«دیزباد وطن ماست»- توسعه دیزباد امروز نیازمند کار و تلاش علمی است. این نیست که یک نفر بگوید من دلم برای دیزباد می سوزد و بنابراین می توانم دیزباد را به توسعه برسانم.
یکی از مسائلی که در شوراهای قبلی با آن روبرو بودیم و شاید کار به طوری که باید پیش نمی رفت، عدم وجود یک رویکرد علمی در مساله توسعه بود.
در شورای جدید این مساله احیا شده است و خوشبختانه رویکردی علمی نسبت به مسائل وجود دارد. همچنین باید در نظر داشت که توسعه دیزباد مستلزم رویکردی استراتژیک است. استراتژیک به این معنا که نباید صبر کنیم که فصل شیوع آفات برسد و آنگاه ببینیم که منفعلانه چه می خواهیم انجام دهیم. بلکه باید با برنامه ریزی و بررسی شرایط پیش بینی کنیم. در این یادداشت مقاله ای را در باب توسعه روستایی از فاضلی منتشر می کنم که می تواند در این خصوص چشم اندازهای جدیدی را فراروی مسئولان و تصمیم سازان دیزبادی و مردم دیزباد قرار دهد.
استراتژیهای توسعه روستایی دیزباد علیای نیشابور
کشورها و مناطق مختلف جهان, متناسب با شرایط و اولویتها, رویکردها و استراتژیهای توسعه روستایی متفاوتی را در پیش گرفتهاند. قطعاً نمیتوان بدون درنظرگرفتن تجربیات جهانی در این زمینه و با تمرکز صِرف بر اشتغالزایی در روستاها (بدون درنظر گرفتن استراتژی توسعه روستایی) توفیق چندانی بدست آورد (که پایدار و ماندگار نیز باشد). چون اشتغالزایی و کارآفرینی در فضایی مستعد رخ میدهد و بدون وجود آن فضا عملاً نمیتوان متوقع موفقیتی پایدار بود. رویکردها و استراتژیهای توسعه روستایی را اینگونه میتوان تقسیمبندی نمود.
ادامه مطلب ...
«دیزباد وطن ماست»- توسعه پایدار دیزباد که در میثاق نامه شورای اسلامی و دهیاری دیزباد آمده است، یکی از آن دسته مفاهیمی می باشد که هرچه در باب آن بنویسیم و آن را روشن تر کنیم بهتر می توانیم به خواست اصلی شورای اسلامی پی ببریم.
در واقع اگر مردم دیزباد بتوانند توسعه پایدار را به عنوان یک خط مشی جدی و به صورت جاری در دیزباد ببینند، می توانیم چشم اندازهای روشنی را فراروی دیزبادی آینده داشته باشیم.
در این یادداشت به خصوصیات و ضروریات توسعه روستای دیزباد نیشابور می پردازیم که البته می تواند در تمام روستاها کاربرد داشته باشد.
با توجه به تعاریف و دیدگاه های مختلف در مورد مفهوم توسعه و توسعه روستایی می توان بر این نکته تاکید کرد که توسعه روستایی باید دارای خصوصیات زیر باشد:
1- توسعه باید تغییری در جهت بهبود شرایط برای اکثریت مردم باشد.
2- مردمی که از توسعه نفع می برند باید بیش از مردمی باشند که از آن متضرر می شوند.
3- توسعه دست کم باید مردم را نسبت به تامین حداقل نیازهای زندگی یا نیازهای ضروری زندگی مطمئن سازد.
4 – توسعه باید نیازهای مردم هماهنگی و مطابقت داشته باشد.
5 - توسعه باید بهبود طولانی و مستمر را به ارمغان بیاورد.
6 – توسعه باید باعث تشویق خود اتکایی گردد.
7 – توسعه نباید باعث تخریب محیط زیست طبیعی شود.(این در واقع همان مفهوم توسعه پایدار در دیزباد است که باید لحاظ شود.)
ضرورت های توسعه روستایی
مهمترین ضرورت های توسعه روستایی از دیدگاه برخی صاحبنظران عبارتند از:
1- یکی از ضرورت های توسعه روستایی مسئله انسانی بودن توسعه است، جمع کثیری از این انسان ها در فضاهای روستایی زندگی می کنند بطوریکه در گذر تاریخ از توانمندی های توسعه محروم بوده اند، به لحاظ انسانی لازم است، که آنها هم همپای انسان های دیگری که در جامعه و فضای دیگر زندگی می کنند، به توسعه دست یابند.
