وقتی افراد مدتی از روستای خود دور می شوند، عموما حس نوستالوژیکی خوبی نسبت به آن پیدا می کنند. خاطرات گذشته اگرچه همراه با تلخی و شیرینی است، اما با مرور زمان تنها شیرینی آن بر جای می ماند.
در کنار این موضوع، گاهی اوقات بوِیژه در سال های اخیر که به دلیل مهاجرت دیزبادی ها از دیزباد، ضابطه ها دیگر نظارت نشده و به نوعی برخی خاطرات بدی (از دیوارهایی که در ملک آنها کشیده شده یا راه هایی که به خاطر عدم رعایت ضوابط بسته شده اند) در اذهان باقی مانده است.
این مساله باعث می شود که عده ای از دیزبادی ها به عمران و توسعه دیزباد خوشبین نباشند. آنها مدام داستان های خود را مرور می کنند و در عدم عدالت و ضوابط سخن می گویند.
نهایت این سخنان می رسد به جایی که هیچ زمان اتفاقی برای توسعه دیزباد پیش نیاید، اما آیا واقعا این خاطرات اینقدر تلخ هستند؟
ما امروز در دیزباد نیاز به کمک هر دیزبادی داریم. با کمک هر دیزبادی که در واقع گامی برای آبادی باغ و ملک خودش بردارد، ما دستی از کمک گرفته ایم. تنها راه آن نیز خوشبین شدن نسبت به شرایط جدید است.
دیزباد می تواند در سال 2020 یا 1404 که سند چشم انداز کشور در آن ترسیم شده، به عنوان توسعه یافته ترین روستای کشور مطرح شود. این واقعا دور نیست. اما ما باید نسبت به آن خوشبین باشیم. نسبت به مدیریت دیزباد خوشبین باشیم و این خوشبینی را در میان تمام دیزبادی ها اشاعه دهیم.
تنها با این خوشبینی است که می توان پل هایی ساخت که توسعه دیزباد در نتیجه آن رقم بخورد.
باز هم بر می گردم به آخرین جمله مهندس محمود کردی در جلسه آموزشی شورای اسلامی دیزباد:
دست به دست هم دهیم به مهر- دیزباد خود را کنیم آباد... ان شاء الله