هه....

آقا امروز تو یه ایستگاه خیلی شلوغ سوار BRT شدم. تو اتوبوس یه دفه حس کردم یه دستی داره جیبامو میگرده بلند گفتم :داداش گشتم نبود نگرد نیست. هیچی دیگه یارو سریع دستشو کشید. دزدان عزیز لطفا جیب دانشجو جماعتو نگردید شپشم گیرتون نمیاد

-------------------------------------------------------------

ﻧﮋﺍﺩ ﭘﺮﺳﺘﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﺳﻔﯿﺪ ﮔﺮﻭﻧﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﺸﮑﯿﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﻣﺪﻝ ﺑﺎﺷﻪ

-------------------------------------------------------------

آقا امروز تو یه ایستگاه خیلی شلوغ سوار BRT شدم. تو اتوبوس یه دفه حس کردم یه دستی داره جیبامو میگرده بلند گفتم :داداش گشتم نبود نگرد نیست. هیچی دیگه یارو سریع دستشو کشید. دزدان عزیز لطفا جیب دانشجو جماعتو نگردید شپشم گیرتون نمیاد

-------------------------------------------------------------

دوستم رفته خواستگاری، دختره بهش گفته من قصد ازدواج ندارم…
دوستمم برای اینکه کم نیاره گفته :منم اومده بودم خونتون میوه بخورم برم!!!!

-------------------------------------------------------------

پیراهن جدیدمو با کلی ذوق و شوق به بابام نشون دادم میگه مبارکه بعد یه دفعه اشک تو چشاش جمع شد گفت عین رو بالشیهایه خدا بیامرز مادربزرگمه

-------------------------------------------------------------

یه راه واسه کم کردن قیمت دلار وجود داره…
اونم اینه که:
من زندگیمو بفروشم، برم دلار بخرم!
تضمینی دلار بر میگرده به قیمت سنه ۱۳۰۰!!

-------------------------------------------------------------

من میرم درس بخونم.  ۳ ساعت دیگه بیدارم کنید.

-------------------------------------------------------------

نشد من به یکی بگم دیشب دو ساعت خوابیدم
نگه بابا تو که خوبی من یه ربع خوابیدم!!!!
عاشق این حس رقابتی ایرانیام

-------------------------------------------------------------

یه روز معلممون اومد تو کلاس گفت :شما ها هم با این نمراتتون گل کاشتید!
منم گفتم :اشکالی نداره دفعه ی بعد درخت میکاریم
تعریفی نداره، خودم با اعتماد بالا رفتم بیرون

-------------------------------------------------------------

پدر :پسرم میخوام این ترم معدلت ۱۷ بشه
پسر :من این ترم معدلم ۲۰ میشه
پدر :شوخی میکنی؟
پسر :خودت سر شوخی رو باز کردی

-------------------------------------------------------------

ملت عکساشون دو نفره ست،
خاطره هاشون دو نفره ست،
تختاشون دو نفره ست، مسافرتشون دو نفره ست…
من بیچاره کامپیوترم دو نفره ست!!!
با برادرم شریکم!!!!!!!!!

-------------------------------------------------------------

این مامان بزرگ من معنی بیشتر ضرب المثل ها رو نمیدونه ولی ازشون خیلی استفاده میکنه…
یه بار تو مراسم ختم به یه خانومی گفت:
انشالا غم آخرتون باشه… "چوب خدا صدا نداره"
ینی من از شدت خنده نارنجی شدم

-------------------------------------------------------------

از سربازی امدم خونه زنگ در رو که زدم
یه نفر غریبه برداشته میگه :از اینجا رفتید!!!
خوب پدر من اسباب کشی میکنید به ماهم خبر بدید

-------------------------------------------------------------

بابام زنگ زده
من :جانم؟
بابام :ای درررررررررررد… جانم نیس، منم!!!!!!!!
زنگ زدم بگم سر راه ۴ تا نون بگیر.
خدایا من اینهمه محبت و چجوری هضم کنم

-------------------------------------------------------------

ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻗﺼﻪ ﮔﻔﺘﻦ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺑﻘﯿﻪ؛ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﺍﻭﻧﺎ :ﯾﮑﯽ ﺑﻮﺩ ﯾﮑﯽ ﻧﺒﻮﺩ. ﯾﻪ ﭘﺮﯼ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ….
ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﻦ :ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺟﻦ ﺍﺯ ﯾﻪ ﻗﺒﺮﺳﺘﻮﻥ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺍﻭﻥ ﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺑﻪ ﺭﻭ ﺑﺨﻮﺭﻡ…. ﻣﻨﻢ ﻫﺮﺷﺐ ﻏﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻨﺎ ﻓﮏ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻡ. ﻓﮏ ﻭ ﻓﺎﻣﯿﻠﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻡ؟

هیچی ترسناک تر از این نیس بیای خونه ببینی یکی اتاقتو تمیز کرده بعد باید بشینی دو ساعت فکر کنی ببینی چی قایم کرده بودی و ایا کشف شده یا نه!!

-------------------------------------------------------------

یعنی حجم فکری که قبل خواب تو کله من میاد
اگه وسط روز میومد روزی ۲ یا شاید ۳ تا اختراع رو تو کارنامم داشتم
ولی خب آخر شبه حوصله ندارم اختراع کنم

-------------------------------------------------------------

پسر خاستگاری کرد ودختر گفت :خونه داری؟ نه دختر :بی ام و داری؟ نه حقوق چقد میگیری؟ من حقوق ندارم دخترگفت برو گم شو و پسر رفت و باخود گفت حیف شد من ویلا داشتم ولی خونه نه من پورشه با یدونه بنز داشتم ولی بی ام و نداشتم اخه چطورحقوق بگیرم وقتی خودم مدیر شرکتم؟

-------------------------------------------------------------

امروز صبح یه مشکل بانکی برام پیش اومده بود رفتم بانک، مسئولش کمتر از سه دقیقه کارم رو انجام داد!
حس کردم زیادی زود تموم شده می خواستم بهش بگم خب از خودت بگو، دیگه چه خبرا؟

-------------------------------------------------------------

زنگ خونه رو زدم،
بابام از پشت آیفون میگه:
تنهایی؟
میگم :نه!
خونه محاصره است.
بهتره تسلیم شیم بابا!
هیچی دیگه.
امشب چه باد خنکی میاد تو پارک

-------------------------------------------------------------

آخرش ما نفهمیدیم تو رو بوسی کردن باید دوتا بوس کنیم یا سه تا لامصب خیلی شرایط سختیه یهو میخوای سه تا بوس کنی طرفو، اون دوتا بوس میکنه جا خالی میده وسط جمع ضایع میشی…

-------------------------------------------------------------

مامانم میخواست زنگ بزنه به خالم، شماره رو اشتباه گرفت
یارو گوشی رو از اون ور برداشت گفت :بله؟
مامانم هول کرد گفت :ببخشید مثل این که معذرت میخوام

-------------------------------------------------------------

من در به در دنبال نیمه های گمشدم هستم خدا رو شکر تا حال سه تا شو پیدا کردم برام دعا کنید تا بقیشونم پیدا کنم

-------------------------------------------------------------

من نمی دونم این چه مرضیه که تا ساعت رند نشه
 آدم نمی تونه درس خوندنو شروع کنه.

عکس العمل خانومها و آقایان در خواندن نامه عاشقانه !

عکس العمل خانومها و آقایان در خواندن نامه عاشقانه !

عکس های شاد و خنده دار آخر هفته !! (70)

یکم جوووووووووووووک!

پسره : اسمت چیه ؟؟؟
دختره : یه شارژ بفرست.
پسره : چند سالته ؟؟؟
دختره : یه شارژ بفرست.
پسره : خیلی دوسِت دارم میخوام بیام خواستگاریت !
دختره : واقعا ؟؟؟ کِی ؟
پسره : یه شارژ بفرست ..

.

.

.

بالاخره نیمه گمشده مو پیدا کردم ، زیر تخت بود !
هی میگم کسی اتاق منو مرتب نکنه وسایلم گم میشه !!!
.

.

.

“ببین مال بقیه هم رفته یا فقط مال ماست ؟” چیست ؟
اولین جمله ای که موقع قطع برق ، ایرانیها به زبان می آورند !

.

.

.

رفتم گلفروشی گفتم آقا این گل طبیعیه ؟؟؟
یه دختر بچه ۵ساله ای اونجا بود گفت پــَ نَ پــَ سزارینه !
به جون خودم من تا ۱۲سالگی فکر میکردم بچه ها رو لک لک ها از آسمون میارن !

.

.

.

فقط یه ایرانی میتونه جلد بستنی که هیچی توش نداره رو لیس بزنه ولی بعد وقتی مهمونی تموم میشه همینطوری دیس دیس غذا بریزه تو سطل آشغال !

.

.

.

گاهی نمیتونم تشخیص بدم که من واقعا الان گشنمه یا فقط حوصلم سر رفته !

 

هه

مرسی رفقا!

عذر می خوام به نظراتون دیر پاسخ دادم..... مشکلی پیش اومده بود برای وبم که نمی تونستم به نظراتتون پاسخ بدم.... وشایسته نمی دونستم که تا پاسختون رو ندادم نظراتتون رو تاییید کنم...... ولی تو این مدت یه چیزی بهم ثابت شد.... و به معرفت خیلی ها شک کردم..... که نیومدن بگن تو زنده ای یا مرده..... مرسی رفقا!

تسلیت...

برای افرادباجنبه....

رمز داره....صرفا برای افراد با جنبه گذاشتم......

ادامه نوشته

سر کلاس ریاضی.....

ﺳﺮﮐﻼﺱ ﺭﯾﺎﺿﯽ . . .

ﺗﺎﺍﺳﺘﺎﺩ ﺭﻭ ﺷﻮ می‌کرد ﺳﻤﺖ ﺗﺨﺘﻪ . . .

یه پسره ﺳﻮﺕ می‌زد . . .!!!!

تقریبا ﯾﻪ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺘﯽ ﺑﻮﺩ . . .

که این پسره ﺩﺍشت ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ رﻭ ﺗﮑﺮﺍﺭ می‌کرد . . .

تو یه ﮐﻼﺱ 40 - 50 ﻧﻔﺮﯼ . . .

ﺍﻭﻧﻢﻣﺨﺘﻠﻂ فکرشو بکنین . . .

ﯾﻬﻮﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﺮﮔﺸﺖ . . .


ﮔﻔﺖ: . . .

بچه‌ها! می‌خوام براتون یه خاطره تعریف کنم . . .

حالشو دارین . . .؟؟؟

بچه‌ها هم که از سوت زدنای . . .

این پسره شاکی بودن . . .

گفتن: . . .

بله استاد! بفرمایین . . .


استاد گفت: . . .

سال‌ها پیش . . .

ﻭﻗﺘﯽﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺑﻮﺩﻡ . . .

ﺑﺎﯾﮑﯽ ﺍﺯ دخترای ﻫﻢﮐﻼسیم ﺩﻭست شدم . . .


مدت زیادی ﺑﺎ ﻫﻢﺑﻮﺩﯾﻢ . . .

ﺷﺒﯽﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ قرار بود . . .

ﻓﺎﺭﻍﺍﻟﺘﺤﺼﯿﻞ بشیم . . .

ﺗﺎ صبح پیش هم ﺑﻮﺩیم . . .!!!


تقریبا ﺷﺶ ﻣﺎﻩ ﺍﺯﺍﻭﻥ ﺷﺐ ﮔﺬﺷﺖ . . .

ﯾﻪﺭﻭﺯ بهم ﺯﻧﮓ ﺯﺩ . . .

و گفت: . . .


ﻣﻦ ﺍﺯﺕ ﺣﺎﻣﻠﻪ شدﻡ . . .

من باور نمی‌کردم . . .

اما احتمال می‌دادم . . .!!!

خلاصه ﺑﻌﺪ از ﮐﻠﯽ ﺟﺮ ﻭ ﺑﺤﺚ . . .

بهش ﮔﻔﺘﻢ: . . .

ﺑﺎﺷﻪ! ولی ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﭽﻤﻮ ببینم . . .!!!


اما ﺍﻭن ﮔﻔﺖ: . . .

ﻧﻪ! من نمی‌ذارم . . .

ﺩﺳﺘﺖ بهش ﺑﺮﺳﻪ . . .

ﻓﻘﻂﻭﻗﺘﯽ ﺑﺰﺭﮒ شد . . .

و به دانشگاه رفت . . .

ﺑﻬﺶ یاد می‌دم . . .

که ﺑﯿﺎﺩ ﺳﺮ ﮐﻼﺳﺎﺕ . . .

و ﺑﺮﺍﺕ ﺳﻮﺕ ﺑﺰنه . . .!!!!


ﺁﻗﺎ ﺍﯾﻨﻮ ﮐﻪ ﮔﻔﺖ . . .

ﮐﻼﺱﻣﻨﻔﺠﺮ ﺷﺪ و رفت رو هوا . . .!!!

حالا می‌تونین تصور کنین . . .

اون پسره چی ‌می‌کشید . . .

زیر نگاه سنگین اون همه دختر و پسر . . .!!!

منبع:وبلاگ"حرف های ناگفته ی یک آدم دهن لق"


 

وای تن آدم به لرز میفته...!

دوستم تعریف می‌کرد.

یک شب موقع برگشتن از ده پدری به جای این که از جاده‌ی اصلی بیام ، یاد بابام افتادم که می گفت:
جاده‌ی قدیمی با صفاتره و از وسط جنگل می گذره
!
من احمق هم حرف بابام رو باور کردم و پیچیدم تو خاکی. ٢٠ کیلومتر از جاده دور شده بودم که یهو ماشینم خاموش شد و هر کاری کردم روشن نشد
.
وسط جنگل ، داشت شب می‌شد ، نم نم بارون هم گرفت
.
اومدم بیرون یکمی با موتور ور رفتم دیدم نه.

چیزی که نمی‌بینم ، از موتور ماشین هم چیزی سر در نمیارم!
پیاده راه افتادم تو دل جنگل. سمت راست جاده‌ی خاکی رو گرفتم و مسیرم رو ادامه دادم
.
دیگه بارون حسابی تند شده بود
.
با یه صدایی برگشتم. دیدم یه ماشین خیلی آرام و بی‌صدا بغل دستم وایساد
.
من هم بی‌معطلی پریدم توش
.
این قدر خیس شده بودم و وحشت داشتم که توی ماشینو نیگا هم نکردم.

وقتی روی صندلی عقب جا گرفتم ، واسه تشکر سرم رو آوردم بالا. دیدم هیشکی پشت فرمون و روی صندلی جلو نیست!
خیلی ترسیدم.

داشتم به خودم می‌اومدم که ماشین یهو همون طور بی‌صدا راه افتاد. هنوز خودم رو جمع و جور نکرده بودم که توی نور رعد و برق دیدم یه پیچ جلومونه!
تمام تنم یخ کرده بود. نمی‌تونستم حتی جیغ بکشم. ماشین هم همین طور داشت می‌رفت طرف دره.

تو لحظه‌های آخر خودم رو به خدا این قدر نزدیک دیدم که بابا بزرگ خدا بیامرزم اومد جلو چشمم. همون موقع یهو ، یه دست از بیرون پنجره اومد تو و فرمون رو چرخوند به سمت جاده.
نفهمیدم چه مدت گذشت تا به خودم اومدم. ولی هر دفعه که ماشین به سمت دره یا کوه می‌رفت ، یه دست می‌اومد و فرمون رو می‌پیچوند
.
از دور یه نوری رو دیدم. حتی یک ثانیه هم تردید به خودم راه ندادم. در ماشین رو باز کردم و خودم رو انداختم بیرون. این قدر تند می‌دویدم که هوا کم آورده بودم
.
دویدم به سمت آبادی که نورش رو می‌دیدم. رفتم توی قهوه خونه و ولو شدم رو زمین. بعد از این که به هوش اومدم جریان رو تعریف کردم
.
وقتی تموم شد ، تا چند ثانیه همه ساکت بودند. یهو در قهوه خونه باز شد و دو نفر با لباس خیس و نفس نفس زنون اومدن تو.

یه نیگا انداختن تو قهوه خونه یهو یکیشون داد زد: ممد نیگا! این همون احمقیه که وقتی ما داشتیم ماشین رو هل میدادیم سوار ماشین ما شده بود.

منبع:وبلاگ"حرف های ناگفته ی یک آدم دهن لق"

خداییش خعلی باهاله....

با یه پست جدید در خدمتم....

واسه دیدن بقیش برین ادامه ی مطلب.....

ادامه نوشته

مرد...

عاشقی را پرسیدند:

زندگی چند بخش است؟

گفت:دو بخش، کودکی و پیری

گفتند: پس جوانی چه؟

گفت: فدای
حسین...

 

السلام عليک يا اباعبدالله

و علي الارواح التي حلت بفنائک.

عليک مني سلام الله

ابدا ما بقيت و بقي الليل و النهار

و لا جعل الله آخر العهد مني لزيارتکم.

السلام علي الحسين

و علي علي بن الحسين

و علي اولاد الحسين

و علي اصحاب الحسين

چند تا ترول باحال براتون گذاشتم....امیدوارم بپسندید......

 

 

فقط من خود درگیری دارم یا شما هم همین جوریین؟

 

 

ترول های جدید www.trollparsi.ir

متناسب با ایام!

 

 

آه از جمعه شب...........آه!

آش نخورده ودهن سوخته!

آش نخورده ودهن سوخته!

 

خیلی باحاله  نه؟

پرکاربرد ترین جمله ی من تو این روزا!

 

چقد من این روزا ازین جمله تو کلاس استفاده می کنم!

شما چطور؟!؟

 

وهمچنین ازاین کار!

 

چه قد این ترول ها زیاد شدن!

 

 - هدیه محمدی,سلنا  معاون کلوب اشکنان,علی معینی,سارینا ,سام ,امپراطور غم ,رکسانا میرزایی,امیرعلی عخشه تیناجون داداشه علیرضاوآنیتا,گلناز حافظی,نوشین ن ,تینا عخشه انیتا جوجو ,مینو صالحی,فاطی ایکس,علی محمودی,مهسا ,ایمان محبی,آنا ,

ترول

 

اوضاع من در کلاس!

کدوم؟

هعی!

قبول داری خداییش؟؟

نظرت؟

ترول جدید!

 

 

 

 

مدیونی اگه واسه هر کدوم که خندوندت نظر نذاری... چون خیلی زحمت کشیدم!

ادامه نوشته

مو!

اسبت زنگ زده:دی

یه روز یه آقایی نشسته بود و روزنامه می‌خوند که زنش یهو ماهی تابه رو می‌کوبه سرش.
مرده میگه: برا چی این کارو کردی؟
زنش جواب میده: به خاطر این زدمت که تو جیب شلوارت یه تیکه کاغذ پیدا کردم که توش اسم "جنى" نوشته شده بود ...
مرده میگه: وقتی هفته پیش برای تماشای مسابقه اسب‌دوانی رفته بودم اسبی که روش شرط بندی کردم اسمش "جنی" بود.
زنش معذرت خواهی می‌کنه و میره به کارای خونه برسه.
سه روز بعدش مرد داشت تلویزیون تماشا می‌کرد که زنش این بار با یه قابلمه بزرگتر کوبید رو سر مرده که تقریبا بیهوش شد.
وقتی به خودش اومد پرسید: این بار برا چی منو زدی؟

زنش جواب داد: آخه اسبت زنگ زده بود.

خخخخخخخخخ=))

سوال کودکی من!

نظرت؟

                کدوم عایا؟

                   نظرت؟

 

flirty smoking smiley

جمله ی عاشقانه!

ترول های روز (25 دی)

جای آمپول!

پامو میخوام چیکار؟!

teroll_www.Patugh.ir (32)

معجزه ی مامانا!

teroll_www.Patugh.ir (33)

من در حمام!

teroll_www.Patugh.ir (34)