«دیزباد وطن ماست»- مخروبه مدرسه دیزباد برای سال های دهه 60، 70، 80 و 90 بر دل مردم دیزباد دردی بود عمیق از زخمی فراموش نشدنی.
زخمی که حسودان بدگهر آن را بر قلب مردم دیزباد ایجاد کرده بودند و فکر نمی کنم تا همیشه تاریخ فراموش شود. چراکه آن مدرسه همچون پدری مهربان و مادری باگذشت به فرزندان خود برای سال ها درس داده بود و اینک که فصل باردهی آن گذشته بود با ناجوانمردی سقف ها و پنجره هایش از بین رفته بود.
نمی دانم چه چیز می تواند این درد را فرو بکاهد و آن نوستالوژی زیبای دوران مدرسه را بار دیگر برای مردم دیزباد فراهم کند.
مدرسه ای که ساخت مجدد چیزی مانند آن چند میلیارد هزینه دارد مانده بود و شورای اسلامی تصمیم گرفت تا آن را کاملا از بین ببرد. این تصمیم تصمیمی عاقلانه بود که در عین حال حرف و حدیث های زیادی را به همراه داشت و دارد.
گروهی معتقد بودند که نباید این سمبل فرهنگی در دیزباد از بین می رفت. اتفاقا باید آن خرابه ها نگهداری می شد تا همگان بدانند که چه بر سر دیزباد آمده است و قطعا این دانایی با پاسخ به چراهای ویرانی مدرسه دیزباد باعث می شود که کارایی مدرسه مخروبه بدست آید.
اما از طرف دیگر دیزباد در مسیر توسعه قرار گرفته است و نگاه بر این است که کاری نکنیم که مردم درگیر سلفی گری شوند. سلفی گری به این معنا که صرفا بخواهند دیزباد را در گذشته آباد آن ببینند و نخواهند نگاهی مجدد به دیزباد و آبادانی آن داشته باشند.
ساخت زمین ورزشی مناسب برای دیزباد و یا هر پروژه دیگری می تواند بار دیگر چهره زیبای دیزباد را به روزهای قبل بر گرداند. اگرچه شاید برخی خاطرات هرگز فراموش نشود.
بدین لحاظ مردم دیزباد بیشتر از اینکه مخالف خراب کردن خرابه ها باشند نظر موافق به این مساله داده اند که در تصویر ذیل مشاهده می کنید.