این مقاله که در سایت «روستای خان آباد» درج شده بود با توجه به شرایط دیزباد برای توسعه دیزباد بهینه سازی شد.
در این مقاله سعی شده است با بررسی ویژگیهای جامعه روستایی ایران و گرایش های موجود و در حال شکل گیری، زمینه ها و فرصتهای جدید اشتغال و راهکارهای توسعه و بالفعل شدن آنها با استفاده از توان و نیروی تخصصی جدید پیشنهاد گردد. به عبارت دیگر سوال اصلی تحقیق اینست که با توجه به ویژگیهای جمعیتی روستاهای ایران و تحول اتفاق افتاده در کیفیت نیروها، بویژه با توسعه آموزش عالی، چگونه می توان در کنار مشاغل سنتی، مشاغل جدید و مدرن و رقابت پذیر متناسب با شرایط جدید ایجاد کرد؟ و اصولاً چه مشاغلی و با چه ویژگیهایی امکان توسعه دارند؟ برای تحقق این مشاغل چه شرایطی باید تحقق پیدا کند؟ برای پاسخ به این سوالات با استفاده از روش کتابخانه ای ویژگیهای جمعیتی نقاط روستایی ایران شناخته شده و با بررسی طرحهای ساماندهی فضا و سکونتگاههای روستایی و طرحهای توسعه و عمران ناحیه ای، ظرفیتهای بالقوه توسعه در نمونه هایی از مناطق روستایی استخراج گردیده و در نهایت با توجه به ظرفیتهای فوق و ویژگیهای جدید جمعیتی پیشنهادات ارائه گردیده است.
بر اساس نتایج تحقیق توسعه فرصتهای اشتغال در بخش کشاورزی و دامداری با تغییر ماهیت از سنتی به مدرن و نیز زمینه های جدید شغلی در بخش های صنعتی وخدماتی در سطح روستاها وجود دارد که نیازمند ساماندهی تشکیلاتی، تسهیلاتی و تقویت ساختارهای موجود می باشد.
ویژگیهای جامعه روستایی ایران: روستا بعنوان بخش بزرگی از نظام اجتماعی و جمعیتی کشور که در آن تعداد کثیری از عوامل انسانی مولد سکونت دارند محسوب می شود در روستاها عوامل و منابع ارزشمندی اعم از عوامل انسانی و منابع طبیعی و اقتصادی بعنوان ذخایر استراتژیک کشور وجود دارد که در پیشرفت جامعه نقش مهمی ایفا می کنند. نقش و اهمیت فراورده ها و تولیدات روستایی در رفع نیازهای رو به تزاید جامعه درخور توجه می باشد نظیر تولید محصولات کشاورزی، زراعی، دامی و صنایع تبدیلی که نقش بی بدیل و منحصر بفرد است. برای جامعه اقتصادی ما بسیاری از دستاوردهای روستائیان نقش استراتژیک داشته و اهرم قابل اتکایی در پشتیبانی از نظام اقتصادی کشور در عرصه جهانی از طریق صادرات و ورود کالاهای ملی به بازارهای پرظرفیت جهانی بوده، یعنی درحقیقت شناسه قدرت اقتصادی کشور در نزد جهانیان تلقی گردیده مضافاً اینکه تکیه براقتصاد تک محصولی نفتی را تقلیل می دهد. فعال سازی ساکنان روستاها در ایران می تواند کمک شایان توجهی به تامین امنیت اجتماعی نموده و باعث کاهش حجم زیاد ناملایمات اجتماعی گشته و منجر به کاهش پدیده " مهاجرت روستا - شهری" شود.
مقدمه:
محور توسعه روستاها بطور سنتی کشاورزی تعریف شده و بر این اساس روستا با فعالیت کشاورزی و دامداری شناخته می شود.
اما این محور برای دیزباد باغذاری است. مردم دیزباد از دامداری چشم پوشیده اند تا با حفظ مراتع آب باران به کوه ها نفوذ کرده و بتوانند با غنی سازی منابع آب خود از این نعمت خدادادی برای توسعه باغداری شان استفاده کنند.
اما توسعه کشاورزی متکی بر منابع طبیعی بوده و محدودیت منابع طبیعی در برخی از روستاها، باعث رکود اقتصادی شده و توسعه کشاورزی به توسعه اقتصادی همه روستاهای منتج نشده است. اما امروز توجه به روستا تنها به کشاورزی و دامداری محدود نمی شود روستاها محیط مناسبی برای رشد بخشهای غیرکشاورزی و فعالیت شرکتهای تولیدی و خدماتی است مشروط به آنکه رقابتپذیر بوده و متکی بر منابع باشد.
این بدین معناست که در روستای دیزباد مساله آمایش سرزمین در توسعه در نظر گرفته شود. یعنی پتانسیل های دیزباد برای جذب توریست و همچنین تولید محصولات باغی و محصولات جانبی برای توسعه لحاظ شود.
شرکتهایی که بر یادگیری، تولید و رقابت تاکید میکنند، می تواند این خلا را پر کنند. این موضوع در واقع نوعی حرکت از کسب وکارهای مبتنی بر منابع طبیعی به سمت کسب وکارهای مبتنی بر دانش است.
یکی از زیرساخت های مورد نیاز برای این توسعه در دیزباد اینترنت است که شورای دیزباد در صدد است دسترسی آن را برای دیزبادی ها فراهم کند.
در اکثر کشورهای امریکا ، اروپا و حتی آسیایی همچون چین ، مالزی و .... سیاست توسعه کارآفرینی در حوزه های غیر کشاورزی در روستاها اجرا شده است. با توسعه کارآفرینی و ایجاد شرکتهای کوچک کارآفرین، علاوه بر اشتغال و تولید، روستاییان به کالاها و خدمات مورد نیاز خود دست مییابند و این امر تاثیر زیادی در رشد اقتصادی روستاها و کاهش پدیده مهاجرت به شهرها دارد.
دیزباد توریستی دقیقا چنین جایگاهی را به همت دولت نهم و دهم پیدا کرده و اینک می تواند در دولت یازدهم این پتانسیل ها را به فعل درآورد.
وضعیت جامعه روستایی ایران نشان می دهد که با افزایش سطح سواد، دانش و مهارتهای علمی و عملی،گرایش به اشتغال در بخش های سنتی اقتصاد کمتر شده و میل و رغبت برای اشتغال در بخش های مدرن و خدماتی بیشتر است.
اما این مساله در دیزباد با مهاجرت و کاهش جمعیت روستا خود را نشان داد. به دنبال آن مردم مشاف دامداری را رها کرده و به دنبال مشاغل باغداری گشتند و آن را با ابزارهای جدید تجهیز کردند.
این در حالی است که روستاهای ایران نیز همچون شهرها، مملو از فرصتهای جدید و کشف نشده هستند که کشف و بهره برداری به موقع از این فرصتها و ایجاد کسب و کارهای جدید و رقابت پذیر می تواند مزایای اقتصادی چشمگیری برای روستائیان به همراه آورد. در این مقاله سعی شده است با بررسی ویژگیهای جامعه روستایی ایران و گرایش های موجود و در حال شکل گیری، زمینه ها و فرصتهای جدید اشتغال و راهکارهای توسعه و بالفعل شدن آنها با استفاده از توان و نیروی تخصصی جدید پیشنهاد گردد. به عبارت دیگر سوال اصلی تحقیق اینست که با توجه به ویژگیهای جمعیتی روستاهای ایران و تحول اتفاق افتاده در کیفیت نیروها، بویژه با توسعه آموزش عالی، چگونه می توان در کنار مشاغل سنتی، مشاغل جدید و مدرن و رقابت پذیر متناسب با شرایط جدید ایجاد کرد؟ و اصولاً چه مشاغلی و با چه ویژگیهایی امکان توسعه دارند؟ برای تحقق این مشاغل چه شرایطی باید تحقق پیدا کند؟ برای پاسخ به این سوالات با استفاده از روش کتابخانه ای ویژگیهای جمعیتی نقاط روستایی ایران شناخته شده و با بررسی طرحهای ساماندهی فضا و سکونتگاههای روستایی و طرحهای توسعه و عمران ناحیه ای، ظرفیتهای بالقوه توسعه در نمونه هایی از مناطق روستایی استخراج گردیده و در نهایت با توجه به ظرفیتهای فوق و ویژگیهای جدید جمعیتی پیشنهادات ارائه گردیده است.
بر اساس نتایج تحقیق توسعه فرصتهای اشتغال در بخش کشاورزی و دامداری با تغییر ماهیت از سنتی به مدرن و نیز زمینه های جدید شغلی در بخش های صنعتی وخدماتی در سطح روستاها وجود دارد که نیازمند ساماندهی تشکیلاتی، تسهیلاتی و تقویت ساختارهای موجود می باشد.
ویژگیهای جامعه روستایی ایران:
روستا بعنوان بخش بزرگی از نظام اجتماعی و جمعیتی کشور که در آن تعداد کثیری از عوامل انسانی مولد سکونت دارند محسوب می شود در روستاها عوامل و منابع ارزشمندی اعم از عوامل انسانی و منابع طبیعی و اقتصادی بعنوان ذخایر استراتژیک کشور وجود دارد که در پیشرفت جامعه نقش مهمی ایفا می کنند. نقش و اهمیت فراورده ها و تولیدات روستایی در رفع نیازهای رو به تزاید جامعه درخور توجه می باشد نظیر تولید محصولات کشاورزی، زراعی، دامی و صنایع تبدیلی که نقش بی بدیل و منحصر بفرد است. برای جامعه اقتصادی ما بسیاری از دستاوردهای روستائیان نقش استراتژیک داشته و اهرم قابل اتکایی در پشتیبانی از نظام اقتصادی کشور در عرصه جهانی از طریق صادرات و ورود کالاهای ملی به بازارهای پرظرفیت جهانی بوده، یعنی درحقیقت شناسه قدرت اقتصادی کشور در نزد جهانیان تلقی گردیده مضافاً اینکه تکیه براقتصاد تک محصولی نفتی را تقلیل می دهد.
علاوه بر بحث توریسم و اینکه هر ساله در موسم نوحصار خیل کثیری از دیزبادی ها از کشورهای گوناگون برای شرکت در این مراسم تک زمانی تک مکانی به دیزباد می آیند، گیلاس و سایر فراورده های باغی دیزباد قابلیت صادرات را داشته و در حال حاضر به کشورهای همسایه صادر می شوند.
فعال سازی ساکنان روستاها در ایران می تواند کمک شایان توجهی به تامین امنیت اجتماعی نموده و باعث کاهش حجم زیاد ناملایمات اجتماعی گشته و منجر به کاهش پدیده " مهاجرت روستا - شهری" شود.
با اینکه تا کنون منابع زیادی برای توسعه دیزباد به کار گرفته شده است اما در مجموع ما نیازمند کار، حمایت و اعتبارات بیشتری برای توسعه دیزباد هستیم. تا اینکه بتوانیم در سایه فرمایشات مقام معظم رهبری منویات معظم له را در خصوص توسعه روستایی تمکین کنیم.
ایجاد و راه اندازی کسب وکارها مانند کسب وکارهای خانوادگی و گروهی در روستاها بدلیل وجود پیوندهای قوی اجتماعی و روحیه بالای مشارکت و تعاون در روستاها بالاتر از شهرهاست روحیه کار و تلاش و مسئولیت پذیری و التزام و تعهد به پیشرفت درمیان جمعیت روستایی بیشتر از شهرنشینان وجود دارد. تمامی جوامع روستایی با معضل بیکاری به نوعی دست به گریبان هستند و ابعاد این معضل، بخشهای اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی را نیز متاثر ساخته است.
معضل بیکاری در دیزباد به این معنا نیست که واقعا در دیزباد کار نباشد. اتفاقا در دیزباد کارهای زیادی وجود دارد اما برای دیزبادی هایی که اکنون در شهرهای بزرگ مقیم هستند و دیگر به برخی کارها تن نمی دهند، کار نیست. لذا امروز به گفته برخی صاحبنظران کارگران حصاری دیزباد را تصاحب کرده اند.
این معضل بعنوان یکی از مهمترین مشکلات اقتصادی و اجتماعی روستاها مطرح میباشد. در حال حاضر، ایجاد فرصت های شغلی جدید در مناطق روستایی کشور از اهمیت دو چندانی برخوردار است. زیرا علاوه بر آمار بالای بیکاری در روستاها، (سالانه بالغ بر 550 هزار نفر نیروی کار جدید به بازارکار روستاها عرضه میشود(مرکز آمار ایران)) کشور با معضل مهاجرت روستائیان به شهرها، بخصوص به شهرهای بزرگ مواجه است که این امر خود پیامدهای منفی زیادی در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و امنیتی دارد. همچنین جوانگزین و نخبهگزین بودن مهاجرتهای روستایی از جمله عواملی است که فرآیند توسعة درونزا و روند بهبود شرایط زندگی در روستاها را مختل می سازد.
در دیزباد نیز در حال حاضر جوانان بسیار کم هستند و آنها هم کسانی که دیگر تحصیلات عالی ندارند. نخبگان نیز تقریبا حدود چهل سال است فقط برای نوحصار به دیزباد می آیند و همین ها باعث شده که دیزباد دیگر دیزباد گذشته نباشد. دیزبادی که کارها را حصاری ها و چنارانی ها انجام می دهند و حتی در بسیاری از شرایط صاحب باغ های دیزباد شده اند.
3- توسعه روستایی نقش و جایگاه روستاها در فرآیند توسعه اقتصادی – اجتماعی و سیاسی در مقیاس محلی، منطقهای، ملی و بین المللی و پیامدهای توسعه نیافتگی مناطق روستایی چون فقر گسترده،نابرابری فزاینده، رشد سریع جمعیت، بیکاری، مهاجرت و غیره موجب توجه به توسعه روستایی و حتی تقدم آن بر توسعه شهری گردیده است. برنامههای توسعه روستایی، جزئی از برنامههای توسعه هر کشور محسوب میشوند که برای دگرگونسازی ساخت اجتماعی-اقتصادی جامعه روستایی بکار میروند. اینگونه برنامهها را که دولتها و یا عاملان آنان در مناطق روستایی پیاده میکنند، دگرگونی اجتماعی براساس طرح و نقشه نیز میگویند. این امر در میان کشورهای جهان سوم که دولتها نقش اساسی در تجدید ساختار جامعه به منظور هماهنگی با اهداف سیاسی و اقتصادی خاصی به عهده دارند، مورد پیدا میکند. از سوی دیگر توسعه روستایی را میتوان عاملی در بهبود شرایط زندگی افراد متعلق به قشر کمدرآمد ساکن روستا و خودکفاسازی آنان در روند توسعه کلان کشور دانست. توسعه روستایی به نوین سازی جامعه روستایی می پردازد و آن را از یک انزوای سنتی به جامعه ای مدرن تغییر خواهد داد که با اقتصاد ملی عجین شده است بنابراین هدفهای توسعه روستایی در محدوده یک بخش خلاصه نمی شود، بلکه مواردی چون بهبود و بهره وری ، افزایش اشتغال، تامین حداقل غذا، مسکن و آموزش و بهداشت را در بر میگیرد.
اهداف توسعه روستایی را می توان به چهار دسته کلی تقسیم کرد:
1. اهداف اقتصادی
2. اجتماعی
3. سیاسی
4. طبیعی.
بطور کلی توسعه روستایی، فرآیند توسعه دادن و مورد استفاده قرار دادن منابع طبیعی و انسانی، تکنولوژی، تسهیلات زیربنایی، نهادها و سازمانها، سیاستهای دولت و برنامه ها بمنظور تشویق و تسریع رشد اقتصادی در مناطق روستایی جهت ایجاد اشتغال و بهبود کیفیت زندگی روستایی برای ادامه زندگی و پایداری حیات است. در گذشته بعضی مدیران و سیاستگذاران امر توسعه، صرفاً بر "توسعه کشاورزی" متمرکز میشدند که امروز نتایج نشان داده است که توسعه روستایی صرفاً از این طریق محقق نمیشود. روستا جامعهای است که دارای ابعاد اجتماعی مختلف است و نیازمند توسعه همهجانبه است نه صرفاً توسعه کسبوکار و نظامی به نام "کشاورزی". هرچند باید گفت که از طریق توسعه کشاورزی موفق نیز الزاماً توسعه روستایی محقق نمیشود. چون
اولاً فواید توسعه کشاورزی عاید همه روستاییان نمیشود (بیشتر عاید زمینداران، بخصوص مالکان بزرگ، میشود)،
ثانیاً افزایش بهرهوری کشاورزی باعث کاهش نیاز به نیروی انسانی میشود (حداقل در درازمدت) و این خود باعث کاهش اشتغال روستاییان و فقر روزافزون آنان و مهاجرت بیشتر به سمت شهرها میشود.
چالش های توسعه روستا:
مناطق روستایی برای توسعه با مشکلات و چالشهایی روبرو هستند که شناخت آنها باعث می شود مسئولین استراتژی مناسب جهت توسعه را برای روستاها انتخاب کنند.
