«دیزباد وطن ماست»- روستای دیزباد به عنوان بخشی کوچک از نظام اجتماعی و جمعیتی کشور که در آن تعداد کثیری از عوامل انسانی مولد سکونت دارند محسوب می شود.
در دیزباد عوامل و منابع ارزشمندی اعم از عوامل انسانی و منابع طبیعی و اقتصادی به عنوان ذخایر استراتژیک کشور وجود دارند که می تواند در پیشرفت جامعه نقش مهمی ایفا کند.
برای جامعه اقتصادی ما بسیاری از دستاوردهای دیزبادی ها نقش استراتژیک هر چند محدودی داشته و اهرمی هرچند کوچک در پشتیبانی از نظام اقتصادی کشور در عرصه جهانی از طریق صادرات و ورود کالاهای کشاورزی نظیر گیلاس به بازارهای پرظرفیت جهانی می باشد. یعنی درحقیقت روستای دیزباد می تواند شناسه ای کوچک برای قدرت اقتصادی کشور تلقی گردیده مضافاً اینکه تکیه براقتصاد تک محصولی نفتی را تقلیل می دهد. (البته باید در نظر داشت که دیزباد تنها یک روستا در میان هزاران روستا در کشور قرار دارد و صرف این روستا نمی تواند نقش قابل مشاهده ای داشته باشد، اما در حد خودش این یکی از پتانسیل هایی است که در کشور وجود دارد)
فعال سازی ساکنان دیزباد می تواند کمک شایان توجهی به تامین امنیت اجتماعی نموده و باعث کاهش حجم زیاد ناملایمات اجتماعی گشته و منجر به کاهش پدیده "مهاجرت روستا -شهری" از دیزباد به شهر شود و باعث مهاجرت معکوس از شهر به دیزباد را سبب شود.
ایجاد و راه اندازی کسب و کارها مانند کسب و کارهای خانوادگی و گروهی در دیزباد به دلیل وجود پیوندهای قوی اجتماعی و روحیه بالای مشارکت و تعاون در دیزباد که بالاتر از شهرهاست .روحیه کار و تلاش و مسئولیت پذیری و التزام و تعهد به پیشرفت درمیان جمعیت دیزبادی ساکن دیزباد بیشتر از شهرنشینان وجود دارد. تمامی دیزبادی ها به گونه ای با معضل بیکاری به نوعی دست به گریبان هستند و ابعاد این معضل، بخشهای اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی را نیز متاثر ساخته است. این معضل به عنوان یکی از مهمترین مشکلات اقتصادی و اجتماعی دیزباد مطرح میباشد.
در گذشته بعضی مدیران و سیاستگذاران امر توسعه، صرفاً بر «توسعه کشاورزی» متمرکز میشدند که امروز نتایج نشان داده است که توسعه روستایی صرفاً از این طریق محقق نمیشود. دیزباد جامعهای است که دارای ابعاد اجتماعی مختلف است و نیازمند توسعه همهجانبه است نه صرفاً توسعه کسبوکار و نظامی به نام «کشاورزی» یا «باغداری».
هرچند باید گفت که از طریق توسعه کشاورزی و باغداری موفق نیز الزاماً توسعه دیزباد محقق نمیشود. چون اولاً فواید توسعه کشاورزی عاید همه دیزبادی ها نمیشود (بیشتر عاید واسطه هایی می شود که میوه ها را از مردم دیزباد خریداری می کنند.)، ثانیاً افزایش بهرهوری کشاورزی و باغداری باعث کاهش نیاز به نیروی انسانی میشود (حداقل در درازمدت) و این خود باعث کاهش اشتغال دیزبادی ها و فقر روزافزون آنان و مهاجرت بیشتر به سمت شهرها میشود.