی آقا،تنور عمو طالبعلی، تنور حسنعلی، تنور عباسعلی رحمانی،.....

سر هر تنور سه یا چهار زن برای کمک بودند.

مردها هم از باغشون هیزم جمع می کردن پشته ای می بستن و می بردن سر تنورها و هر از چند گاهی بنا به نیاز تنورها این کار رو تکرار می کردن.

مادرانمان مشغول پختن نان می شدند و ما هم منتظر می ماندیم تا اولین دسته های نان رو به جماعت خانه منتقل کنیم.

مریم ، زهرا، لیلا، فرشته، فریده،.. دسته دسته نان ها را از سر تنورها به جماعت خانه می بردیم.

توی هویج خانه پارچه پهن کرده بودن و عمه آمنه،عمه بی بی خانم،دختر دایی فاطمه نشسته بودن، نونها رو جلو دستشون می گذاشتیم تا قسمت‌های سوخته و پشت نونها رو تمیز کنن.

بعد هم می‌رفتیم آشپزخانه یک سینی با چند تا لیوان و یک قندون و یک کتری چای یکسر مای ازعمو برات علی می گرفتیم و برمی گشتیم سر تنور.

گاهی هم بانکه ای برمی داشتیم می‌رفتیم چشمه کومبول تا آب سرد برای سر تنورها ببریم.

 مسیر تنورها تا جماعت خانه را چندین مرتبه گاهی آرام و گاهی بدو می پیمودیم.

در راه کریم ،مرتضی،کریم،ناصر،امیرو شهریار و .......رو می‌دیدیم که هر کدوم به قصد آب آوردن از دهن دو ٱو ،خرها رو به سمت بزه راه هی می کردم.

روی پالون خرها پلاستیک پهن کرده بودن و دو تا مشکو هم انداخته بودن روی اونا و قلاباشون رو به هم انداخته بودن.

از راه رفت خرها رو می تازوندن و از برگشت با خرها مدارا می کردن.

آب آوردن کاری بود که تمام شدنی نبود و حتی غروب و شب هم پدران برای آب آوردن به کمک می شتافتند.

خلاصه خمیرها نان می شد و با مادرانمان ظهر برای نهار به جماعت خانه می آمدیم.

توی جماعت خانه گندم های کوبیده شده رو یک طرف روی پارچه تنک کرده بودن و در طرف دیگه سفره های بنفش و سورمه ای پارچه ای رو برای پذیرایی پیش خدمتها پهن کرده بودن.

عطر خوراک جگرِ عمو علی قلی توی جماعت خونه پیچیده بود و مشام رو نوازش می کرد.

خوراک جگر به اون خوشمزگی رو فقط همون سالها خوردم و دیگه طعمش رو نتونستم مثل اون زمانها از کار در بیارم.

بعد از نهار جماعت خانه را رفت و روب وتمیز می کردیم  و به خانه می‌رفتیم .

شب در صف اول  جماعتخانه می نشستم و به قصاید و سخنرانی ها به مناسبت بیست تیر گوش می دادم چای و شیرینی توزیع می شد ،بعد از مناسک به پشت سر خود نگاه انداختم ،کلی از هم ده دیاران از شهر ها آمده بودند،برق شادی در چشمان همه به وضوح دیده می شد، رد و بدل شدن تبریک عید امامت و آرزو کردن بهترین ها برای هم.

همه به خانه ها رفتند الا عمو علی قلی ،عمو مولاداد و عده ای از جوانها که قرار بود تا صبح پای دیگر باشند و حلیم را، چمبه بزنند.

فردا ظهر حلیم و  نان پخته شده با هزاران عشق رو میل می کردیم، عطر قیمه ی آمیخته شده با حلیم با روح و روانم بازی می کرد ،هر از چند گاهی صدایی بلند می شد( ٱو خونوک) بله در آن لحظات هم باز هم والانترانی بودند که پی آب سرد تا دهن دو ٱو می رفتند .

ناگفته نماند که تا وقتی که لازم بود، هیزم و کنده برای آتش همچنان آورده می شد .