چالشهای مناطق روستایی عبارتند از:
1-عدم دسترسی به سرمایه وامکانات
2-مشکل درعرضه کالاها وخدمات
3-تاکید بر یک صنعت یا کسب وکار خاص
4- تمایل شدید به مهاجرت
5-گسترش روزافزون تغییرکاربری اراضی زراعی
6-امکان ریسک کمتر در روستاها
7-کمبود سازمانهای حمایت کننده
استراتژیهای توسعه روستایی:
کشورها و مناطق مختلف جهان، متناسب با شرایط و اولویتها، رویکردها و استراتژیهای توسعه روستایی متفاوتی را در پیش گرفتهاند. قطعاً نمیتوان بدون درنظرگرفتن تجربیات جهانی در این زمینه و با تمرکز صِرف بر اشتغالزایی در روستاها (بدون درنظر گرفتن استراتژی توسعه روستایی) توفیق چندانی بدست آورد (که پایدار و ماندگار نیز باشد). چون اشتغالزایی و کارآفرینی در فضایی مستعد رخ میدهد و بدون وجود آن فضا عملاً نمیتوان متوقع موفقیتی پایدار بود .
رویکردها و استراتژیهای توسعه روستایی را اینگونه میتوان تقسیمبندی نمود:
الف. رویکردهای فیزیکی-کالبدی:
1. استراتژی توسعه و بهبود زیرساختهای روستایی
در این راستا مسائل جاری دیزباد از قبیل جاده، آب آشامیدنی، گاز، برق، تلفن، اینترنت و ... در شورای دیزباد مطرح شده است و امروز توسط شورا پیگیری می شود.
ب. رویکردهای اقتصادی:
1. استراتژی انقلاب سبز
2. استراتژی اصلاحات ارضی
3. استراتژی صنعتینمودن روستاها
4. استراتژی رفع نیازهای اساسی
ج. رویکردهای اجتماعی-فرهنگی:
1. استراتژی توسعه اجتماعی
2. استراتژی مشارکت مردمی
د. رویکردهای فضایی، منطقهای و ناحیهای:
1. استراتژیهای تحلیل مکانی
2. استراتژی توسعه روستا-شهری
3. استراتژی یوفرد
4. استراتژی نظام سلسلهمراتبی سکونتگاهها و برنامهریزی مراکز روستایی
5. استراتژی توسعه یکپارچه ناحیهای
6. استراتژی توسعه زیست-ناحیه
7. استراتژی توسعه پایدار و همهجانبه روستایی
(این استراتژی ها در ادامه مطلب به طور مبسوط شرح داده شده است.)
مهمترین راهکار های استراتژیک توسعه روستایی عبارتند از:
1-تغییر نگرش حاکم بر اذهان مدیران و مردم نسبت به روستا از طریق:
فرهنگ سازی بوسیله رسانه های جمعی و عمومی، برجسته سازی و توجه ویژه به مناطق روستایی در نظام آموزشی، ابراز توجه ویژه به روستاها توسط مدیران ارشد (مثل اقامت آنان در روستاها) و...
2-جذاب سازی فضای روستایی کشور از طریق:
توسعه هدفمند فضاهای فرهنگی وآموزشی روستاها، ایجاد مراکز تفریحی، اقامتی، سیاحتی در روستاها
3- تکمیل و تکامل جامعه اطلاعاتی روستایی کشور مانند ایجاد ارتباطات مخابراتی، ارتقای سواد اطلاعاتی آنان و نزدیک سازی فرهنگ شفاهی روستائیان با فرهنگ مکتوب دیجیتال.
4-تشکیل خوشه های دانشی روستایی و توسعه زیر ساخت های دانشی مثل تدوین نقشه صنایع روستایی کشور، ایجاد و توسعه مراکز تحصیلی وآموزشی(بخصوص آموزش های کاربردی)، ارتقای سطح سواد روستائیان وآموزش آنان در بکارگیری روش ها و فناوری های نوین
5-نوسازی مناطق آسیب دیده روستایی و توسعه اشتغال زایی در روستاهای کشور از طریق حاکم سازی فضای کارآفرینی وایجاد پارک های کارآفرینی در مراکز و مناطق مستعد و همچنین حمایت از فارغ التحصیلان روستایی برای راه اندازی کسب و کار در روستاها
6-شکوفاسازی اقتصاد روستایی و تاسیس روستاهای نوین که از جهات موقعیت وامکانات همپای شهرها باشند،توسعه صنایع دستی و روزآمدساز آنها، جذب سرمایه گذاران خارجی و بخش خصوصی به سمت روستاها و فرهنگ سازی برای تغییر الگوهای مصرف و تولید در روستا.
استراتژیهای توسعه روستای
کشورها و مناطق مختلف جهان, متناسب با شرایط و اولویتها, رویکردها و استراتژیهای توسعه روستایی متفاوتی را در پیش گرفتهاند. قطعاً نمیتوان بدون درنظرگرفتن تجربیات جهانی در این زمینه و با تمرکز صِرف بر اشتغالزایی در روستاها (بدون درنظر گرفتن استراتژی توسعه روستایی) توفیق چندانی بدست آورد (که پایدار و ماندگار نیز باشد). چون اشتغالزایی و کارآفرینی در فضایی مستعد رخ میدهد و بدون وجود آن فضا عملاً نمیتوان متوقع موفقیتی پایدار بود. رویکردها و استراتژیهای توسعه روستایی را اینگونه میتوان تقسیمبندی نمود:
← رویکردهای فیزیکی-کالبدی
←← استراتژی توسعه و بهبود زیرساختهای روستایی
زیرساختهای روستایی را میتوان سرمایههای عمومی و اجتماعی روستاها دانست که بدین جهت توسعه این زیرساختهای اجتماعی, فیزیکی و نهادی باعث بهبود شرایط و کیفیت زندگی و معیشت مردم محلی و ارتقای کارایی زندگی اجتماعی و اقتصادی آنان خواهد شد. بعنوان مثال, توسعه زیرساختهای اجتماعی همچون تسهیلات و خدمات بهداشتی و آموزشی, باعث بهبود کیفیت منابع انسانی و افزایش تواناییهای آنان (در جایگاههای فردی و اجتماعی) خواهد شد. منظور از ایجاد, توسعه و نگهداری زیرساختهای روستایی, صرفاً تزریق نهادههای سرمایهای به یک جامعه با تولید سنتی نیست, بلکه هدف ایجاد سازوکارها, نهادها و مدیریت جدیدی است که در عمل نیازمند مشارکت وسیع روستاییان است. در واقع این استراتژی, با همکاری مردم میتواند به طور آگاهانه, ارادی و موفقیتآمیز از دوران طراحی, برنامهریزی و سرمایهگذاری گذر کرده و به شرایط مطلوب پایدار وارد گردد.
← رویکردهای اقتصادی
←← استراتژی انقلاب سبز
این استراتژی دارای دو معنای بهنسبه متفاوت است: یکی به معنی دگرگونی کلی در بخش کشاورزی است به طوریکه این تحول باعث کاهش کمبود مواد غذایی در کشور و مشکلات کشاورزی گردد. دیگری به معنی بهبود نباتات خاص (بویژه گسترش انواع بذرهای اصلاحشده گندم و برنج) و تولید زیاد آنان است. براساس مطالعات میسرا, انقلاب سبز باعث کاهش مهاجرتهای روستایی نشده است و بعضاً باعث بروز اخلافاتی مابین نواحی روستایی (بخاطر بازده متفاوت زمینها در این محصولات اساسی) نیز شده است (توضیحات بیشتری در بخش استراتژیهای توسعه اقتصادی آمده است).
←← استراتژی اصلاحات ارضی
اکثر کشورهای جهان, برای گذار از یک ساخت ارضی به ساختی دیگر, اصلاحات ارضی را در برنامهریزیهای توسعه روستایی خود گنجاندهاند. به عبارت دیگر, تجدید ساختار تولید و توزیع مجدد منابع اقتصادی را از اهداف عمده برنامههای توسعه روستایی خویش قلمداد نمودهاند. از دیدگاه بسیاری از صاحبنظران امر توسعه (همچون میردال و تودارو), اصلاحات ارضی کلید توسعه کشاورزی است. البته در بعضی موارد نیز, به دلیل ساماندهی نامناسب خدمات پشتیبانی و تخصیص اعتبارات موردنیاز, چیزی به درآمد زارعان خردهپا افزوده نمیشود.
←← استراتژی صنعتینمودن روستاها
اگرچه در این استراتژی, توسعه کشاورزی در فرآیند توسعه روستایی حایز اهمیت است اما در عین حال باید با توسعه فعالیتهای صنعتی همراه شود. در بسیاری از کشورها (بخصوص آسیاییها) صرفاً زراعت نمیتواند اشتغال کافی و بهرهور ایجاد نماید (ظرفیت زمین نیز محدود است) بدین جهت باید به ایجاد اشتغال سودآور غیرزراعی نیز پرداخت تا تفاوت درآمد شهرنشینان و روستانشینان افزایش نیافته و مهاجرت روستاییان به شهر کاهش یابد. در این راستا باید اقدامات ذیل صورت پذیرد: (الف) ایجاد مشاغل غیرزراعی و فعالیتهای درآمدزا, (ب) رواج مراکز روستایی دست پایین. اهداف عمده این استراتژی را میتوان اینگونه برشمرد:
• ایجاد اشتغال غیرکشاورزی برای روستاییان بیکار یا نیمهبیکار در یک منطقه
• همیاری در جلوگیری از جریان مهاجرت به مراکز شهری
• تقویت پایههای اقتصادی در مراکز روستایی
• استفاده کامل (بیشتر) از مهارتهای موجود در یک ناحیه
• فرآوری تولیدات کشاورزی محلی
• تهیه نهاده های اساسی و کالاهای مصرفی برای کشاورزان و دیگر افراد محلی
بیشتر اینگونه صنایع روستایی در کسبوکارهای خرد (کوچکمقیاس) شکل میگیرند که میتواند بخش عمدهای از آن را صنایع دستی تشکیل دهد. این صنایع دستی میتوانند از ابزارهای پیشرفتهتر برای کار خود بهره برده و بدلیل سادگی و مقبولیت بیشتر در جوامع روستایی و امکانات اشتغالزایی بیشتر, کمک بیشتری به بهبود وضعیت روستاییان انجام دهند.
←← استراتژی رفع نیازهای اساسی
این استراتژی در جستجوی اتخاذ شیوهای است تا براساس آن نیازهای اساسی فقیرترین بخش از جمعیت روستایی را به درآمد و خدمات (در طول یک نسل), برطرف نماید. نیازهای اساسی شامل درآمد (کار مولد) و هم خدمات موردنیاز زندگی میشود. محورهای اصلی این استراتژی عبارتند از:
• تغییر معیار برنامههای اجرایی از ”رشد“ به سمت ”نیازهای اساسی“ که از طریق اشتغال و توزیع مجدد صورت میگیرد (به عبارت دیگر از ”رشد اقتصادی“ به ”توسعه اقتصادی“).
• چرخش از اهداف ذهنی به سمت اهداف عینی و واقعی
• کاهش بیکاری
از این رو رفع نیازهای اساسی تهیدستان, در کانون مرکزی این استراتژی قرار میگیرد و اهداف رشدمحور جای خود را اهداف مصرفی میدهند که در مناطق روستایی با سرمایه و واردات کمتری (نسبت به بخش شهری) قابل انجام هستند.
← رویکردهای اجتماعی-فرهنگی
←← استراتژی توسعه اجتماعی
استراتژی توسعه اجتماعی محلی (جامعهای), اهداف توسعه اقتصادی-اجتماعی را تواماً شامل میشود و نوید میدهد که هم پایههای نهادهای دموکراتیک را بنا نهد و هم در تامین رفاه مادی روستاییان مشارکت نماید.
