مراد علی آهویی اصالتا متعلق به روستای آهوان است. او قلم زیبایی دارد و در یکی از نوشتارهای نقادانه اش به تغییرات و کاهلی های مسئولین در توسعه روستاهای اطراف نیشابور و آلودگی های شهرک صنعتی در بخش زبرخان به دیزباد هم اشاره کرده است. این مطلب نه تنها از حیث ادبی بلکه از منظر نگاه نقادانه او بسیار زیبا و جالب به نظر می رسد.
می توانید مطالب دیگر مرادعلی آهویی را در
وبلاگ آهوان Ahovan او بخوانید.
زبرخان دوستت داریم
بسمه تعالی
چندی قبل به اتفاق دوستان در کنار استخر باصفا و پر از آب روستای آهوان نشسته بودیم و خاطرات اواخر دهه شصت را مرور می کردیم و بر گذشته و عمر از دست رفته افسوس می خوردیم ! یادمان نمی رود آن روزها جوانانی بودیم پر از انرژی که همراه با نشاط و هیجان به تحصیل و کار مشغول بودیم .
یاد آن روز ها بخیر وقتی کنار استخر پر از آب و درختان بید مجنون،صوری،توت،آقاقیا، و سنجد باد معروف دیز باد گردو خاک می نمود چه با صفا و با افتخار از دشت بزرگ آهوان در جنوب غربی بخش زبرخان به رشته کوه بینالود اسوه صبر و مقاومت که خرو ، قدمگاه ، دررود، ... را در خود جای داده بود می نگریستیم و بر هوای پاک و ولطیف و مطبوع و آسمان آبیش می نازیدیم .
هرکسی از خاطراتی می گفت و می گفت !
و باز هم یاد آن ایام یاد باد ،یاد!
آری د ر دهه شصت وقتی در روز های گرم تابستان از درو کردن گندمها ،وجین
کردن چغندر ها و با زی فوتبال از میدان ورزشی جلال آباد بر می گشتیم چه
قدر با صفا و با لذت بچه ها ، در کنار قنات دراز می کشیدند و یا مشت
،مشت از آب گوارا و سرد قنات روستا نوش جان می کردند و از هوای لطیف و
مطبوع آن روز ها لذت می بردند. ولی افسوس این روزها دیگر کسی جرات آب قنات
خوردن ندارد!
چقدر زیبا بود آن دامنه های دوست داشتنی بینالود و ساحل
برجی که واقعا یک ساحل بود در کنار آن آبهای خروشان ، اما بدون دریا ! و
باغهای سر سبز و بزرگ خسرو آباد ، ارشادیه، صید آباد ، و درختان سرسبز
خرو،دررود، قدمگاه، باغشن ، اردوغش ، بوژمهرا ن، محسن آباد ،گرینه، چناران،
دیزباد و دشت های حاصل خیز حشمتیه،و اسحاق آباد و دیز باد که بینالود با
آن شکوه و عظمت را وادار نموده بود تا در مقابل این همه شکوه و عظمت
زبرخان سر تعظیم فرود آورد . واقعا یادش بخیر!
آه خدای من جادهای خاکی ،
حمل ونقل بار و شخم زدن های کشاورزان با چهار پایان چه مناظر خوبی را در
این بخش به تصویر کشیده بود. ولی افسوس!
نوازش آن بادهای معروف دیز
باد که همراه خود ماسه های سرزمین یوسف آباد و اسحاق آباد را بر سر صورت
هر عابری می کوبید چقدر ملایم و نوازش کننده بود ! خسته از این همه هیا
هو وقتی باد ها و طو فانها، آخر هفته فرا می رسید مردم زبرخان به اتفاق
دوستان و خانوادها در کنار ییلاقات دررود ، قدمگاه، خرو ، گرینه و یا
امام زاد های برج ، عصمت آباد ، اسحاق آباد، حاجی آباد و باغشن و دررود
روز های خوبی را با آن آب وهوای مطلوب و سالم بدون اینکه از بیماریهای
قرن 21خبری باشد در کنار خانواده ها سپری می کردند و سر حال و قبراق به
کار و تلاش مشغول بودند.!
