سایت «در حریم توس» در مطلبی تاریخی به دیزباد اشاره کرده است. در این سایت آمده که دیزباد در مسیر راه نیشابور به سرخس بوده است.
متن این مقاله در ذیل می آید:
بنا بر گفته یعقوبی در البلدان (8علیه السلام 2 هجری) راه نیشابور به مرو ده منزل و تا هرات ده منزل و نیز از نیشابور تا دامغان ده منرل و از این شهر به طرف شاهراه و سرخس شش منزل است منزل اول آن قصر الریح است که آن را در (البلدان: ص 54.)
فارسی دزباد گویند و از قصر الریح تا خاکسار و از آن جا تا مزدوران و (سپس تا سرخس) مقدسی مزدروان را از دهات سرخس نام می برد که گردنه معروفی به (البلدان: ص 55)
همین نام دارد. در مزدوران غباری است که گفته می شود انتهای آن دیده نشده است.
(خراسان بزرگ، ص 159، ص 312-3.)
ابن رسته در الاعلاق النفیسه (290 هجری) از نیشابور تا سرخس را شش منزل می شمارد، اولین منزل از نیشابور تا فغیس (Faqhis) پنج فرسخ و از آن جا تا (المسالک و الممالک، ص صلی الله علیه واله 2.)
حمراء نیز پنج فرسخ است. حمراء قریه ای است در کوه و به علت سرخ بودن صخره های اطراف آن و خاک و دیوارهایش به حمراء نامگذاری شده و به آن دزسرخ هم می گویند. (در منابع ایران باستان، راه قدیمی نیشابور به سرخس را پس از گذشتن از کوه ریوند یا بینالود و از طریق طوس و سناباد به سرخس و از آن جا به مرو ذکر کرده اند. از حمراء (دز سرخ) به بردع (barda) می رسند که به آن المثقب هم گفته اند و از آنجا به شهر طوس می روند اصطخری در مسالک الممالک (40 اعلان النفیسة، ص 201.)
هجری) مسافت شهر نیشابور را به سرخس شش منزل و از نیشابور تا سرحد نیشابور، دیه کردان (ده کردان) که در حد قومس است و نزدیک اسد آباد، هفت منزل و از دیه کردان تا دامغان پنج منزل و از نیشابور در مسیر سرخس تا مرو را دوازده منزل می شمارد صاحب کتاب انس المهج و حدائق الفرج که یک اثر ( مسالک الممالک، ص 222)
قدیمی و با ارزش در مسالک و ممالک و مساحت بین شهرها است، مسافت نیشابور تا طوس را در سمت شرق سه مرحله و از نیشابور تا سرخس را شش فرسخ و از سرخس تا مرو را پنج روز می شمارد راه قدیمی نیشابور به هرات که در مسیر راه (تاریخ نیشابور، ص علیه السلام صلی الله علیه واله)
نیشابور به طوس و مرو بود برابر گفته صاحب تاریخ نیشابور، از راه دیزباد (ده باد) و ولایت اسفند (اسفنج، سنج) به رباط سنگ بست که امروزه نیز به همین نام مشهور است منتهی می شد.
دیزباد (دزباد، ده باد) ده خاکستر بوده که گاهی در متون قدیمی نام آن را خاستر نیز نوشته اند بعد از آن منزلگاه «رباط بدیعی» بوده که در فاصله بین دیزباد و فرهادگرد قرار داشته و شاید این همان رباطی باشد که روایت عبد الغافر صاحب سیاق التواریخ، حسان منیعی نیشابور، آن را در حوالی دیزباد ساخته است. منزلگاه بعدی پس از رباط بدیعی، رباط سنگ بست است که در متون از آن به سنج بست هم یاد شده است.
به گفته صاحب تاریخ نیشابور، سنگ بست را به نام قریه ای که این رباط در آن جا ساخته شده نامگذاری کرده اند. در این محل راههای نیشابور و هرات و طوس و مرو با هم تلاقی می کردند و از نظر سوق الجیشی و با زرگانی این قریه دارای اهمیت زیادی بوده است به همین دلیل سلطان محمود غزنوی لشکرگاه و پایگاه نظامی خود را در این مکان قرار داد و در آن قریه رباطی برای رسیدن به سرخس و مرو ساخت. اولین منزلگاه بعد از سنگ بست (رباط چاهه) بود که این رباط، در نزدیکی کشف رود قرار داشت و فاصله آن از رباط سنگ بست تا رباط چاهه پنج فرسخ ذکر شده است. این رباط نیز به دستور سلطان محمود غزنوی ساخته شده و أبو اسحق کرامی نیشابوری، رئیس فرقه کرامیان آن را بنا کرده است در آن ناحیه رباط دیگری نیز وجود دارد که (رباط ماهی) نامیده می شود، پس از رباط ماهی، (رباط توران) و بعد از آن (رباط آبگینه ) است. حمد اللّه مستوفی فاصله رباط آب گینه را تا سرخس شش فرسخ ذکر کرده است و آندره گدار احتمال می دهد که این رباط همان (رباط شرف) باشد که اکنون ویرانه های آن با ایوانهای رفیع در جاده سرخس دیده می شود. این رباط در شش فرسخی سرخس واقع شده است.
( تاریخ نیشابور، ص 59، 0صلی الله علیه واله ، 2صلی الله علیه واله ، 4صلی الله علیه واله)
با سلام و خسته نباشید
در رابطه با مقاله راه نیشابور به سرخس سوالی داشتم. اینکه برای ارجاع دادن به این مقاله دقیقا در سایت حریم رضوی مشخص نشده که در کدام مجله و در چه تاریخی به چاپ رسیده است. لطف بفرمائید ارجاع دقیق آن را عنوان کنید
با سپاس
من هم ارجاع دقیقی ندارم!