←← استراتژی مشارکت مردمی
از این دیدگاه, مردم هم وسیله توسعه هستند و هم هدف آن. طرحهای توسعه روستایی چه به لحاظ ماهیت طرحها و چه به خاطر محدودیت امکانات و منابع دولتی, نیازمند مشارکت مردم در ابعاد وسیع هستند. در این استراتژی باید با تلفیق مناسب رویکردهای بالا به پایین و پایین به بالا, امکان مشارکت گسترده مردم را در فرآیند توسعه روستایی فراهم آورد. محورهای اصلی این استراتژی عبارتند از:
• تاکید بیشتر بر نیازهای مردم
• تشویق و افزایش مشارکت مردم در هر مرحله از فرآیند برنامهریزی
• بسط و ترویج سرمایهگذاریهای کوچک, که مردم قادر به اجرای آن باشند
• کاهش هزینههای مردم و در مقابل افزایش درآمدهای آنان
• تشویق مردم در جهت تداوم و نگهداری پروژههای توسعه (افزایش آگاهیهای مردم و کاهش زمان و هزینه طرحها و پروژهها)
مشارکت در حکم وسیلهای برای گسترش و توزیع دوباره فرصتها با هدف اتخاذ تصمیمهای جمعی, همیاری در توسعه و بهرهمندی همگانی از ثمرات آن است. این مشارکت میتواند در تمامی مراحل مختلف تصمیمگیری, اجرا (عملیات, مدیریت و اطلاعرسانی), تقسیم منافع, و ارزیابی وجود داشته باشد.
← رویکردهای فضایی, منطقهای و ناحیهای
←← استراتژیهای تحلیل مکانی
والتر کریستالر (۱۹۳۳) برمبنای نظریات جی.اچ.فون تونن و آلفرد وبر (۱۹۰۹) نظریه ”مکان مرکزی“ را ارایه نمود که براساس میزان جمعیت, نقش و کارکرد, فاصله, پراکندگی سکونتگاههای انسانی به شرح و تبیین ساختار (چارچوب) فضایی سکونتگاهها و حوزه نفوذ آنان (و بالتبع سروساماندهی به نحوه چیدمان نقاط شهری و روستایی) میپردازد. متخصصان این زمینه با پذیرش علم جغرافیا (به عنوان تحلیلگر فضای زیست), به استفاده از نظریات برجسته دیگر در رابطه با تقسیمبندی فضایی-مکانی و ساماندهی فضا نیز مبادرت نمودند. سه نظریه مطرح در این زمینه را میتوان به طور خلاصه اینگونه معرفی نمود:
- نظریه زمینهای کشاورزی (جی.اچ.فون تونن): این نظریه به تحلیل چگونگی استفاده و سروساماندهی به زمینهای کشاورزی میپردازد. براساس این نظریه فعالیتهای کشاورزی و ارزش زمینها متناسب با فاصله آنها از بازار (شهری) تعریف میشود (دوایر متحدالمرکزی حول شهرها).
- نظریه مکانیابی صنایع (آلفرد وبر): براساس این نظریه, صاحبان صنایع میکوشند مکانی را جهت استقرار کارخانههای خود برگزینند که با حداقل هزینه تولید محصول و توزیع آنان (هزینههای حملونقل) همراه باشد. در واقع زنجیرهای از جریان کالا, خدمات و اطلاعات (وزن و نحوه تعامل آنها) ما را قادر به مکانیابی صحیح صنایع میکند.
- نظریه مکان مرکزی (والتر کریستالر): براساس این نظریه, هر مکانی که موقعیت مرکزی مییابد با تولید و توزیع هرچهبیشتر کالا و خدمات در حوزههای اطراف (یا منطقه نفوذ) به تحکیم موقعیت مرکزی خود میپردازد, به همین خاطر, چنین مکانهای مرکزی, خدمات بیشتری را در خود متمرکز میسازند. برمبنای این نظریه, نقاط مرکزی در قالب نظامی سلسلهمراتبی (مبتنی بر جمعیت, فاصله, نقش یا کارکرد) عمل مینمایند. طبق این نظریه, خریداران, کالاها و خدمات موردنیاز خود را از نزدیکترین بازار فروش دردسترس تهیه میکنند.
←← استراتژی توسعه روستا-شهری
از پایان دهه ۱۹۷۰, در واکنش به زوال الگوهای توسعه و پس از استراتژی ”نیازهای پایه“ سازمان جهانی کار (۱۹۷۶), استراتژی توسعه روستا-شهری یا منظومه کشت-شهری (اگروپولیتن) مطرح گردید. برای درک بهتر این استراتژی باید الگوی ”مرکز-پیرامون“ و استراتژی نیازهای پایه را دانست.
تحقیقات فریدمن (در آمریکای جنوبی) نشان داده است که میتوان فضای زندگی را به دو بخش ”مرکز“ و ”پیرامون“ تقسیم نمود که رابطه بین این دو نظام, استعماری است و پیامد آن قطبیشدن در مرکز و حاشیهایشدن در پیرامون است. استراتژی نیازهای پایه نیز چرخش آشکاری بود از استراتژیهای متداول تولیدمحور, صنعتمدار و شهرگرا به سمت استراتژیهای مردممحور, کشاورزیمدار و روستاگرا.
استراتژی روستا-شهری برمبنای الگوی مرکز-پیرامون (تجمع سرمایه و منافع در نقاط شهری) و متاثر از استراتژی نیازهای پایه (رفع فقر و ایجاد اشتغال, خوداتکایی, و تامین مایحتاج اصلی), این محورها را برای توسعه مناطق روستایی پیشنهاد میکند: درونگرایی, حفاظتگرایی, خودگردانی (خودکفایی), و نهادینهسازی مشارکت. اگر قرار است منظومه کشت-شهری توسعه یابد, باید توسعه را خود بخشها تعیین کرده, خود راهاندازی کرده, خود ساخته و خود صاحب شوند. مدیریت مناسبات نظامها نیز باید توسط شورایی متشکل از نمایندگان بخشهای مختلف (و مدیران ملی) انجام پذیرد.
