«دیزباد وطن ماست»- توسعه دیزباد تنها در آنچه می گذرد خلاصه نمی شود، ما نمی توانیم به دیزباد نگاه کنیم بدون آنکه سبقه تاریخی و جایگاه قدیم آن را بیابیم.
اینکه امروز در دیزباد تعدادی از نخبگان اداره کننده شرایط هستند بدون سابقه آن قابل ادراک نیست. بنابراین از این پس یادداشت هایی پراکنده که توسط هادی میرشاهی گردآوری شده و در کانال شخصی اش منتشر شده را قرار می دهیم تا اذهان عمومی نسبت به دیزباد روشن تر شود. البته قطعا این متون نیاز به اصلاحاتی دارد و آن اصلاحات در متن اعمال شده است.
هادی میرشاهی دیزبادی می نویسد: سال 1318 تا 1368شمسی، آغاز و پایان یک دوره درخشان در تاریخ دیزباد
در1316 مکتب شیخ محمّد اسماعیل درخانه کُلو و مکتب ملآ موسی درمحل مدرسه قرارداشته است .وجودمکتب خانه وفراگرفتن قرآن و کتب مرتبط علوم رایج آن زمان یکی ازضروریات بشمارمی رفت. مکتب خانه ها اطاق نسبتأ بزرگی که دانش اموزان برای خواندن قرآن کریم و سایرکتب مرجع درآ نجا جمع می شدند. هردانش آموزپوست گوسفندی رابرای زیراندازخود بمکتب خانه می برد.
آخونددربالای مکتب استقرار می یافت و چوب بلندی داشت که به سر دورترین محصّل برسد.
شاگردان برحسب رتبه تحصیلی به پایین می نشستند بطوریکه باسوادترین درکنارآخوند و مبتدی ترین شاگرد در دورترین نقطه استقرار می یافت تا هر شاگردی اشتباهاتش را از بغل دستی سؤال می کرد و هر دانش آموز وقتی درس خود را فرا می گرفت نزدآخوند می رفت تا درس جدیدی بگیرد.
تحصیل جزء اوّل قران سی پَره Sipara می گفتند. مبتدیان خلیفه ای داشتند تا آنها را آموزش دهد پس از فراگیری جزء اوّل قرآن و عمّه اولین موقعیّت و فارغ التحصیلی بود که خلیفه و آخوند به منزل دعوت می شدند و هدایایی به خلیفه تفدیم می شد. مقرّرات مکتب خانه هابشرح زیر بود:
مکتب خانه های قدیم دیزباد که به مکتب دارمعروف بودند: