خاکی خراسانی (امامقلی دزبادی متخلص به خاکی)
امام قلی دزبادی متخلص به خاکی از شعرای قرن یازدهم میباشد، وی اهل دیزباد نیشابور بوده است، و دیوان وی توسط ایوانف گرد آوری و در بندر بمبئی در تاریخ (1352 ه ق) به طبع رسیده است.
وی مذهب اسماعیلی داشته چنانکه از اشعارش بر می آید. اشعار خاکی گرچه ساده و عوامانه است ولی بسیاری از نکات عرفانی و اسرار ائمه اطهار را واضع و مبین می کند در اینجا نمونه ای از اشعارخاکی می آید:
خاکی خراسانی که حدود سال (1056 هـ ق /1645 م) و پسر او رقامی متولد شده دیزباد علیا از توابع نیشابور که از او اشعار فلسفی بلندی بر جای مانده است. 388/461
آو مخرم = آب می خورم
. . . پوشیده نماند که مصنف دیوان خاکی شخصی بود از اهل دزبادکه دهی است در کوه افتاده در بین راه مشهد مقدس رضوی و شهر نیشابور.
اسم ایشان امامقلی بود و به خاکی متخلص بودند، از احوال حیاتشان فقط معلوم است که در زمان شاه عباس اول صفوی (سنة 995 تا 1037 هجری حکومت می کرد) و شاه صفی (از سنة 1037 تا سنة 1052) و شاه عباس ثانی (از سنة 1052 تا 1077 هجری) در قید زندگی بودند.
و گویا در اوایل زمان شاه عباس ثانی مذکور به عالم بقا رحلت نموده، چونکه در بعصی از اشعارش ذکر سنة 1056 هجری می کند.
و هموطنان خودشان نقل می کنند که ایشان از دست پادشاه عصر خیلی اذیت کشیده، چنانکه از حیات خود مأیوس شدند. 2/732
ولی از کرم عادل ازلی از این مصیبت خلاص یافتند و این حکایت مشهور است و از دیوانشان ظاهراً هیچ نسخة کامل و معتبر نمانده و به غیر از دو نسخة ناقص دیگر فی الحال موجود نیست. یکی از این دو نسخه قدیمی است که یقیناً قبل از 250 سال نوشته شده است و این خیلی ناقص است و نسخة دیگر فقط سی و پنج سال پیش از این نوشته شده است و این خیلی ناقص است. و هر دو نسخه غلط بسیار دارد که شاید به واسطة کاتبان آنها بوده و در این نسخه کلیه 220 غزل و 35 قصیده و نه ترجیع بند و دو مثنوی پیداست، و عجب آن است که هیچ قطعه یا رباعیاتی موجود نیست.
و از برای آنکه اثبات طول ملال نباشد، در این مجموعه از اشعار مذکور فقط یکصد غزل و نه قصیده و شش ترجیع بند انتخاب شده، و به غیر اشعار از تصنیفات امام قلی یک کتاب مثنوی مشهور است که اسمش طلوع الشمس یا طوالع الشمس است.
اشعار خاکی اگر چه ساده و عوامانه اند بسیار نکات عرفان و اسرار ائمة طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین و اخلاق حمیده و دیانت پاک و اعتقاد راه نجات را واضح و مبین می کنند. و اگر چه معلوم می شود که مصنف عزیزش از علوم عربیه و ادبیه چندان بهره نداشته ولی در بحر حکمت عالم باطن ومحبت ائمة اطهار علیهم السلام غرق بوده و در فهماندن نوع بشر و امت اسلام خیرخواه راه حق بوده. و اشعارش مفید ارواح و مبین فلاح است. 3/732
. . . خاکی خراسانی متوفی در نیمه قرن (11 ه ق /17م) از دیگر شاعران اسماعیلی معاصر خاکی یعقوب شاه از داعیان بزرگ و موروثی قهستان بوده که در اشعارش از صوفی یاد کرده اما او را معلم خوانده است.
. . . مقصود این که صوفی و کل معلمان اندر عراق و خراسان والکها 275/بیت 1339 634/406
خطیب و سخن ور: تاریخ را بررسی می کند تا بر موارد عبرت و پند واقف گردد و سرنوشت اقوام و ملل و ملوک، آنها که منقرض و نابود شدند و آن گروه دیگر که جایگزین آنها گشتند بر او روشن گردد، و آن ملتهائی را که در کشاکش بدی ها و ارتکاب ناروائیها، دچار نکبت و اوبار شدند و بر عکس، اقوامی که در اثر نیکی و الزام به امور پسندیده به رستگاری و نیک بدبختی رسیدند بشناسد. 1771/25
از شاعران اسماعیلی که مربوط به روزگاران گذشته و پیش از این نیز آثارشان معرفی شده از خاکی خراسانی (متوفی 1055هـ / 1645م) میتوان یاد کرد. (منتخبی از اشعار دیوان خاکی خراسانی) به چاپ رسیده است.