←← استراتژی یوفرد
این استراتژی برپایه نقش فعالیتها و کارکردهای شهری در توسعه روستایی (و منطقهای) تعریف میشود که شامل این مراحل میگردد: تجزیه و تحلیل منابع ناحیهای, تدوین نقشه تحلیلی منطقه, تحلیل نظام سکونتگاهی, تحلیل ارتباطات فضایی, تحلیل دسترسیها (ارتباطات), تحلیل شکاف عملکردی, تنظیم استراتژیهای توسعه فضایی, تعیین نارسایی پروژهها و برنامههای توسعه, بازبینی و نهادینهسازی تحلیلهای فضایی در برنامهریزی روستایی و ناحیهای.
این استراتژی با ارایه اطلاعات فراوان و ذیقیمتی به سیاستگذاران و برنامهریزان, آنان را در توزیع سرمایهگذاریها در راستای یک الگوی متعادل جغرافیایی (اقتصادی و فیزیکی) یاری میدهد. برمبنای این استراتژی, وجود شهرکها و مراکز کوچکی (به عنوان بازار محصولات کشاورزی), که خدمات اجتماعی اولیه و امکانات عمومی را نیز در اختیار روستاییان قرار میدهند, بخاطر پیوندهای مابین خود و مناطق روستایی, میتوانند بهگونهای بهتر به شکلگیری اسکلت موردنیاز توسعه روستایی یاری رسانند.
←← استراتژی نظام سلسلهمراتبی سکونتگاهها و برنامهریزی مراکز روستایی
بسیاری از کشورهای درحالتوسعه فاقد الگوی استقرار هستند و ممکن است در سلسلهمراتب سکونتگاهی, مراکز میانی و واسطه مجهز داشته باشند اما مراکز سطح پایین ندارند و یا اینکه مراکز کنونی, بخشی از نظام سلسلهمراتب نقاط مراکزی (یکپارچه از نظر کارکردی) را تشکیل نمیدهند. نظام فضایی (پدید آمده) باید بگونهای باشد که برای انتقال رشد اقتصادی و تامین خدمات و کالاهای کافی مناسب باشد. در فرآیند برنامهریزی ناحیهای توسعه, این استراتژی حد میانه تمرکزگرایی (مانند قطب رشد) و تمرکززدایی (همچون منظومه کشت-شهری) را برگزیده و تجمیع غیرمتمرکز و به عبارت بهتر, ”تمرکززدایی با تجمیع“ را پیشنهاد کرده است. در واقع این نظریه, راهحلی اصلاحطلبانه برای کاستیها و نارساییهای توسعه فضایی متدوال, که قطبی شده و باعث ایجاد اختلافات ناحیهای شده است, میباشد.
”جانسون“, جمعبندی نظریهها را در گرو سیاستگذاری فضایی برای دستیابی به توسعه میدانست, اما کلید توسعه روستایی را در وجود شبکهای از شهرهای کوچک (که واسطه ارتباط با شهرهای بزرگ میشوند) دیده است. در واقع دسترسی فضایی به فرصتها و تولیدات را با ایجاد و تقویت این گونه شهرها پیشنهاد نموده است. ”رندنیلی“ معتقد بود باید ایجاد شهرهای کوچک در پیوند با حوزههای روستایی, محور قرار گرفته تا تنوعبخشی به اقتصاد, صنعتینمودن, عرضه پشتیبانی و تجاریسازی کشاورزی و امثالهم, و در نهایت سازماندهی و مدیریت توسعه به خوبی برآورده شود. برخلاف او که پرکردن خلا سلسلهمراتبی را از بالا به پایین مدنظر قرار داده است, ”میسرا“ (پژوهشگر معروف هندی), ساختن چنین فضایی را عمدتاً از پایین به بالا مدنظر قرار داده است (از کوچکترین نقطه روستایی ممکن).
در الگوی رشد مراکز روستایی (”کمیسیون پیرسون“), عمدتاً مراکز روستایی نقاطی هستند که باید برای جهتدهی مناسب به فرآیند توسعه, تسهیلات و امکانات قابلقبولی را در آنان متمرکز نمود. تمرکز این تسهیلات نیل به تخصص مناسب و موثر در زمینه خدمات و همچنین ایجاد تحرک کنترلشده توسعه را در پی خواهد داشت. هدف این الگو, فوریتبخشی و تقویت شبکهای از نقاط مرکزی در نواحی روستایی و توزیع مناسب مراکز زیستگاهی (در بخشهای پایین سطح و واسط میانی) است.
←← استراتژی توسعه یکپارچه ناحیهای
مهمترین دلایل رویآوری به این استراتژی, عبارتند از:
• استفاده بهتر از سرمایه, نیروی انسانی و عوامل تولید
• استخراج و بکارگیری بهینه منابع محلی
• مشارکت آزادانه مردم در سطح ناحیه (که کوچکتر از منطقه است)
• تجانس بیشتر در ناحیه به علت کوچکی نسبت به منطقه
• همکاری بهتر سازمانهای مختلف درگیر در امر برنامهریزی
هدف از این استراتژی یکپارچهسازی کلیه امور توسعه در ناحیه است. برنامهریزی ناحیهای, برنامهریزی برای مراکز روستایی (فقط ناحیه نه الزاماً جزیی از فرآیند برنامهریزی ملی) است, به شرط آنکه به پیوند با مراکز شهری بزرگتر واقع در خارج از سلسلهمراتب ناحیه نیز توجه کافی مبذول دارد (برنامهریزی توزیعشده). به عبارت دیگر, توسعه یکپارچه ناحیهای, روشی است برای اجرای همزمان فعالیتهای مربوط به برنامهریزی چندمنظوره, که البته این فعالیتها در هر دو سطح کلان و خرد صورت میپذیرد (کشاورزی, صنعت و خدمات) و ابعاد اقتصادی, اجتماعی, فضایی و سازماندهی را با هم دربرمیگیرد. ویژگیهای اصلی توسعه یکپارچه ناحیهای عبارتند از: هماهنگی بین بالا و پایین, یکپارچگی میانبخشی و برقراری روابط متقابل مابین چهار جنبه اصلی توسعه (اقتصادی, اجتماعی, فضایی و سازماندهی).