یادش بخیر چه روزهای خوبی بود و چه با صفا
و چه هوای مطبوع و سالمی بر بخش بزرگ زبرخان سایه افکنده بود . این آب و
هوا به (شصت هزار)60000زن و مرد، پیرو جوان بخش زبرخان و( هشت میلیون
)8000000مسافران خسته و در راه سفر به مشهد مقدس را جان تازه می بخشید و
بهشت سرسبز زبرخان را برای همیشه در یاد و خاطره هر عابرتوریست زنده نگه
می داشت .
ولی متاسفانه یک باره گرز ها بر طبل ها کوبیده شد و نا
گهان در کنار این بینالود که تا اواخر بهار و اوایل تابستا ن برف رخت و
قبای سفیدی بر تن آن پوشیده بود کم کم آلاینده های تقریبا بیش از یک صد
کارخانه به اصطلاح صنعتی در زمینی به مساحت 246هکتار ابهت سخت و خشن و
غرور این رشته کوه را در زبرخان شکست ودر آنجا که هیچ عقابی توان پر
ریختن نداشت با ورود معیار های توسعه یافتگی قبای بزرگ بر تن این بخش
دوخته شد تا سرزمین و بهشت سر سبز زبرخان جولانگاه تاخت و تاز
کارخانجات صنعتی و تولیدی گردد و با شعار های بسیار زیباو به ظاهر
ایجاد اشتغال و تولید تحولی بزرگ در این منطقه ییلاقی ، گردشگر ی،
توریستی سیاحتی، زیارتی و کشاورزی رقم بخورد .
آری همراه با رشد
جمعیت در بخش بزرگ زبرخان و پیدا شدن شرکت های صنعتی و غیر صنعتی در
شهرک صنعتی خیام و دیگر مناطق این بخش با رشد سریع جمعیت در قسمت غرب شهرک
صنعتی با کارشناسیهای غیر کارشناسانه شهرک مسکونی به نام امام رضا (ع) که
جمعیت سر ریز خرو علیا و سفلی و ساحل برج را در خود جای داده است سریعا
خود نمایی می کند که جلوه و شکوه خاصی را به این بخش در کنار شهر ها و
روستاهای بزرگ دیگر ایجاد می نمایید بگذریم:
ای کاش کمی زبرخان به
عقب بر می گشت و همان اواخر دهه شصت و اوایل هفتاد را با کارشناسان جوان و
تحصیل کرده بومی امروزش سپری می کرد آری اگر امروز قرار بود شهرک صنعتی
در این بخش تاسیس شود حداقل به آنها می گفتند نه! جای ساخت این شهرک صنعتی
در خوش آب و هوا ترین و بهترین منطقه ییلاقی زبرخان در نگین بینالود
نیست و می شد در جنوب زبرخان پایین تر از را آهن درآنجا که زمینهایش
برای کشاورزی مناسب نیست این شهرک را ساخت تا هم به شاه راههای اصلی و
بزرگ راه (مشهد تهران) و هم به خطوط ریلی راه آهن با کمتر از یک کیلو
متر دسترسی داشت .