نوروز پیشاپیش بر همه دیزبادی ها مبارک

«دیزباد وطن ماست»- کلیپ تبریک عید نوروز به همه دیزبادی ها را به حضورتان تقدیم می کنم. همچنین از جانب دیزباد وطن ماست این مناسبت فرهیخته را به همه دیزبادی ها تبریک و تهنیت عرض می کنم.



برگزاری مراسم جمعه قبل از عید دیزباد

«دیزباد وطن ماست»- مراسم سنتی جمعه قبل از عید درگذشتگان سال 96 دیزباد، غروب بیست و چهارم اسفند ماه در جماعت خانه ده پایین برگزار می شود.

به  گزارش دیزباد وطن ماست، در این مراسم کلیه اهالی دیزباد اعم از ده بالا، ده پایین و میان ده حضور خواهند یافت  و یاد و نام درگذشتگان  عزیز را گرامی خواهند داشت.

این مراسم همزمان با پایان جشن سمنو پزان برگزار می شود. در پایان مراسم، سمنوهای تهیه شده بین حاضرین توزیع خواهد شد. 

به همین مناسبت تعدادی نهال توت  نیز توسط مهندس مهرداد گنجعلی تهیه شده که  به صورت رایگان بین بستگان مرحومین توزیع می شود تا در آرامستان ها غرس  نمایند.

 مابقی نهال ها  نیز  بین حاضرین توزیع می شود تا در کنار راه ها و دامنه کوه ها، به یادکلیه درگذشتگان دیزبادی کشت شوند.

گفتنی است تعداد درگذشتگان سال 96 دیزباد سیزده نفر بوده است.


مراسم جمعه قبل از عید درگذشتگان سال 93

«دیزباد وطن ماست»- مراسم گرامی داشت جمعه قبل از عید شانزده نفر از در گذشتگان سال 93 دیزباد ساعت  18 مورخه 21 اسفندماه در محل مسجد برگزار شد.
به گزارش دیزباد وطن ماست، این مراسم با استقبال گسترده مردم روبرو شد و حضار با کمبود جا  مواجه شدند.
در ابتدای مراسم فروغ میرشاهی ضمن خیرمقدم به حاضرین اعلام برنامه کرد.
سپس برنامه با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید توسط محمد گنجعلی شروع شد. 
در ادامه حسنعلی گنجعلی عضو شورای اسلامی دیزباد پیرامون مسایل معنوی در باب زندگی، حیات و مرگ سخنرانی کرد. بعد از آن محمود کردی مسئول شورای اسلامی گزارشی از عملکرد یگان حفاظت دیزباد در سال 93 ارائه داد و اهم برنامه های سال 94 شورای اسلامی را برشمرد.
در پایان برنامه، فیلم یادیاران سال های 92 و 93 و همچنین صحنه هایی از نمایشگاه یادها و خاطره های نوروز 93 توسط کریم میرشاهی به نمایش گذاشته شد.

مراسم جمعه قبل از عید روز 22 اسفند در مسجد دیزباد برگزار می شود

«دیزباد وطن ماست»- جمعه قبل از عید درگذشتگان دیزبادی در  22 اسفند ماه برگزار می شود.

به گزارش دیزباد وطن ماست، از آنجا که بین مراسم جمعه قبل از عید در گذشتگان سال 93 و لحظه تحویل سال جدید فاصله کوتاهی وجود دارد، بنابر پیشنهاد خانواده های محترم صاحب عزا، مراسم جمعه قبل از عیددیزباد یک هفته زودتر برگزار شود.

این مراسم درپنجشنبه شب مورخه 21 اسفند با حضور کلیه دیزبادی ها در محل مسجد ده بالا برگزار خواهد شد و سپس صبح روز جمعه 22 اسفند ماه همگی بر گرد مزار آنها جمع شده و با ذکر فاتحه نام و یاد آنها را گرامی می دارند.

گفتنی است مراسم سال گذشته جمعه قبل از عید در محل جماعتخانه ده پایین برگزار شد.