←← استراتژی توسعه زیست-ناحیه
”زیست-ناحیه“ را میتوان در کل معادل ”قلمرو زندگی“ دانست که عبارتست از سطح جغرافیایی قابلتشخیصی که شامل نظامهای زندگی بههمپیوسته و خودنگهداری (از نظر بازتولید طبیعت) بوده و در نتیجه روابط ارگانیک بین تمامی اعضای ناحیه برقرار است. توسعه متوازن یک ”اجتماع“ یعنی انسان و محیط زیست اطراف او باعث میشود طی یک روند اخلاقی پایدار, رشد و پیشرفت مستمر مردم (به عنوان هدف اصلی) در تعاملی سازنده با محیط اطراف محقق شود و به زمین, هوا, آب و کلاً محیط زیست انسان لطمهای وارد نشود. این استراتژی ملهم از اندیشه توسعه پایدار است.
←← استراتژی توسعه پایدار و همهجانبه روستایی
مطابق این استراتژی باید فرآیندی همهجانبه و پایدار طی شود تا در چارچوب آن, ”تواناییهای اجتماعات روستایی“ در جهت رفع نیازهای مادی و معنوی, در عین برقراری توازن میان اجزای تشکیلدهنده نظام سکونت محلی (اکولوژیکی, اجتماعی, اقتصادی و نهادی), رشد و تعالی یابد. محورهای اصلی این استراتژی عبارتند از:
۱. حفاظت, بهرهبرداری موثر و متوازن از منابع پایه
۲. افزایش قدرت انتخاب مردم و توانمندنمودن اقشار آسیبپذیر روستایی بویژه زنان و جوانان
۳. توسعه و گسترش مشارکت موثر و همهجانبه مردم و نهادهای محلی در فرآیند تصمیمسازی و برنامهریزی
۴. ارتقای بهرهوری, توسعه فرصتها و ظرفیتهای متنوع اقتصادی
۵. توسعه فرصتهای پایدار از حیث دسترسی به منابع, امکانات و منافع میان شهر و روستا
۶. ارتقای همهجانبه کیفیت زندگی اجتماعات روستایی
درورد و سپاس از جنابعالی به خاطر حضورتان در ابرشهر
ضمن قدردانی از حمایتهای معنوی شما همشهری گرانقدر
به اطلاع میرساند لینک شما باعنوان وبگاه طلاعرسانی دیزباد در ابرشهر، درج گردید.
همچنین، اعلام آمادگی مینماییم در صورتی که مقالهای در زمینه معرفی دیزباد (پیشینه تاریخی، موقعیت جغرافیایی، اطلاعات فرهنگی و اجتماعی و انسانی، جاذبه های گردشگری و مشاهیر و ...) توسط شما همشهریان عزیز دیزبادی تهیه شود به عنوان یکی از مدخل های ابرشهر، ثبت گردد.
برقرار و همراه پیروز باشید.
متشکرم. شما نیز با افتخار لینک شدید.
سلام دوست عزیز
سپاسگذارم که به من سر زدید
به امید موفقیت
خواهش می کنم.
سلاااااام . آپم دوس داشتی ی سر بزن
سلام دوست عزیز
خدارو شکر ک دیدیش من بی دلیل کسی رو حذف نمیکنم چون لینکام زیاده نمیدیدش
بله!
جناب دکتر میرشاهی
مطالب منعکس شده مطلعه شد، امید است باکمک شما جوانان صاحب اندیشه وقلم ، موفق شویم انها را به جزئیات کاربردی و اجرایی تبدیل کنیم . کردی
جناب آقای مهندس کردی
طی چند سال گذشته سعی کرده ایم بهترین راه کارها، بهترین دستاوردهای علمی و بهترین روش ها را برای توسعه دیزباد معرفی کنیم.
از اینکه می بینم که حضرتعالی تا این اندازه به مسائل رویکرد علمی دارید، عمیقا خوشحالم و فکر می کنم همه دیزبادی ها همچون من به داشتن و انتخاب چنین فردی افتخار می کنند.
آنچه امروز در این سایت گردآوری شده، چیزی نیست که در کل کشور به عنوان یک روتین مطرح باشد. این ها نتایج تحقیقات علمی هستند که احتمالا 10 تا 20 سال آینده خبرش به بسیاری از روستاها می رسد.
همچون پروژه مدرسه دیزباد که تازه در برخی روستاهای کشور به فکر افتاده اند که اگر مدرسه ای می بود بسیار خوب می شد!
ما با این رویکرد است که می توانیم در توسعه روستایی کشور پیش قدم باشیم و به نظر من هیچ کس نمی تواند همانند گروهی که اینک در مسند کار و اجرائیات دیزباد هستند برای توسعه دیزباد کاری انجام دهد.
در این رهگذر ما نیز سعی می کنیم چنانچه کاری از دستمان برآمد دریغ نکنیم.
با سپاس بی کران از پاسخ تان.
عززم لینکت کردم ما در خدمتیم عمر دیگه ای نیست ممنون سایتت حرف نداره دادا.........[:S023:][:S027:]
متشکرم. شما نیز با افتخار لینک شدید.
سلام . خوبید ؟آپم سری بزنید . راستی ا ز پیشنهادتون تو نظرات قبلی هم استفاده کردم.ممنون.
لطف کردید تشریف آوردید.