من این مطلب را به صورت مستقیم از سایت «سامانه مدیریت تبلیغات اسلامی»، معاونت فرهنگی و تبلیغی، دفتر تبلییغات اسلامی حوزه علمیه قم نقل می کنم. صرفا از این جهت که نام دیزباد در آن بود.
با گسترش اسلام، اهالى خراسان به مذهب اهل سنت روى آوردند و در هر شهرى تنها تعداد اندکى از شیعیان وجود داشتند و مهمترین مراکز علمى آن زمان همچون نیشابور، خواف، هرات و بلخ در اختیار فقهاى اهل سنت به ویژه حنفیان بود.
هنگام ورود امام رضا علیهالسلام به خراسان در اوایل قرن سوم هجرى، شریعت مقدس اسلام در تمام شهرهاى خراسان حاکم بود و همه فرق اسلامى در آنجا حضور داشتند مخصوصاً در زمان مأمون که او همه فرق و مذاهب را آزاد گذاشته بود تا نظریات و افکار خود را تبلیغ کنند و عقاید دینى و سیاسى خود را آشکار نمایند.
مسلمانان اهل سنت در خراسان در آن عصر اکثراً پیرو مذهب حنفى بودند و فتاوى ابوحنیفه را مورد عمل قرار مىدادند.
ابو حنیفه نعمان بن ثابت خراسانى بود و جماعتى هم گفتهاند پدران او اهل کابل بودهاند.
احمد بن حنبل پیشواى حنبلیان هم خراسانى و از اهالى مرو بوده است.
مذهب حنبلى در خراسان مورد توجه قرار نگرفت. زیرا او اهل ظاهر بود و نصوص اخبار را مورد عمل قرار مىداد اما مردمان خراسان اهل منطق و استدلال و نظر بودهاند و به طریقه او روى نیاوردند. تنها چند نفر از صوفیان خراسان امثال خواجه عبدالله انصارى هروى، حنبلى مذهب بودهاند که نام او در طبقات حنابله آمده است.
مذهب شافعى نیز نتوانست در اوائل در خراسان موقعیتى بدست آورد؛ زیرا شاگردان درجه اول ابوحنیفه اکثراً خراسانى بودند و آنها طریقه استاد خود را در خراسان گسترش دادند، و امیران و حاکمان منطقه خراسان هم از ابوحنیفه پیروى مىکردند و قضات و مفتیان نیز حنفى بودند بطورى که از تاریخ معلوم مىگردد تا قرن چهارم در خراسان مذهب شافعى رونقى نداشته است.
نخستین امیر و سلطانى که در خراسان مذهب ابوحنیفه را ترک گفت سلطان محمود غزنوى بود. او توسط فقال چاچى (از فقهاى شافعى) مذهب حنفى را رها و شافعى شد و بعد از وى نیز برخى از امیران و وزیران خراسان از مذهب شافعى حمایت کردند.
از کسانى که در خراسان مذهب شافعى را رواج دادند مىتوان از: احمد بن حسین بیهقى (صاحب کتاب سنن الکبرى)، حاکم نیشابورى (مؤلف مستدرک صحیحین)، امام الحرمین جوینى، ابو اسحاق شیرازى (مدرس مدرسه نظامیه نیشابور) و خواجه نظامالملک طوسى (وزیر معروف و مؤسس مدارس نظامیه در نیشابور، هرات و بلخ) نام برد.
تا آنجایى که تحقیق شده است مذهب مالکى در خراسان طرفدارى پیدا نکرد. در عصر امام رضا علیهالسلام گروهى از معتزله و خوارج و اصحاب بشر مُریسى که قائل به خلق قرآن بود در خراسان بودهاند.
با به سلطنت رسیدن شاه اسماعیل اول (907 ه ـ 1502 م) و روى آوردن مردم ایران به مذهب شیعه، که پس از حمله مغول و ویرانى شهرهاى نیشابور و هرات و مراکز علمى اهل سنت به وقوع پیوست، پیروان اهل سنت در خراسان قدرت خود را در مرکز خراسان از دست دادند و مراکزى همچون مرز شرقى خراسان و شهرستانهاى خواف و طیبات (تایباد) که در مقابل تشیع ایستادگى مىکردند، از رونق افتادند.
هم اکنون نواحى مرزى خراسان همچون نهبندان، خواف، تایباد، صالحآباد یا زورآباد جام و نواحى ترکمن نشین شمال خراسان و بخشهایى از بیرجند اغلب سنى مذهب و بقیه مناطق خراسان پیرو مذهب شیعه مىباشند. هر چند که اهل سنت خراسان نیز عشق و علاقه به اهل بیت علیهمالسلام خصوصاً به حضرت على بن موسى الرضا علیهالسلام را در دل دارند و به آن بزرگوار صمیمانه ارادت مىورزند.
هم اکنون فرقههایى از دراویش و علىاللهى در بعضى از شهرستانهاى جنوبى استان خراسان موجود هستند و از فرقه اسماعیلیه نیز تعدادى در روستاهاى نیشابور خصوصاً نواحى دیزباد سکونت دارند.