با کارشناسی های بدون کارشناسی و بدون در نظر گر
فتن افق 50 ساله زبرخان بزرگ و اثرات زیست محیطی و ورود کارخانه نخریسی
که سالها بعد افتتاح می شود بیش از یک صد کارخانه یکی پس از دیگری همچون
قارچ بدون در نظر گرفتن اثرات زیست محیطی و بهداشتی با وجود آلایند های
فراوان در این شهرک به ظاهر صنعتی سر از خاک در می آورند تا شاهد رفع
مشکل بیکاری در بخش زبرخان باشند و بر تولیدات صنعتی کشور بیفزایند
بطوری
که خبرگزاری مهر در تاریخ 1/6/91 به نقل از مدیر عامل شهرک های صنعتی
خراسان رضوی می نویسد که شهرک صنعتی خیام نیشابور در بخش زبرخان پر شده
است و دیگر فضایی برای استقرار واحد های جدید ندارد . آری راست می
گویند چون صد فاضللاب شهرک صنعتی شرق باغ ارشادیه در حال شکسته شدن است
وگرنه هنوزم مجوز واحد های صنعتی صادر می شد . تا بیشتر از این به بخش
زبرخان خدمت شود
آه خدای من چه می توان گفت !و چه می توان نوشت بعد از
حدود 30 سال از آن معیار های مطرح شد ه نه بیکاری در زبرخان از بین رفت و
نه مردم زبرخان توانستند جایگاه خود را در شهرستان نیشابور و کشور پیدا
نمایند . و حتی برای پسآب و فاضلاب این شهرک صنعتی و آلایند های زیست
محیطی فکری شد
آرزوی هر شهر وند زبرخانی توسعه زبرخان بود با حساب و
کتاب که متاسفانه میسر نشد و زبرخان در تلاطم مسایل سیاسی و غیر سیاسی
با عنایت به گذشت سالها در آرزوهای بر آورده نشده خود چون شمع می سوزد و
آب می شود . و هر از چند گاهی سیاسیون بخاطر مسایل سیاسی ، اقتصادیون
بخاطر کسب ثروت ، و امسال ما هم که در شوراهای شهر و روستا هو دیگر جا ها
و به فعالیت اشتغال داریم بخاطر شهرت دم از شهرستان شدن زبرخان و یا
ایجاد دو شهرستان در این بخش می زنیم و می خواهیم زبرخان را به عرش برده و
به طلای ناب و خالص برسانیم
مسولین محترم ! دلسوزان انقلاب و نظام
اسلامی ما مردم انقلابی و شهید پرور و ولایت مدار بخش زبرخان خسته شده ایم
از طلا گشتن پشیمان بوده ایم مرحمت فرموده ما را مس کنید . یکی از
آرزوهای بزرگ مردم زبرخان ساختن سدی بر کوههای بینالود بود تا آبهای ذوب
شده از برف و باران در پاییز و زمستان و بهار بتواند این د شت های حاصل
خیز جنوب زبرخان را سیراب نماید ولی گویی بعد از چند سال این امر محقق
شده است و و فاظلاب شهرک صنعتی خیام گویی این سد بزرگ را ساخته وآرزو های
زبرخان یکی پس از دیگری محقق می شود ولی فقط خدا کند پطروسی پیدا شود که
با انگشت خود جلو سوراخ شدن و شکستن این سد را بگیرد و گرنه بوی گندش همراه
با تعفن زبرخان را گه نه! نیشابور !بلکه خراسان را فرا خواهد گرفت! و با
نفوذ این فاظلاب شهرک صنعتی در آبهاب سطحی و زیر زمینی زبرخان آنچنا ن
خطرات زیست محیطی و بهداشتی بوجود خواهد آورد که صدای انفجارش در آیند
نزدیک مهیب ترو حشتناک تر از انفجار قطار در بخش زبرخان در بهمن 1382
خواهد بود .
و دیگر بس !
آی مسولین محترم ! دلسوزان نظام و
انقلاب ! بیایید نیک اندیشیم به فکر چاره باشیم و مصالح جمعی خاص را بر
اکثریت مردم فهیم باشعور و ولایت مدار و همیشه در صحنه زبرخان تر جیح
ندهیم و به این سوال پاسخ دهیم که بعد از مصوبه تاسیس شهرک صنعتی خیام در
مورخه 25/12/1368 و عملیات اجرای آن از سال 1370در پی تامین منابع
آب ،برق ،تلفن، گاز ، اینترنت پر سرعت ،و فیبر نوری چرا اصلی ترین
پروژه این شهرک یعنی پروژه فاضلاب این شهرک صنعتی که در تاریخ 10/3/83
منعقد گردیده به فراموشی سپرده شده است بیایید دست به دست هم دهیم و
نگذاریم جان انسانها و درختان ، باغها و گونه های گیاهی و جانوری در
زبرخان در معرض خطر ونابودی قرار گیرد و بجای ساخت 700 هکتار فضای سبز
از نابودی منابع و مواهب طبیعی و خدادادی زبرخان جلو گیری نمایم تا فردا
درمقابل خداوند و آیندگان مسوول نباشیم .