2- نکته دوم فرهنگ تولید گری است، که در ساختار روستا وجود دارد و بخش عمده ای از مواد غذایی جامعه را تامین می کنند و به ویژه اینکه امروزه امنیت غذایی به عنوان یکی از اهداف اولیه توسعه پایدار ، ملی و روستایی مطرح است.
3- از بعد زیست محیطی نیز ضرورت توجه به توسعه روستایی مطرح است، زیرا به دلیل پراکندگی روستاها در سطوح مختلف کشور و جهان، که این پراکنش خود نوعی آمایش سرزمین را می طلبد که در آن چارچوب انسان ها رابطه خود را با محیط بهینه می کنند و در حفظ محیط می کوشند.
4- یکی دیگر از ضرورت های توسعه روستایی وجود فقر در بیشتر روستاهاست، و بنابراین یکی دیگر از اهداف توسعه روستایی کاهش فقر است،چرا که بیش از هشتصد میلیون نفر از مردم جهان در روستا زندگی می کنند که به لحاظ امنیت غذایی زیر خط فقر هستند.
5- از بعد اصل مکمل بودن مکانها نیز ضرورت توجه به توسعه روستایی مطرح می گردد، اصل مکمل بودن مکان ها یعنی ارتباط مکان ها با یکدیگر برای رفع نیازهای خود، به عبارت دیگر بدون توجه به روستا نمی توان مشکلات شهر را هم حل کرد، پس اصل مکمل بودن مکان ها یا نظام سلسله مراتب سکونتگاهی یا ارتباط شهر و روستا ضرورت توجه به روستا را مطرح می سازد.
6- با توجه به روابط متقابل جوامع، کوچکترین بحران و تنش در جوامع و روستاها تاثیر متقابلی بر سایر جوامع و شهرها می گذارد، بنابراین از بعد سیاسی هم نیز ضرورت توجه به توسعه روستایی مطرح است، یعنی انتقال بخران از شهر به روستا و یا در چگونگی پخش بحران نیز به این مسئله توجه کرد.
7- از ضرورت های دیگر توسعه روستایی بحث مشارکت است یا مردمی بودن آن است، یعنی مشارکت در چهارچوب مکانی هم یک اصل است که از اهداف اصلی توسعه پایدار است که به توسعه مردم گرا تاکید می کند.
8- توسعه کشاورزی هم یکی از ضرورت های توسعه روستایی است، بویژه اینکه بخش عمده تولیدات کشاورزی به ویژه غذایی، تولیدات روستایی است، در اینجا هم پیوند خاصی با توسعه روستایی دیده می شود (افتخاری، 1386، 9-4).
منبع:
رکن الدین افتخاری و دیگران(1386)، نگرش نو به مدیریت روستایی با تاکید بر نهادهای تاثیر گذار،فصلنامه علمی پژوهشی روستا و توسعه، شماره 2.
جمعه پور، محمود(1384)، مقدمه ای بر برنامه ریزی توسعه روستایی ، انتشارات سمت، تهران
«دیزباد وطن ماست»- اگرچه در طول یک سال گذشته فعالیت های عمده ای در جهت توسعه پایدار دیزباد انجام شده است، اما این توسعه با مدیریت قوی شورای اسلامی دیزباد بوده است.
مساله اینجاست که این توسعه یکجانبه نباید تنها شورا محور باشد. چراکه در این صورت پس از اتمام دوره شورای دیزباد و احیانا در صورت تکرار دوره به مدت 8 سال، تمام فعالیت ها منوط به توان اجرایی شورای بعدی خواهد بود.
اما فعالیت دیزبادی ها کجاست؟ دیزبادی ها خودشان چه نقشی در مدیریت توسعه دیزباد بازی می کنند؟
خوشبختانه تدبیر شورای اسلامی در تشکیل شورای مشورتی باب خوبی را برای ایجاد نهادهای مردم نهاد ایجاد کرده است. به خاطر داشته باشید که شورای مشورتی تنها یک باب است و هنوز تا ایجاد NGO ها راه طولانی در پیش است.
