دیزباد وطن ماست: شاید برایتان پیش آمده باشد که برای باغ کولی، سنگ کشی، کود دادن، جمع آوری میوه و... به دیزباد رفته باشید و به دنبال یک کارگر چندین ساعت گشته باشید. متاسفانه با اینکه امروز دیزباد با اجرای طرح های توسعه دولت میزبان خیل عظیمی از دیزبادی ها شده است، اما هنوز معضلات کارگران دیزبادی پابرجاست. کارگر دیزبادی امروز در دیزباد غنیمتی است دست نیافتنی.
معمولا از چناران و حصار کارگرانی به صورت فصلی به دیزباد می آیند و برای مدتی کارها را انجام می دهند. آنهم به هیچ عنوان نمی توان گفت که کارشان را درست انجام می دهند! همه چیز به ضرر صاحب باغ تمام می شود و تنها حرف هایی باقی می ماند که از او از جانب کارگر دهان به دهان به گوشش می رسد.
دین اسلام در اخلاق به ما می آموزد که هرکس باید سعی کند به درستی کار کند و وجوهات خود را بپردازد و مال خود را حلال کند.
شاید اگر این مبانی اخلاقی در میان کارگرانی که به دیزباد می آیند کمی توضیح داده می شد، می توانستیم انتظار کار بهتری از آنها داشته باشیم.
نکته دیگر در مورد این کارگران سازمان نایافته بودن آنها و دستمزد های متفاوت و بسیار بالایی است که طلب می کنند.
از آنجا که دیزبادی ها تنها روزهای خاصی را می توانند در دیزباد باشند، ترجیح می دهند که با آنها بر سر قیمت چانه نزنند و برخی که خیلی کمتر به دیزباد می آیند با قبول دستمزد های بالا، نرخ کارگر در دیزباد را بالا برده اند.
من متعجبم که چرا شورای ده دیزباد و حتی قاسم آباد برای این مساله چاره ای نیاندیشیده اند!!!
یکی از دوستان پیشنهاد کرده بود که شرکتی تاسیس شود و تمام کارگرانی که به دیزباد می آیند توسط آن شرکت به باغ دار ها و کسانی که به کارگر نیاز دارند معرفی شوند. آن شرکت می تواند کارگران را بیمه کرده و کار آنها را نیز نظارت کند. با این کار هم حقوق کارگران پایمال نمی شود و هم با نرخ های کاذب باغداران متضرر نمی شوند.