دیگر آثار او عبارت از:
نگارستان
بهارستان
طلوع الشمس یا طلوع الشموس
ترجیح بندی در حدود یکصد و بیست بیت 414/472
همچنین شعری به لحجه محلی دیزباد در دست است که بنا به روایات در خطاب به شاه عباس (به احتمال بسیار شاه عباس دوم) سروده است. این شعر از جهت روشن شدن زندگی اسماعیلیان دیزباد در قرن 11 هـ ق 17 م حائز اهمیت است.745/45
نام او امامقلی و کشاورزی، اهل دیزباد نیشابور است. نامبرده مردی فوالعاده زیرک است. هر چند که در کسب هنر شاعری هیچ استادی نداشته است. او یک زاهد اسماعیلی و بیرحمانهترین شکنجهها را از ناحیه مخالفین تحمل کرده و از آزمایشات سخت سرافراز بیرون آمده است. مقبره او در یکی از باغهای دیزباد هنوز وجود دارد ولی متأسفانه هیچگونه سنگ نبشته و کتیبهای که تاریخ وفات او را مشخص کند برآن نیست. مطابق برخی اشعارش که دارای تاریخ است، شعر سرودن او باید بین سالهای 1056-1037هـ . ق/1646-1627م میباشد.
روایات بومی این شاه عباس را با شاه عباس اول که ظاهراً در اشعار خاکی به او اشاراتی شده اشتباه گرفتهاند.
شاعر به انجدان یعنی محل استقرار ائمه نزاری و نیز به توالی ائمه زمان خود یعنی شاه ذوالفقار و اولاد او و شاه خلیل الله نور الدهر در بیت 314 نسخه چاپی اشاره شده است.
اشاراتی هم به میرعمادالدین حسن (در بیت 1273) و (ابیات 1179 و 1419) درویش رستم نموده است. در دوره صفوی معمولاً اشخاص گوناگون و حتی امامان اسماعیلی بخاطر تقیه خود را به برخی از دستجات صوفیه منتسب میساختند و مطابق آنها به ملک درویشان درمیآمدند مانند درویش رستم که ذکر آن گذشت.
موضوع جالبی است ولی اثبات بدلیل در اختیار داشتن مواد اولیه تاریخی قدری مشکل است. اشعاری از خاکی که فارسی زبانان آنها را شعر عوامانه مینامند عموماً با اشعار اول اساتید معروف مقابله و برابری میکند. این اشعار دارای ویژگی پرخاشجویانه یعنی همان صفت اشعار دوره صفوی است که چپ و راست لغت نفرین به این و آن که این امر چاپ آن در کشورهای سنی مذهب با اشکالاتی مواجه گردانیده است. در عین حال شعرا و آنقدر هم تحت تأثیر مدل اشعار دوره صفوی قرار نگرفته و شامل یک دیوان غزلیات، چندین قصیده و یک مثنوی بلند است. 1878/111
دیوان خاکی
مجموعهای از غزلیات اوست که بترتیب حروف الفبا مرتب شده و بالغ بر دو هزار بیت است. لهجه این دیوان گاهی لهجه روستائی خراسانی است و من برای بدست آوردن نسخهای قدیمی از آن بارها به دیزباد سفر کردهام ولی موفق نشدهام آنرا بدست آورم. رونوشتهای این دیوان غالباً توسط افراد کم سواد نوشته شده و بسیار کمیاب است و تا همین اواخر در بین اسماعیلیان بدخشان و منطقه ماوراءالنهر کسی آنرا نمیشناخت. 1878/112
نگارستان خاکی
قصیدهای است طولانی از خاکی با محتوایی اخلاقی مذهبی و مزین به سمبولیزم تصوف که بر روی هم حدود 980 بیت است. کاملاً روشن نیست که آیا عنوان نگارستان متعلق به یکی از بخشهای این شعر است و یا متعلق به تمامی آنهاست. 1878/113
ترجیح بند خاکی
از بهترین اشعار شناخته شده خاکی در حدود یکصد بیت است. 1878/113
بهارستان خاکی
قصیدهای است در حدود 79 بیت که به پنج فصل بشرح زیر تقسیم شده است:
1- سمبولیزم اعداد در جهان
2- آدم وستن
3- ادوار تاریخ و دو مجموعه تاریخ ادیان
4- اقرار و انکار حق
5- دین
طلوع الشمس یا طوالع الشمس خاکی
مثنوی 1300 بیتی است و در سال 1055هـ . ق/1645م تصنیف و ظاهراً بصورت ناتمام رها شده است. این مثنوی به هفت باب تقسیم شد و بعلت اهمال و سهلانگاری مؤلف و نیز نسخهنویسان دارای مطالب تکراری فراوانی است.
ابواب هفتگانه آن عبارتند از:
1- امام شاه زمان
2- امام مستقر
3- امام مستوع
4- فواید متفرقه
5- مبداء و معاد
6- خاتم مکتئب
7- لامکان (خدا) در این باب مندجات باب دوم تکرار شده است.
عقاید خاکی پیرامون مکتب و مذهب اسماعیلیه از نوشتههای خیرخواه هراتی متأثر است و احتمالاً خیرخواه را بخوبی میشناخته است. بهرحال اشعار خاکی انطباق زیاد با عقاید نوشته شده در فصل فی بیان شناخت امام خیرخواه هراتی دارد و حاوی اشارات فراوانی به شعرای صوفی است. 1878/112