در واقع شورای اسلامی و دهیاری دیزباد باید همانند یک استارتر عمل کنند و با شکل دهی NGO ها در دیزباد، دست های اضافی برای پیشبرد اهداف توسعه ایجاد نمایند.
این بدین معناست که به عنوان مثال امروز بخشی از پتانسیل های شورا برای پاکسازی دیزباد در مسیر رودخانه و مسیرهای دیگری غیر مسکونی صرف می شود. شکل گیری NGO ای برای حفظ محیط زیست که برنامه های مرتبی برای پاکسازی محیط زیست دیزباد داشته باشد می تواند در این زمینه موثر باشد. در واقع با این روش بدون اینکه بر نیروی انتظامی دیزباد فشار آورده شود، خود NGO برنامه ریزی و اجرای برنامه را با حضور افراد در تاریخ های مشخصی در طول سال انجام می دهد. اما یکی از مسائلی که پیرامون این نهادهای مردم نهاد وجود دارد این است که آنها باید بتوانند به عنوان بخشی از جامعه مدنی در دیزباد در تصمیم گیری ها مشارکت داشته و از قدرت قابل قبولی نیز برخوردار شوند.
من مقاله ای را از مهدی درزی نیا و زهرا امیری، با عنوان «بررسی نقش و جایگاه سازمانهای مردم نهاد درتوسعه روستا» به پیوست تقدیم می کند که درک عمیقتری نسبت به اهمیت موضوعی که باب آن را در این یادداشت باز کردم نشان می دهد.
برای مطالعه متن مقاله به ادامه مطلب مراجعه کنید.
ادامه مطلب ...
«دیزباد وطن ماست»- یکی از خوانندگان دیزباد وطن ماست در پیامی طولانی پیشنهاداتی را برای توسعه گردشگری دیزباد ارائه داده است. امید که خوانندگان نظرات خود را درباره این پیشنهادات ارسال کنند تا سبب تعامل بیشتر با متن شده و در نتیجه این بحث بتواند در جلسه شورای مشورتی نیز مطرح شده و مورد بررسی و بحث بیشتر قرار گیرد.
آنچه مسلم است وقتی شخص تصمیم به مسافرت بگیرد. خصوصا اگر بصورت خانوادگی باشد، ابتدا کلیه پارمترها را از جمله: طول مسیر، نوع جاده ، امکانات منطقه مقصد، هزینه سفر به محل مورد نظر امنیت محل و غیره را در نظر گرفته و سپس براساس آن تصمیم لازم را می گیرد.
پس به این ترتیب عوامل فوق می توانند در تصمیم مسافران به عزیمت به آن محل موثر باشند. اینکه آیا مقصد سفر می تواند راحت و آسان باشد یا خیر؟ بحث مشکلات و موانع موجود در اماکن و فضاهای توریستی یک بحث مهم و جدی است که بایستی مطرح شده و برای ایجاد وضعیت مناسب در جهت رفع آنها تلاش صورت گیرد.
منطقه دیزباد برای رسیدن به وضعیت مطلوب و جاذب شدن برای گردشگران بصورت عمومی و اختصاصی چه از نوع طبیعت گردان یا سایر افراد، بایستی در جهت رفع کمبودها و موانع و مشکلات گامهای لازم برداشته و بسترسازی بنحو مقتضی صورت گیرد. سرمایه گذاریهای لازم بصورت برنامه ریزی کوتاه مدت و بلندمدت باید مدنظر باشد تا شرایط مناسب ایجاد شود و زمینه برای جلب اعتماد گردشگران بوجود آید.
در خاتمه بحث مشکلات و موانع گردشگری در منطقه دیزباد، بصورت یک واقعیت کلی بایستی یادآور شویم که در کل کشور، بحث گردشگری با مشکل حمل و نقل و ترابری زمینی و هوایی، خدمات هتل داری و اسکان مسافر، از نظر وجود نیروی انسانی کیفی و کمی دچار مشکل است و نیز در مجموع دفاتر خدمات مسافرتی ما از نظر استاندارهای جهانی و حتی ملی دچار ضعف اداری و تخصصی هستند. بحث مهم امنیت برای حضور گردشگران چه به صورت ملی و چه منطقه ای و محلی بسیار حائز اهمیت بوده ولی چندان به این مهم توجه نمی شود و هنوز هم در مکان های توریستی و مسافرپذیر، به خصوص نواحی کوهستانی خبری از نیروی ویژه ای به نام پلیس توریست نیست. ایجاد امنیت در این مکان ها هم برای گردشگران داخلی و هم خارجی بسیار با اهمیت بوده و نقطه ی عطفی در حضور یا عدم حضور آن ها در مکان هاست. عدم توازن و هماهنگی بین رشد تعداد گردشگران در نواحی مختلف توریست پذیر با رشد امکانات خدماتی و رفاهی برای گردشگران از دیگر عوامل دافع و دردسرساز است و در دراز مدت می تواند اثرات سوء بر تداوم و پایداری توریست و توسعه آن بگذارد.
بدیهی است که پس از مطالعه و پژوهش در باب یک موضوع در مناطق مختلف به این نتیجه می رسیم که برای هر مکان و فضای جغرافیایی بایستی راهکارها و پیشنهادات خاص همان واحدرا بر اساس مسایل طبیعی و انسانی خصوصاً مسایل فرهنگی، وضع اقتصادی، مسایل مذهبی، عادات مردم و محیط آن ارایه نمود. در مورد مسئله گردشگری و ارایه طریق برای بهتر شدن وضعیت این منطقه یا هر واحد دیگری بسیاری از موارد است که به طور یکسان مطرح می گردد. به عبارتی نسخه ای یکسان برای همه جا پیچیده می شود و مواردی نیز دارد که به طور خاص در هر منطقه با منطقه دیگر متفاوت است که باید عنوان گردد.
طی ماه های گذشته پیام های زیادی دریافت کرده ایم. پیام هایی که به انواع مختلف آسیب های شرایط دیزباد را بیان می کرد. خیلی از پیام ها گویای شرایط بحرانی در دیزباد بود. پیام هایی که می گفتند: «دیزباد امروز در اختیار دیزبادی ها نیست و X و Y، برای ما تصمیم گیری می کنند.»
اگر چه همیشه وسوسه این وجود دارد که مشکلات به گردن افرادی خارج از جامعه انداخته شود، اما نفوذ این افراد در دیزباد نیز انکار ناپذیر است.
دیزباد محلی است که در اختیار کسانی قرار دارد که در آن زندگی و کار می کنند و این در شرایطی که دیزبادی ها خود را از دیزباد بیرون کشیده اند و دیگر تمایلی به بازگشت نشان نمی دهند، طبیعی است که افراد دیگری از این شرایط استفاده کنند.
ما نیز نمی توانیم به این گونه مسائل دامن بزنیم. زیرا باید از X و Yبرای ایجاد جریان اقتصادی و پول در دیزباد تشکر کنیم.
قطعا حضور X و Y باعث پویایی اقتصادی در دیزباد شده و هرگونه جبهه گیری در مقابل این افراد به معنای ناسپاسی از فعالیت هایی است که از مردن دیزباد جلوگیری می کند.
اما در عین حال این شرایط برای دیزباد و دیزبادی ها ایده آل نیست.
وقتی این قبیل پیام ها را مطالعه می کنم، به یاد عیدی امین دیکتاتور اوگاندایی می افتم. او می گفت: «اوگاندا برای اوگاندایی ها» و همین شعار که ظاهرا در این پیام ها مطلوب به نظر می رسد، باعث شد که اوگاندا تمام مهاجرین غیر اوگاندایی خود را که غالبا مسلمانان هندی بودند از این کشور اخراج کرد.
این کار به هیچ عنوان باعث توسعه اوگاندا نشد، بلکه سبب شد که کشور با بحران های جدی بیشتری مواجه شود.
عیدی امین می گفت: «این هندی ها اقتصاد اوگاندا را در اختیار دارند و باعث ایجاد شکاف طبقاتی در میان ملت اوگاندا شده اند.» اما داستان عدم توانایی دولت در برقراری عدالت اجتماعی بود و نه تلاش و کوشش مهاجرین خارجی اوگاندا.
ما نیز باید از این داستان درس بگیریم و تلاش کنیم که در کنار X و Y در جهت توسعه دیزباد تلاش کنیم.